تجاوز به زندانی سیاسی، از آن جمله شکنجه
های جسمی است که روح زندانی را نیز شکنجه میدهد. این شکنجه، پس
از کودتای 28 مرداد نیز بصورت استعمال "باتوم" بارها افشاء شده
بود. آنچه که اکنون از آن صحبت می شود و سابقه آن حداقل به
حوادث 10-12 سال اخیر باز می گرد، تجاوز مستقیم به زندانی است.
یعنی یا بازجو و شکنجه گر و یا زندانیان سابقه دار و مجرم،
برای درهم شکستن مقاومت زندانی و وادار کردن او به هر آنچه
بازجو می گوید به زندانی تجاوز می کنند. چه زندانی زن و چه
زندانی مرد.
نه تنها زهرا کاظمی و دکتر زهرا بنی یعقوب
هر دو قربانیان این شکنجه در زندان اوین و زندان سنندج بودند،
بلکه شاهدان فراوانی وجود دارند که میدانند به شماری از
دانشجویان که در حوادث 18 تیر بازداشت شدند و یا دانشجویانی که
در ابتدای ریاست جمهوری احمدی نژاد و بعنوان دانشجویان چپ
دستگیر شدند و یا تحت عنوان وبلاگ نویسان به زندان افتادند،
در زندان به آنها تجاوز شد تا به جرمی که قاضی مرتضوی و یا
قاضی بخشی سناریو کرده بودند اعتراف تلویزیونی بکنند. یعنی اگر
شکنجه گر و یا بازجو هم به آنها تجاوز نکرد، آنها را به بند
مجرمینی منتقل شدند که تابع دستورات رئیس بند و رئیس زندان
اند. زندانی سیاسی نیز چون جرم سیاسی درجمهوری اسلامی تعریفی
ندارد و به رسمیت شناخته نشده، مانند هر زندانی دیگری قابل
انتقال به هر بندی است.
از جمع دستگیر شدگان حوادثی که دربالا به
آنها اشاره شد، هستند کسانی که پس از خروج از زندان، به مجلس
ششم رفتند و گفتند با آنها در زندان چه کردند. قربانیانی را از
این جمع می شناسیم که پس از بیرون آمدن از زندان بارها تحت عمل
مقعد قرار گرفتند و هنوز سلامت خود را باز نیافته اند و باید
امیدوار بود که تحت تاثیر رویدادهای جنایتکارانه و تجاوزات
وسیعی که در حوادث پس از کودتای 22 خرداد روی داد دهان بگشایند
و بگویند. بگویند تا آن انگیزه نفرت انگیزی که بازجوها پشت این
شکنجه دنبال می کنند خاتمه یابد.
1- بازجوها و پرونده سازان و اعتراف گیران
می دانند که با تجاوز روحیه زندانی را نابود می کنند.
2- آنها درعین حال می دانند که زندانی مورد
تجاوز قرار گرفته برای حفظ آبروی خود، از این شکنجه درجائی سخن
نخواهد گفت و بنابراین هزینه ای را به آنها تحمیل نخواهد کرد.
بنابراین هم به نتیجه دلخواه که همان خرد
کردن روحیه زندانی و اعتراف گیری از اوست رسیده اند و هم می
دانند که سر و صدای این شکنجه در نمی آید.
آنچه که مهدی کروبی با جسارت طرح کرده،
برای خاتمه بخشیدن به این خدعه و اندیشه شیطانی امثال مرتضوی
است و آنها که از نامه کروبی برآشفته شده اند، نگران از دست
دادن یکی از شیوه های کارآمد شکنجه و اعتراف گیری است.
این طشت را باید از فراز بام به پائین
پرتاب کرد. تجاوز شکنجه است و با کمال تاسف جامعه ایران باید
این شکنجه را نیز بپذیرد. چه دختران و زنان و چه جوانان. حکومت
کار را به آنجا کشانده که باید این شکنجه رازی سر به مهر تلقی
نشود.
هیچ راه حلی جز این فداکاری و باز کردن
دهان و بازگوئی آنچه در زندان و بازداشتگاه های زیر زمین وزارت
کشور و کهریزک بر سر دختران و پسران آوردند نیست. در غیر
اینصورت امثال کروبی نیز قربانی خواهند شد و فرماندهان تجاوز
در کسوت امام جمعه موقت در تهران بالای منبر خواهند رفت و
خواهند گفت: هیچ کس چنین ادعائی را نکرد و تجاوزی صورت نگرفته
بود و کروبی به جرم اتهام زدن به نظام مقدس اسلامی خلع لباس شد
و برای چند سال نیز زندانی. |