در نظر آورید دو نفر را که از مدت ها
پیش می خواهند با یکدیگر
صحبت کنند ، اما تا لحظه گفتگو فرا می رسد ناگهان بیکدیگر می
پرند ،
همدیگر را تهدید و بیک دیگر توهین می کنند.
چنین گفتگوئی نتیجه خوبی
نخواهد داشت . دیدار ژنو در روزپنجشنبه ، میان اعضای
دائمی شورای امنیت و
آلمان از یک سو و ایران از سوی دیگرچنین دیداری است. اندک
زمانی قبل از
تشکیل همایش نمایندگان کشور های مضطرب ،
ایران قبول کرد که مشغول ساختن
مرکز دومی برای غنی سازی اورانیوم است. چون تهران فکر
کرده بود که این
هنوزکافی نیست با عجله چند موشک با برد 2000 کیلو متر هم روی
آن گذاشت ،
که در زمرۀ موشک های دور برد محسوب میشوند .
بدنبال آن آمریکا، انگلستان و
فرانسه هم ایران تهدید را به محاصره اقتصادی سخت و حساس
کردند. و بعد
برای صرف قهوه همه راه ژنو را در پیش گرفتند.
ایران میل دارد راجع به موضوعات خیلی مهم صحبت کند،
راجع به ابتکار صلح در خاور میانه، همکاری بسود کل بشریت و
برای ساختن
جهانی بهتر. این ها خوبست ولی موضوع صحبت این ها نیست.
نمایندگان غرب می
خواهند در درجه اول و کاملا مشخص در بارۀ برنامه اتمی ایران گفتگو کنند.
تهران تاکنون علاقه چندانی به این موضوع نشان نداده است. ایران
می
تواند صبر کند، گذشت زمان بسود دولت تهران کار می کند. صرفنظر
از این که
دیپلمات ها بعدا چه توجیهی برای سفر خود به ژنو و پولی که برای
خرید بلیط داده اند عرضه کنند، حاصل مذاکرات چیز دندان گیری
نخواهد بود. فاصله هدف های این دو گروه از هم خیلی زیاد است.
ایران می خواهد
سنتریفوژهای غنی سازی بکار خود ادامه دهند تا زمانی بتواند
بمب بسازد یا دست
کم امکان ساختنش را داشته باشد. این درست آن چیزی است که غرب
اصلا
نمی خواهد. آیا غرب می تواند جلوی آنرا بگیرد؟
در بارۀ جنگ با ایران تا
کنون صحبت های زیر لبی
زیاد شده است. اسرائیل هنوز هم مشغول سبک ، سنگین
کردن عملیات نظامی است. ولی حمله به ایران اصلا و ابدا به
برنامه پرزیدنت
اوباما نمی خورد که احتمالا در حال باختن جنگی درافغانستان هم
هست. تردیدی نیست که حمله به ایران خساراتی برای آن کشور ببار
خواهد آورد ولی
برنامه اتمی را متوقف نخواهد کرد: در همان حال که روی زمین از
ویرانه ها
دود بلند می شود، در زیر زمین سنتریفوژ ها به چرخش خود ادامه می دهند. یا
اندک زمانی بعد در جائی دیگر بگردش درخواهند آمد . خلاصه آنکه: از جنگ
کاری ساخته نیست.
به این دلیل است که سیاستمداران غربی سخن از محاصره سخت
و ”ویرانگر “( هیلاری کلینتون) علیه ایران می رانند. مسلما این
کار یک
شِبه درمانِ خوبِ دیپلماتیک است، شایدهم یک سیاستِ تا حدی
عاقلانه برای
حفظ آبرو باشد ولی مطمئنا با آن نمی توان برنامه اتمی را متوقف کرد. با
پیاده کردن این برنامه می توان ترافیک را مختل کرد، چون ایران
نمیتواند
بنزین وارد کند، میتوان تمام حسابهای خارجی ایران را مسدود،
پرواز
هواپیما ها را ممنوع ، کلیه داد و ستد های بازرگانی را قطع و ایرانی ها
را به تحمل سخت ترین بحران روبرو کرد ولی تنها کاری که کماکان ادامه خواهد
یافت همان برنامه اتمی است. امروز قدرت اتمی شدن برای ایرانی
ها یک خواست شبه
مذهبی شده است. دولت اسلامی آمدن امام زمان را نمی تواند
تسریع کند
ولی اجرای برنامه اتمی را می تواند.
خودمان را گول نزنیم : اگر ایران بخواهد یک قدرت اتمی
بشود هیچ کس نمی تواند جلوی آن را بگیرد . به این دلیل اینک
دیگر وقت
آنست که به جهانی و خاورمیانه ای با ایران اتمی بیندیشیم ، که
ایران در آن
کارت های اتمی خود را ببازی می گیرد و نیز هنگام آنست که در
سه عرصه خود را
از پیش آماده کنیم. این سه عرصه عبارتند از : عرصه نظامی،
میدان
اِعمال قدرت سیاسی و اِعمال سیاست صلح.
بسیاری فکر می کنند اگر ایران اتمی شود اسرائیل مورد
تهدید قرار می گیرد. یواش. یک لحظه تامل. اسرائیل خود بمب اتمی
دارد و در این
زمینه دهها سال از ایران جلوتر است. در این مورد هم قانون
طبیعی
ترساندن صادق است. آنها که واقعا در تنگنا قرار می گیرند کشور
های غیر
اتمی خلیج (منظور خلیج فارس است ! م.) هستند مانند ترکیه، مصر و بسیاری
از کشور های اروپائی . حال باید همه این کشور ها – هر یک برای
خود- چتر
دفاع موشکی
تهیه کنند. اما کار بهتر این است که با توجه به تجربه ناتو از
جنگ سرد، به ایجاد یک اتحادیه دفاعی بیندیشند، که البته بدون سرکردگی
آمریکا احتمالا غیرممکن خواهد بود. هیلاری کلینتون قبلا به
ایجاد یک چتر
دفاعی برای کشور های عربی اشاره کرده بود. برای اسرائیل این
حکم البته از
هم اکنون صادق است. ولی آنها که بویژه به این ایمنی نیاز دارند کشور های
خلیج(فارس) هستند ، این کشور ها امروز در برابر ایران بی دفاع
اند، مانند
اروپای سالهای دهه پنجاه در برابر شوروی . چنین اتحادیه هائی
نیاز به
تدارک دارند، تدارکی که امروز باید آغاز گردد
.
آمریکائی ها و اروپائی ها باید در زیر این چتر حفاظی
آگاهانه به رشد قدرت های محلی خاورمیانه: عربستان سعودی، قطر،
ابوظبی و
ترکیه کمک کنند، یعنی کشورهائی که امروز از لحاظ اقتصادی و
صنعتی بمراتب
از ایران پیش رفته ترند. محاصره اقتصادی ایران این فاصله را بیشترخواهد
کرد. از این لحاظ قصد ایران برای احراز سرکردگی محلی کمکی است
به غرب
برای ایجاد رقابت. برتری اتمی ایران را با کمک به پیشرفت
همسایگان می توان
خنثی کرد.
آنچه حائز اهمیت است این است که میدان مانور در خاورمیانه از
ایران گرفته شود. در گیری های دوران بوش پس از یازده سپتامبر
فضای بسیار مناسبی برای ایران بوجود آورد تا آشوب برپا کند و
بر دامنه
نفوذ خود بیفزاید. از این رو حل اختلاف میان اسرائیل و
فلسطینی ها و
پایان بخشیدن به خصومت های خونین در عراق از یک سو و ایجاد وزنه متقابل و
چتر دفاعی و از سوی دیگر مانع بلند پروازی های ایران خواهند شد. اگر غرب
این سه وظیفه را به جدیت دنبال کند سر انجام روزی خواهد
توانست با ایران
در فضائی کمتر متشنج گفتگو کند. زیرا بمب اتمی به تنهائی قدرت
محلی بوجود نمی
آورد. اگر باور ندارید سفری به کره شمالی بکنید. |