روزنامه اعتماد ملی متن گفتگوئی با هاشم آقاجری را منتشر کرده
است. آقاجری دراین گفتگو از چهره سبز و چهره سیاه سخن می گوید
و این که براساس همه شواهد جنبش ضد کودتا خیال عقب نشینی ندارد
و مقاومت ادامه خواهد یافت. او همچنین از تماس ها و گفتگوهای
پنهان دولت کودتا با امریکا سخن می گوید. بخش های مهم و اصلی
این مصاحبه را می خوانید.
« من در انتخابات شرکت کردم من هم مانند اکثر ایرانیان بهرغم
اینکه نگران مهندسی انتخابات و اعمال تخلف در آن بودم اما
ترجیح دادم که از این فرصت و حق قانونی استفاده کنم و کردم. هر
چند که نتایج اعلام شده خلاف آنچه بود که اکثریت تصور
میکردند.
- یعنی از شرکت در انتخابات پشیمان هستید؟
نه، این انتخابات یکی از مهمترین و سرنوشتسازترین انتخابات
در طول 30 سال اخیر بود. نه تنها از شرکت در انتخابات پشیمان
نیستم بلکه فکر میکنم اگر شرکت نکرده بودم، از مشارکت در خلق
حماسه ملی و تاریخی چه پیش از 22 خرداد و چه پس از آن محروم
میشدم.
- برخی معتقدند که دوران جدیدی پس از این انتخابات آغاز شده
است، شما هم با آنها هم عقیده هستید؟
این انتخابات آینه تمام نمای وضع کنونی ما بود. وضعی ژانوسی که
دو چهره تناقضآلود را به نمایش گذاشت. 22 خرداد نقطه عطفی در
تاریخ ایران بود، بهطوری که از این پس میتوان جامعه ایران را
به دو بخش پیش از 22 خرداد و پس از آن تقسیم کرد.
- برخی پس از انتخابات به نظر میرسید که از آنچه اعلام شد
دچار سرخوردگی شدند و تمام ابعاد آن را منفی ارزیابی کردند.
این تحلیل را قبول دارید؟
به نظر من این انتخابات دوچهره داشت. یکی چهره سبز و دیگری
چهره سیاه. چهره سبز که اکنون به یک جنبش ملی و دموکراتیک
تبدیل شده است و نماد حرکت و گام گذاشتن فراسوی خط قرمز است.
به خصوص که این چهره در پیش از 22 خرداد ظهور گستردهای داشت.
در دو هفته قبل از انتخابات جامعه ایران نفس کشید و احساس زنده
بودن کرد. روح امید به آینده در مردم دمیده شد و تجربهای هر
چند محدود و کم دوام از مناسبات دموکراتیک به صحنه آمد. در آن
روزها مردم با هم مهربان شده بودند و گفتوگو و تکثر در عین
وحدت حاکم بود. مدارا و تحمل برقرار شده بود و به جای رفتار
خشن و قهرآمیز، رابطه کلامی حاکم بود. همه فکر و ذکرشان
سرنوشت کشور، ملت و مشارکت برای ساختن ایران بهتر بود و منافع
تنگ و حقیر شخصی تحتالشعاع مصالح عمومی و منافع ملی قرار
گرفت. احتمالا اگر به آمار مراجعه کنید درمییابید که آمار
بزهکاری، جرم و جنایت، ناهنجاری روانی و اجتماعی به کمترین
میزان رسیده بود. همان فضایی که یک بار در انقلاب 57 تجربه
کرده بودیم و بار دیگر در جنبش دوم خرداد.
- پس معتقدید که 22 خرداد به رغم تمام نقدهایی که به آن
میشود، حماسه بود؟
بله، ملت به راستی در 22 خرداد حماسه آفرید و نشان داد که اگر
روزنه تنفس و امیدی بر روی آن گشوده شود، شایستگی زندگی در یک
جامعه آزاد و دموکراتیک را بیش از همه جوامع امروز خاورمیانه
داراست.
- شما از یک چهره تیره نیز نام بردید. منظورتان از آن چه بود؟
بله همانطور که گفتم متاسفانه این انتخابات چهره سیاهی هم
داشت. چهرهای که تاکنون تلفات زیادی داده است. قانون شکنی،
بازداشتهای غیرقانونی و نقض حقوق انسانی و شهروندی ملت
نمونهای از این چهره سیاه است.
- شما میگویید که جنبش جدیدی شکل گرفته، این جنبش را چگونه ارزیابی
میکنید؟
خب این جنبش فراتر از یک انتخابات ساده است.
- یعنی چی؟
یعنی این جنبش تصمیم به ایستایی و توقف ندارد و به نظر من در
آینده همچنان به صور مختلف ادامه خواهد داشت. البته این جنبش
نیازمند تحلیلی همهجانبه و جامعهشناسانه از جامعه کنونی است.
کشمکشی که امروز در جریان است، خلاف برخی ادعاها کشمکش میان دو
یا چند کاندیدا یا چند حزب و گروه سیاسی نیست. به نظر من
تکاپوی ملتی است برای کسب آزادی و استیفای ابتداییترین حقوق
انسانی خویش. به گمانم 22 خرداد پایان فرآیندی به نام انتخابات
نبود، بلکه آغاز دوران تازهای در تاریخ حیات ملت ایران است.
دورانی که قطعا تا دستیابی به تغییراتی که در تراز شأن کنونی
ملت ایران است ادامه مییابد. با وجود اینکه شاید در آغاز برخی
فکر میکردند این یک «نقمت» است، اکنون مشاهده میکنیم که یک
«نعمت» است.
- برخی مخالفان اصلاحات معتقدند حرکت صورتگرفته به جای آنکه
یک اعتراض باشد، در واقع حرکتی برای انقلاب مخملی بود. شما
چنین برداشتی داشتید و اساسا انقلاب مخملی چیست؟
بله، آنها میخواهند بگویند و تبلیغ کنند این جنبش درونزا و
ملی نیست بلکه پروژهای است که توسط آمریکا و انگلیس طراحی شده
و توسط نهادهای امنیتی، سیاسی و فرهنگی غرب هدایت میشود اما
روشن است که چنین اتهامی نوعی برچسب زنی و بهانه توجیهی برای
نادیدهگرفتن جنبش مردم ایران و مطالبات بحق قشرها و طبقات
اجتماعی مختلف مانند زنان، جوانان، کارگران و... است.
- یعنی شما منکر نقش آمریکا و انگلیس در برخی حوادث اخیر میشوید؟ به
نظر میرسد که آنها نیز از آب گلآلودی که به وجود آمد، دنبال
ماهی خودشان بودند.
بله و البته نمیتوان انکار کرد. آمریکا از تغییر رژیمها در
بلوک شرق سابق خشنود بود و اگر دستش میرسید به آنها کمک
میکرد اما ما باید یک نکته را در نظر بگیریم که امروز در
ایران با دولتی سروکار داریم که اخبار مذاکرات پنهانی آن با
آمریکا گهگاه به بیرون درز میکند. همچنان که آشکارا از روسیه
بهعنوان یک متحد حامی بزرگ خود استفاده میکند.
با توجه به اخباری که از برخی نهادهای امنیتی میرسد این
اطمینان در بین خود گروههای اقتداگرا نیز حاکم شده است که
جنبش کنونی ربطی به پروژههای انقلاب مخملی به معنای وابسته و
هدایت شده توسط آمریکا و غرب ندارد. شنیدهایم برخی نهادها با
سناریونویسیهای راست افراطی و نهادهای موازی صریحا و مستند
مخالفت کردهاند. |