میرحسین موسوی با اعضای جامعه پزشکی
دیدار کرد. این دیدار پنجشنبه شب انجام شد که خلاصه خبر آن در
پیک نت نیز انتشار یافت. دیدار در
محل انجمن اسلامی جامعهی
پزشکی ایران صورت گرفت.
مهندس میرحسین موسوی در دیدار
گزارشی از آنچه پیش و پس از انتخابات گذشت داد و اضافه کرد:
آنچه موجب پیدایش
جنبش اعتراضی مردم و ابعاد
روزافزون آن شده است، رفتارهای
فراقانونی است.
اگر به جای آنکه مردم را خس و خاشاک
بنامند
و تحقیر کنند و در صدا وسیما شروع به
جوسازی کنند، مواضع منصفانهای
میگرفتند و اگر قبل از آنکه مردم
به خیابانها بیایند، در چارچوب قانون و
با احترام به حقوق مردم با آنان
برخورد میکردند، ما امروز با بسیاری از
بحرانها روبرو نبودیم.
شبیه نظام جمهوری اسلامی در جهان وجود
ندارد، به همین نسبت حفظ و حراست از آن هم کار دشواری است.
شعارهای ما در طول انتخابات در چارچوب
قانون اساسی انتخاب شد. امروز هم به همان شعارها پایبند هستیم
و
یقین داریم اگر با خواست مردم منصفانه
برخورد میشد و دستگاههای تبلیغی
به جای پیوند دادن حرکتهای خودجوش
مردم به بیگانگان و وارونه نشان دادن حقایق، سعی در اقناع
افکار عمومی با نقد منصفانه و التزام به راستگویی
میکردند، به نفع نظام بود و روح
بدبینی و بیاعتمادی به جامعه دمیده
نمیشد.
از چند روز قبل از 22
خرداد ستادهای ما با موج عظیمی از
تماسهای مردمی که حاکی از زمینهچینی
گسترده برای تقلب در انتخابات بود و
اطلاعات دقیقی در مورد تحرکات در دست
انجام و سناریوهایی که برای روز
انتخابات و بعد از آن طراحی
شده بود
مواجه شد؛ به صورتی که در شب انتخابات
مجبور به صدور اطلاعیهای برای
فراخواندن مردم به خوشبینی نسبت به
مجریان و پرهیز از قصاص قبل از جنایت
شدیم. اما آنچه در فردای آن شب
دیدیم، عبارت از به اجرا درآمدن
پیشبینیهای ارائه شده به ما، یکی
پس از دیگری، و قرائن بیشماری بود که
سلامت جریان حوادث را زیر سؤال
میبرد. آری، تعلیمات اسلامی ما را ملزم
میکند که نسبت به اعمال مؤمنین با
حسن ظن برخورد کنیم، اما همین تعلیمات
به ما اجازه نمیدهد که به دروغ تن
دهیم.
در روز انتخابات، ما
ابتدا فکر کردیم که شاید آنچه شاهد آن هستیم،
ناشی از سوء
تدبیر است. برای همین خود من تلاش کردم با مسئولان کشور تماس
بگیرم و همان
روز دو بار با رئیس قوه قضائیه، دو بار با دادستان کل کشور،
دو بار با رئیس
مجلس و چهار بار با بیت رهبری موضوع را مطرح کردم.
علاوه
بر این گروهی از طرف ستاد به دیدار وزیر
کشور رفتند تا نگرانیهای مردم را
منتقل کنند و عجیب بود که وزیر کشور
در حالی که در آن روز قاعدتا تنها
کارش باید رسیدگی به مسائل مربوط به
انتخابات باشد، پس از مدت زیادی معطل
کردن افراد اعزام شده، به آنان وقت
ملاقات نداد. اینها قرائنی بود که یکی
پس از دیگری
انباشته میشد تا اینکه از عصر روز 22
خرداد، حمله به ستادهای
انتخاباتی
اینجانب آغاز شد و سپس به ستاد مرکزی و سایر ستادها در سطح
کشور
گسترش یافت و
مشخص شد که طرح و برنامهای برای تقلب در انتخابات وجود دارد.
البته بنده یک رای بیشتر نداشتم و
میتوانستم
از حق خودم بگذرم، ولی از حقوق مردم
نمیتوانستم بگذرم، چون ما مسلمان
هستیم و آموزههای دینی به ما
اجازه نمیدهد به دروغ تن بدهیم. قصد ما
این بود که پس از تلاش نفس گیر ایام
انتخابات، نتیجه هرچه باشد، آن را بپذیریم، اما آنچه اتفاق
افتاد، ما و جامعه را به این سمت کشاند.
اگر در جریان
انتخابات و حوادث پس از آن، مطابق
قانون و انصاف عمل میشد، ما شاهد این
حوادث نبودیم. بلکه اگر بنده هم بر
روی مسائلی پافشاری میکردم، مورد
اعتراض مردم قرار میگرفتم که چرا
تندروی میکنم. اما نادیده گرفتن قانون
و فراتر از قانون عمل کردن و نادیده
گرفتن کرامت و حقوق ذاتی شهروندان،
موجب پیدایش جنبش اعتراضی و ابعاد
روزافزون آن شد.
به فاصلهی کمی از انتخابات، فردی که به
فراخور عنوانش باید نمونهی ادب
باشد(احمدی نژاد)، یک ساعت و اندی
در تلویزیون صحبت کرد و 37 مرتبه نام بنده را به
زبان آورد و این برنامه 3 بار از
صدا وسیما پخش شد، بدون آنکه کوچکترین
فرصتی برای پاسخگویی داده شود. این
تنها یک نمونه از رفتارهای غیرمنصفانه
و تحریککنندهای بود که مردم را
عصبی کرد و موجب گسترش آشوبها شد. حال
آنکه اگر مردم از مسئولان نظام
انصاف و احترام به حقوق ذاتیشان را
میدیدند، تجمعی همانند راهپیمایی
چند میلیونی 25 خرداد میتوانست آبی بر
آتش خشم آنان باشد. در حالی که با
رفتارهای غلط و زشت بعدی، روز به روز از
چنین سرانجامی دورتر شدیم.
همهی ما به انقلاب
علاقه داریم. ما
به نهادهایی چون بسیج و سپاه علاقه داریم، چون فکر
میکنیم بسیج
برای مقابله با دشمن است و سپاه برای آن ایجاد شده تا در
مقابل دشمنان
بایستد. آیا صف کردن سپاه و بسیج در مقابل مردم، لطمه به
افتخارات آنان
نیست؟ و آیا تلاش برای وابسته نشان
دادن حرکت خودجوش مردم
از سوی صدا و سیما و سایر رسانههای
دولتی، زمینهی بیاعتمادی مردم به
دستگاههای تبلیغاتی را فراهم
نمیکند؟ ما میگوییم به جای آنکه
جمعیتهای
میلیونی مردم را
متهم کنید، برای یافتن متهمان اصلی در بین کسانی بگردید
که با کارگردانی
و صحنهگردانی جنگ مسموم تبلیغاتی، اعتماد و آرامش مردم
را هدف گرفتند و
با تحلیلهای مالیخوالیایی خود به دشمن خدمت میکنند.
یقینا جریاناتی
که در طول این دو ماه در صدا وسیما و همچنین در روزنامه
کیهان با مردم
میجنگیدند، تأمین کنندهی منافع و در طول سیاستهای آمریکا
و انگلیس هستند.
چنین دادگاههائی که برپا کردند، حتی اگر
برای دشمنان انقلاب برگزار میشد،
شایستهی جمهوری اسلامی نبود. آیا
نباید در برپایی یک دادگاه، اصول
اولیهی دادرسی در مورد دسترسی
متهمان و خانوادهی آنان به وکیل و آزادی
آنان در دفاع از خود رعایت شود؟
اخباری که متاسفانه به
تواتر رسیده است، اگر درست باشد، جا
دارد انسان سر
زیر خاک کند. آیا این نحوهی برخورد با مردمی که با شعار
الله اکبر به
صحنه آمدهاند، به نفع کشور است؟! به نظر من اینگونه عمل
کردن، موضوع را
بغرنجتر میکند و راهحل آن را از دسترس دورتر میبرد و
زمینهی بدبینی و
اعتراضات را وسعت میبخشد.
رنگ سبز، نماد مطالبهی
اجرای بدون تنازل قانون اساسی، شعار
آن است و شبکههای اجتماعی خودجوش و
خودمختار بیشمار و گسترده در سطح
جامعه، بدنهی این جنبش هستند. در حقیقت«راه
سبز امید»، ادامهی شعار راهبردی «هر شهروند یک ستاد»
است که این بار
برای مطالبات بحق مردم و استیفای حقوق آنان
شکل میگیرد.
نمیتوان بخشهایی از قانون اساسی را اجرا کرد و بخشهای دیگر
آن را دور انداخت. همین دادگاههای نمایشی و
کتکزدن و آزار مردم در خیابانها
نشاندهندهی یک ساختارشکنی روشن است و ربطی به قانون اساسی و
اعتقادات دینی و ملی ما ندارد. |