ايران  

        www.peiknet.com

   پيك نت

 
صفحه اول پیوندهای پیک بايگانی پيک

28  مهر  1388

infos@peiknet.com

 
 
 

نشریه "یونگه ولت" آلمان:

آقائی "دلار"

به زور جنگ حفظ خواهد شد؟ 
 
 
 
 

 

نشریه چپ گرای "یونکه ولت" مقاله تحلیلی مشروحی در باره موقعیت دلار منتشر کرده است. بخش هائی از این مقاله با ترجمه رضا نافعی روی وبلاگ وی قرار گرفته است که در زیر می خوانید.

 

از سال 2007 بحران جهانی چون آتش زیر خاکستر، آرام آرام همۀ تیرهای زیر سقف  اقتصاد جهانی  را سوزاند و پیش رفت. پس از بحران املاک، بحران بانک ها و بحران اقتصاد واقعا فعال، اینک نوبت به بحران سَروری ( هژمونی) رسیده است. خبر های دست اول و برجسته این روزها عبارتند از: ”نقش متزلزل دلار” ( نویه تسوریشه تسایتونگ29.9.2009 ) و ”آسیا می کوشد سقوط  دلار را متوقف سازد” – فایننشال تایمز( 9.10.2009 )- اگر بحران در همین سطح ادامه یابد و عمیق تر شود آنوقت دیگر باید از یک بحران تاریخی سخن گفت . این سخن هنگامی روشن می شود که نگاهی به تاریخ سرمایه داری بیافکنیم .

از زمان پیدایش بازار جهانی سرمایه داری  ساختار هژمونی یا سروری  سه دوره متفاوت داشته است: نخستین شکل آن که میان سالهای 1620 تا 1760 برقرار بود مختص هژمونی یا سروری هلند بود. در شکل دوم که  سراسر قرن نوزدهم را در بر گرفت امپراتوری انگلستان قدرت مسلط بود. شکل سوم که هنوز هم برقراراست توام با  سرکردگی  آمریکاست  که طی دو جنگ جهانی شکل گرفت. همزمان با آن در طول جنگ جهانی دوم آمریکا خود را بعنوان مقتدر ترین نیروی نظامی جهان غرب عرضه کرد. سرانجام  در ماه ژوئیه 1944 در برتون وودزBretton Woods دلار بعنوان پول رایج جهانی تثبیت شد.

سرکردگی ( سروری یا هژمونی) سه ویژگی دارد: کشور سرکرده قدرت مسلط و تعیین کننده اقتصادی است. این سرکرده میتواند با تکیه بر  قدرت نظامی  تسلط اقتصادی خویش را تضمین کند. ویژگی سوم آنست که این قدرت  حکمران عرصۀ مالی جهان است. پول کشور سرور  یعنی : گولدن، پوند استرلینگ ( که در ایران به  لیره  انگلیس معروف است.م ) و دلار،  در دوران تسلط این کشور ها ، پول جهانی محسوب می شود.

تا پایان سال 1989 اقتصاد جهانی به این  شکل بود که گرچه آمریکا بعنوان قدرت حاکم بر اقتصاد جهان مسلط بود ولی دو مرکز اقتصادی غیر سرمایه داری – اتحاد جماهیر شوروی و جمهوری خلق چین  نیز در صحنه بودند. در این دوران رقابت سنتی میان کشورهای سرمایه داری  در درجۀ دوم اهمیت قرار گرفت  و آنچه اهمیت درجه اول یافت  علائق مشترک همۀ کشورهای سرمایه داری و همۀ گروه های سرمایه داران ملی بود. یعنی  بازپس گرفتن این مناطق بزرگ از دست رفته  – روسیه و چین –    با توسل بقدرت نظامی و یا از طریق بزانو در آوردن آنها. امتیاز دیگر آمریکا بر دیگر کشورهای سرمایه داری این بود که فقط آمریکا قدرت مقابله با اتحاد شوروی را داشت  که این هم امتیاز دیگری بود.  افزون بر امتیازات دیگر  که  کشورهای بزرگ سرمایه داری را بر آن داشت تا به پیروی از آمریکا تن در دهند.

دیر زمانی است که سخن از افول آمریکا می رود. و در این روند تردیدی  نیست. فراموش نباید کرد که سرکردگی آمریکا از دهها سال پیش رو به سایش و فرسایش است. یک مقطع  عمیق در این روند روز پانزدهم اوت 1971 است که ریچارد نیکسون  رئیس جمهور آمریکا اعلام کرد از این پس دیگر طلا پشتوانه دلار نخواهد بود – گامی که خود حاصل شکست آمریکا در جنگ ویتنام  بود. اینک نزدیک  چهل سال است  که یک نظام جهانی پولی  تا حدود زیادی بر دو پایه استوار است: اعتماد و در عین حال  ترس . اعتماد بر استحکام نسبی  سیاست آمریکا و ثبات نسبی  اقتصاد آمریکا  و در عین حال ترس از عواقب  درهم شکستن نظام پولی جهان. با فروپاشی اتحاد شوروی  و دیگر کشورهای عضو پیمان ورشو از سال 1989 تا 1991 و ادغام تدریجی جمهوری خلق چین در نظام سرمایه داری که از اواسط دهه هشتاد آغاز شد، روند رو باضمحلال سرکردگی آمریکا به تعویق افتاد….

از زمان جنگ ویتنام – باستثنای دوران کوتاه زمامداری ریگان – موقعیت آمریکا در بازار جهانی  رو به وخامت نهاد……

نویسنده این تحلیل در پایان نوشتار خود به این نتیجه می رسد که :

آنچه در سال های آینده مرکزیت خواهد یافت  یک مدل جهانی برای ”سرمایه داری” نیست، بلکه یک جنگ رقیبانه و نمونه وار میان  سه بلوک  اروپا، آمریکای شمالی و چین خواهد بود که می تواند به یک جنگ واقعی تبدیل گردد. از جمله بر سر منابع نفت و راههای حمل ونقل آن .

در این مرحله نیز بحران سرکردگی شکل مشخص پیدا می کند.  باین معنی که : دلار بعنوان پولی که برای خرید و فروش نفت مورد استفاده قرار می گیرد  روز بروز بیشتر در برابر سوال قرار می گیرد. طبق خبری که روزنامه انگلیسی ایندیپندنت  منتشر کرده گویا چین هم در این امر نقش ایفا می کند. ولی یکی از دلائلی که آمریکا به جنگ عراق رفت همین بود که عراق  در سال 2003 دست به تبلیغ در بارۀ وداع با دلار برای  بهای نفت  زد.  تهدید ایران به جنگ، که دستگاه حکومتی باراک اوباما برنده جائزه صلح نوبل هم دنبال آنرا گرفته، از چنین زمینه ای بر می خیزد .

تا کنون پایان یک دوران سروری همراه با چند ویژگی بوده، یکی این که دیگر کشورها در عرصه اقتصاد از کشور  سرکرده  پیشی گرفته اند و در زمینه پولی عقب ماندگی های خود را از کشور سرکرده  جبران کرده اند و در عرصه نظامی کشور سرور را با مشکلات جدی روبرو ساخته اند. اتحادیه اروپا در زمینه اقتصادی از آمریکا جلو افتاده ولی  دلار کماکان یک پول جهانی است و دوسوم ذخائر ارزی جهان به  دلار است. از همه مهم تر این که در سرکردگی آمریکا در عرصه  نظامی جای تردید نیست. بویژه اگر تسلیحات اتمی را هم در نظر گیریم  که ابعاد بکلی متفاوتی  در عرصه رقابت  جهانی  می یابد .

ترجمه کامل این مقاله را از اینجا بخوانید)