شب گذشته سیمای جمهوری اسلامی سخنرانی مشروح سرلشگر عزیز جعفری
فرمانده کل سپاه پاسداران که در مراسم معارفه رئیس سازمان بسیج
ایراد شده بود را پخش کرد. سازمان بسیج به زیر مجموعه نیروی
زمینی سپاه تبدیل شده است و بخش اطلاعات سپاه پاسداران به
"سازمان اطلاعات". ضمنا 31 سپاه استانی تشکیل شده است.
اینها نکاتی بود که جعفری پیرامون آنها صحبت کرد. البته اخبار
مربوط به این تغییرات در روزهای گذشته اعلام شده بود و فرمانده
سپاه پاسداران از این نظر حرف تازه ای نداشت. یعنی مثلا او
نگفت که به چه دلیل این تصمیمات برای تغییرات گرفته شده است،
چه کسی و بر اساس چه معیار یا معیارهائی این تصمیمات را گرفته
و در واقع چه کسی می برد؟ و چه کسی می دوزد؟ که مردم هیچ خبری
از آن ندارند.
فرمانده سپاه فقط تاکید کرد که این تغییرات در ساختار سپاه به
تائید فرمانده کل قوا که همان مقام معظم باشد رسیده است.
شاید یگانه نکته خبری در سخنرانی فرمانده کل سپاه این بود که
«"سپاه های استانی"، ماموریت بخش نظامی بسیج را برعهده می
گیرند
و بسیج بخش فرهنگی و مقابله با جنگ نرم را عهده دار می
شود.»
این سخن و این تعبیر از آینده بسیج، در واقع یعنی انحلال بسیج
و باطل شدن همه آن رجزخوانی هائی که درباره بسیج 20 میلیونی و
30 میلیونی فرماندهان سپاه می کردند. زیرا با این سخنان، از
این پس بسیج یعنی همان دسته هائی که با رانت نظامی و بعنوان
سهمیه وارد دانشگاه ها می شوند و نقش چماق دانشگاهی را به آنها
واگذار کرده اند. بسیج منحل شده در نیروی زمینی سپاه که سرلشگر
جعفری گفته، معنایش جز این نیست که نیروی زمینی سپاه کمی وسیع
تر شده است، و تازه اگر چنین شده باشد، زیرا این هم معلوم
نیست.
اما، چرا کار به اینجا انجامیده است؟
به این دلیل که در جریان ایستادگی مردم در برابر کودتای 22
خرداد که فرزندان بسیاری از مقامات کنونی و گذشته جمهوری
اسلامی – اعمم از روحانی و غیر روحانی- نیز در میان آنها
بودند، معلوم شد بسیج 20 میلیونی واقعی، همان است که علیه
کودتا به خیابان آمده است. زیرا سپاه نتوانست برای ترتیب دادن
یک تظاهرات حمایتی از احمدنژاد 50 هزار نفر را در تهران جمع
کند. حتی با آوردن بسیجی های حرفه ای شهرستان های اطراف تهران.
بنابراین، بسیجی وجود نداشته که حالا در نیروی زمینی ادغام شده
باشد. این ادغام ظاهری تنها برای خنثی سازی رسوائی رجزخوانی
های بی پشتوانه در باره بسیج 20 و 30 میلیونی است. آنهائی هم
که در جریان حوادث تیرماه با چماق و قمه و چاقو و نارنجک گاز
خردل و فلفل به جان مردم افتادند، یا همان بسیجی های رسمی و
استخدام شده در سپاه بودند و یا واحدهائی از اوباش که درکنار
نیروی انتظامی انجام وظیفه کردند. تک تیراندازان بالای بام
پایگاه های بسیج نشان داد که آنها بسیجی نیستند، نظامی اند،
سپاهی اند، انتظامی اند.
اگر یک نکته دیگر در باره سخنرانی فرمانده کل سپاه پاسداران و
تغییرات باصطلاح ساختاری که مطرح کرده نگوئیم، حرف را کامل
نزده ایم.
ساختاری که فرمانده کل سپاه به تائید مقام معظم رسانده، نه با
قبول واقعیت جنبش عمومی مردم، بلکه برای ادامه مقابله با آنست
و برپائی 31 مرکز سپاه در شهرها و استان های کشور، در واقع
گسترش سپاه بعنوان یک حزب مسلح در سراسر ایران است، زیرا برحسب
عرف معمول نیروی نظامی کشور باید در 3 یا 4 نقطه کشور و برحسب
ماموریت های مرزی متمرکز می شد. مانند زمان شاه. برپائی 31
مرکز سپاه نه برای مقابله با دشمن خارجی، بلکه برای مقابله با
مخالف داخلی است. |