برادر عزیزم جناب آقای حجت السلام
والمسلمین شاهمرادی
با سلام و احترام
نامه
ای را خطاب به اینجانب در روزنامه
جام جم مورخ 28/ 5/ 88 نوشته اید و گله
مند بودید از آنچه که من برای روشن
شدن افکار عمومی درباره ماجرای ترانه
موسوی بیان کردم . البته جای
خوشحالی است که شما اصل گفت و گوی خودتان با
بنده را تکذیب نکردید ولی معتقد
بودید که بنده آنچه که شما به من گفته اید
و به قول خودتان تنها قفل سکوتتان
را درباره ماجرای ترانه موسوی در حضور
بنده شکسته اید به صورت کامل منتقل
نکرده ام .
لازم است که در این
مورد چند نکته را به شما عرض کنم
:
انتقاد داشتید به اینکه چرا بنده امانت دار
نبوده ام و مطالبی را که شما نزد من
بازگو کرده اید، منتقل کرده ام
. من بر آن شدم به نامه شما پاسخ
دهم تا شما نیز مطمئن شوید
چرامهدی کروبی این سرباز کوچک نظام
هیچ گاه نمی تواند در برابر تضییع حقوق
مردم سکوت پیشه کند ، به خصوص آنهم
در زمانی که عده ای بر آنند تا جنایات
وحشتناکی را که روی داده است کتمان
کرده و یا به گردن دیگری بیاندازنند
.
هنگامی که بنده به شما تلفن زدم و درخواست
کردم تا ملاقاتی با شما داشته
باشم برای این بود که آنچه از زبان
فرد دیگری که البته شما ایشان را می
شناسید و مورد اعتمادمان هست شنیده
ام را با شما مطرح کنم . پس اگر به
خاطر داشته باشید همان موقع که
درباره این ماجرا سوال کردم به شما عرض
کردم که چه کسی این موضوع را به نقل
از شما به بنده گفته است و شما نیز
خوب می دانید که ایشان منبع موثقی
هستند . در این راستا لازم به توضیح است
که بنده از اصل موضوع خبر داشتم و
تنها برای توضیحات بیشتر خواستم تا
ماجرا را از شما جویا شوم و در
حقیقت مطلب تازه ای از جانب شما به من در
این باره گفته نشد.
از سوی دیگر شما بهتر می دانید که بنده قصد
افشاگری درباره جزئیات ماجرای ترانه
موسوی را نداشتم و نمی خواستم این
موضوع را فعلا رسانه ای کنم؛ ولی
متاسفم از انکه
برخی از مسئولان کشور و ائمه جمعه و
روزنامه های به اصطلاح اصولگرا از هر
تریبونی برای هتاکی به بنده استفاده
کردند و بی آنکه تمایلی برای بررسی
آنچه که بنده مطرح کردم داشته باشند
انگشت اتهام را به سمت اینجانب نشانه
رفته و خواستار مجازات بنده شدند .
شاهد آن بودم که جمعی در
نماز جمعه و
برخی مطبوعات با وقاحت سعی بر آن
داشتند تا جنایاتی را که در حق مردم به
علت اعتراض به نتیجه انتخاباتی روی
داده است کتمان کنند .
چنین بود که من
تصمیم گرفتم در پاسخ به زیاده گویی
هایی آنان طی مصاحبه ای مسائلی از جمله
ماجرای ترانه موسوی را برملا کنم تا
این بزرگواران بدانند که مهدی کروبی
هیچ گاه بدون سند و مدرک حرف نمی
زند .
وقتی که شما با بنده صحبت می کردید فرمودید
که
داماد جناب آقای حجت السلام والمسلمین
حسینی هستید ، در همان زمان بنده در
این فکر بودم که چه کسی تلفن و آدرس
منزل شما را به نیروهای امنتیی و
انتظامی داده است و از کجا آنها می
دانند که خانواده شما عروسی در کانادا
به نام ترانه موسوی دارد ، چرا که
می دانستم شما خانواده ای دارید که از
چهره های علمی هستند و در محافل
سیاست نیز وارد نمی شوند ولی هنگامی که
گفتید داماد جناب آقای حسینی هستید
من متوجه موضوع شدم ودر همان جا به شما
گفتم که حلقه مفقود شده را پیدا
کردم ، چرا که من می دانستم جناب آقای
طائب(جانشین
فرمانده نیروی بسیج) نیز داماد آقای حسینی است و به شما گفتم
که باجناق آقای طائب هستید
که تایید کردید . لذا متوجه شدم که
آقای طائب یکی از طراحان نمایش
ترانه
موسوی است . شما بهتر می دانید که باجناق
گرامی شما جناب آقای طائب که
وارد این معرکه شده است در گذشته
نیز سوابق و تجربیاتی از این قبیل در وزارت اطلاعات داشته اند،
چرا که رییس دولت وقت به خاطر همین رفتار
وعملکردش بود که ایشان را از وزارت
اطلاعات اخراج کرد .
آقای
شاهمردای بردار عزیز من ، ما نمی
توانیم جنایتی که در حق این مردم شده است
را نادیده بگیریم و این خواست
پروردگار بوده که این جنایات برملا شود تا
عاملان آن مجازات گردند . شما که
باید بهتر از هر کسی بدانید چه قضایایی
رخ داده است . همین هفته ای که گذشت
به دیدار سه خانواده ای رفتم که در
این حوادث اخیر آسیب دیده اند .
خانواده ای پسرشان کشته شده است و بنده از
وضعیتی که بر آنها گذشته است بسیار
متاسف شدم . به دیدار خانواده ای رفتم
که زن جوانی در منزل داشتند که در
این حوادث اخیر به شدت مورد ضرب و شتم
قرار گرفته است که هنوز آثار کبودی
بر صورت این زن پس از گذشت 60 روز از
این حوادث نمایان بود و دست این زن
نیز از چند ناحیه دچار شکستگی شده است
و به گردنش آویزان است. همچنین به
دیدار خانواده ای از سادات رفتم که جوان
آنها در تخت بیماری افتاده بود که
شکمش را سوراخ کرده و از این طریق به او
غذا می دادند و یک چشمش را نیز
تخلیه کرده اند و نابینا شده است و چشم
دیگرش نیز در معرض نابینایی قرار
دارد . این جوان سرش پر از ساچمه است و
چندین بار مورد جراحی قرار گرفته و
مجددا نیز باید جراحی شود. وقتی این
خانواده ها شرح می دادند که چگونه
مورد آزاد و اذیت قرار گرفته اند من
متاسف شدم از اینکه این اتفاقات تحت
لوای نظام جمهوری اسلامی روی داده است
.به
نظر شما با دیدن این جنایات کسی می تواند سکوت کند ؟ برادر
عزیزمن ما
نمی توانیم به بهانه حفظ نظام حقایق را
کتمان کنیم چرا که تاریخ بالاخره
حقیقت را آشکار خواهد کرد . البته
این را نیز می گویم که اکنون بنده برای
جمع آوری رای جهت حضور در انتخابات
ریاست جمهوری و یا گرفتن پست و مقامی
به دنبال پیگیری حقوق مردم نیستم
بلکه به عنوان فرزند انقلاب و سرباز کوچک
این نظام قصد آن دارم تا از حقوق
مردم دفاع کرده و به آنها بگویم که آنچه
از سوی عده ای از عوامل خودسر و
مسئولان بی تدبیر صورت می گیرد به کل نظام
تعمیم نمی یابد
.
لازم به ذکر است که از روزنامه محترم جام
جم نیز تقاضا می شود که این مطلب را در همان ستون در پاسخ به
ایشان منتشر کند .
مهدی کروبی 28 / ٥/ ٨٨ |