مهدی کروبی در بخش هائی از نامه خود نوشته است:
حضرت آیت الله، طبق قانون، انتخاباتی در کشور صورت گرفته و چهار
نفر از
نامزدها مورد تایید قرار گرفته و و به مبارزات انتخاباتی
پرداخته اند و در
این میان توسط یکی از نامزد ها به بعضی نامزد های دیگر و شماری
از رجال کشوری، انقلابی و مذهبی در برابر میلیون ها بیننده تلویزیونی
اهانت و
افترا زده شده و همه امکانات و اموال دولتی و بیت المال و
بسیاری از
مسئولین دولتی به نفع یک نامزد معین به کار گرفته شدند و چند
تن از اعضای
محترم شورای نگهبان که ناظران انتخابات بودند آشکارا به قانون
شکنی
پرداخته و به نفع یک نامزد معین مصاحبه و اظهار نظر کرده اند.
از طرف دیگر
مجریان انتخابات نیز خود اعضای دولت آن نامزد معین و حامیانش
بوده اند و بدین واسطه روند صحیح انتخابات خدشه دار گشته و مورد سوال قرار
گرفته است
و روز انتخابات تخلفات بی سابقه ای انجام شد و در شمارش آرا حق
کشی
فراوانی صورت گرفت، در نتیجه نامزدهای دیگر و صاحبان رای که از
بردن دست
در رایشان خشمگین شده بودند یکباره و بصورت تظاهراتی خود جوش و
سیل آسا که تنها رای خود را مطالبه می کرند به خیابان آمدند، همانطور که
قبلا ً گفته
ام هیچ جریان و گروه و یا حزب سیاسی توان به صحنه آوردن میلیون
ها نفر را
که بصورت مسالمت آمیز خواهان رای خود بودند را نداشت و اتفاقا
ً این مردم بودند که رهبران و گروه های سیاسی را در این راه با خود همراه
کردند.
ارتباط دادن این حرکت به بیگانگان
زمینه سرکوب وحشیانه، دستگیری فله ای
سیاسیون، ارباب مطبوعات، یاران انقلاب و بخش قابل توجهی از
جوانان این مرز و بوم که بابرنامه ریزی دقیق وتلاش فراوان وارد صحنه شدند و
بانشاط رای خود
رابه صندوق ها ریختند را فراهم ساخت. از قانون گفتند در حالی
که قوانین
اساسی کشور را به سادگی زیر پا گذاشتند و به بازداشت غیر
قانونی مردم و
سیاسیون اقدام کردند و مردمی که بدون سر دادن هیچگونه شعار تند
خواستار رسیدگی جدی و بیطرفانه به انتخابات و موارد خلاف قانون آن شده
بودند، به
عنوان اغتشاشگر مورد حمله شبه
نظامیان و نظامیان مسلح قرار گرفته و شماری
ازآنان مورد جرح و قتل قرار گرفته و شمار دیگری بازداشت و
زندانی شدند و در برخی از مراکز و بازداشتگاه های غیر قانونی مانند کهریزک مورد
اجحاف و
تعدی و انواع ظلم و ستم قرارگرفتند، که این قضایای شنیع موجب
وهن اسلام،
انقلاب و آبروریزی از نظام جمهوری اسلامی گشته است، تا جایی که
بزرگان
نظام حکم تعطیلی آن مرکز آزار و شکنجه را صادر کرده و قوه
قضاییه به
دستگیری و تعقیب عاملان آن فرمان داد، تا شاید بتوان آبروی
ریخته را
بازیافت.
اما در این میان با شگفتی و حیرت می بینیم که
جنابعالی طبق نوشته
روزنامه کیهان مورخ
۲۰/۷/۱۳۸۸
در دیدار با کارکنان رادیو معارف فرموده
اید: «کسانی که نسبت تقلب در انتخابات و ادعای تعرض جنسی در
کهریزک را
داده اند در واقع عظمت انقلاب را شکسته اند و .... اگر افرادی
که در
جریانات اخیر بوده اند توبه کنند می شود ائتلاف برقرار کرد»
البته بدیهی
است که این نوع موضع گیری توسط حضرتعالی با آن سوابق مبارزاتی
و علمی، باید شگفت انگیز ارزیابی شود، زیرا مطابق سنت دیرینه و
همیشگی مراجع که ملجاء و پناهگاه ستم دیدگان و مظلومان بودند و
مردم از
شما و سایرعلماء و مراجع تقلید انتظار پیگیری حقوق از دست رفته
شان را
داشته و دارند، البته بخش قابل توجهی از مراجع عظام تقلید به
این مهم
اقدام و در کنار بخش مهمی از ملت که معترض به روند انتخابات
بودند قرار
گرفتند، لیکن هرچه جویا شدیم از شما
خبری نبود تا اینکه اخیرا ً سخنانی از
شما و البته نه در محکومیت سرکوبگران بلکه مردم در اخبار دیده
شد، جا داشت
حضرتعالی افرادی را جهت کشف حقیقت و موارد ادعایی مامور
فرمایید تا بصورت عینی با معترضین و آسیب دیدگان تماس حاصل نموده و با تهیه
مستندات لازم به
جنابعالی گزارش بدهند تا بر پایه آن اظهار نظر فرمایید، نه
اینکه با کنار
گذاشتن احتیاط عرفی و سیاسی به اظهار نظر در رادیو و روزنامه
بپردازید و
از معترضان و مدعیان طلب توبه می فرمایید.
اینجانب که یکطرف قضیه هستم و شما از مسئولیت های واگذار شده از
طریق
امام و مردم به اینجانب مطلع
هستید و می دانید از معتمدین حضرت امام بودم و مدعی دوم کسی
است که نخست وزیر، معتمد امام(ره) بوده و در بحبوحه هشت سال دفاع مقدس مدیریت اجرایی کشور با ایشان بود. نفر سوم
فرمانده سپاه
پاسداران دوران دفاع مقدس و با سوابق مبارزاتی و مدیریتی ممتاز
بود. آیا
بهتر و به موازین شریعت مقدس اسلام نزدیکتر نبود که حضرتعالی
اگر به عامه
مردم دسترسی ندارید تا از آنان تحقیق بفرمایید، به عنوان یک
مرجع دست کم
ما سه نفر را به حضور می طلبیدید و سخنان ما را می شنیدید، سپس
اظهار نظر
عمومی می فرمودید، تا عامه مردم نگویند که برخی از علمای بزرگ
نسبت به
سرنوشت مردم مسلمان بی تفاوت شده اند؟ و بدون اطلاع اظهار
نظرنکنید تا
باورهای آسیب دیده مردم که علماء اسلام را امین دین و ناموس و
پناهگاه و
امانتدار امانات خود می دانند بازسازی شود. |