1-
من در خیابان ولی عصر دستگیر و به همراه جمع زیادی به مقری که
وابسته به سپاه بود و تا جایی که فهمیدم در اتوبان آهنگ واقع
شده بردند. از نخستین لحظات دستگیری در مقاطع مختلف کتک خورده
و مورد آزار قرار گرفتیم. در آغاز سکوت اختیار نموده، اما با
شدت گرفتن ضرب و شتم ها و برای رهایی از این وضع به آنان گفتم
که “من فرزند شهید هستم”. این جمله من نه تنها اثری نداشت،
بلکه وحشی گری و خشونت آنان با من بیشتر شد. تا آنجا که از
گفتن این واقعیت به آنان پشیمان شدم. این به اصطلاح بسیجی ها
نه تنها برای من حرمتی قائل نشدند، بلکه با بی شرمی شروع به
ناسزا گویی به پدر شهیدم نیز نمودند.
این افراد پس از فحاشی و ضرب و شتم مرا کاملا عریان کردند. در
این لحظات بود که تنها به پدرم فکر می کردم و به آرمان هایی که
برای آن جانش را فدا کرد. آرمان های پدرم چه بود و آرمان های
این ها چه است؟ پدرم چگونه از آرمان هایش دفاع مینمود و اینان
چگونه؟ با خود گفتم که آیا بعثی های عراقی هم اینگونه بودند؟
لخت و عریان مرا به باد کتک و ناسزا گرفتند. این اتفاق سه بار
برای من رخ داد؛ آنهم در ٢۴
ساعت! یکبار که مرا عریان کرده بودند، ماموران پیاپی شروع به
بکار بردن کلمات رکیک و زننده و وقیحانه درگوش می کردند. او به
من می گفت:”فکر کردی کهریزک دروغه؟ فکرنکنی کهریزک دروغ بوده.
همین کا رو با شما می کنیم تا آدم بشید! ” و الفاظ بدی را هم
به کار برد که از بازگو نمودن آن معذورم.
این افراد پس از ٢۴ساعت
بازداشت، شکنجه و آزار جسمی و روحی شدید، با گرفتن تعهد و کارت
عکس، مرا در خیابان عباس آباد رها کردند. من کاملا می دانم
دلیل این نوع رفتارها و این میزان خشونتی که با من کرده و صحنه
هایی را که بوجود آوردند این است که هر کسی که دستگیر می شود
برود و برای دیگران توضیح دهد و دیگران بترسند. این رفتارها
برای مرعوب کردن مردم
است.
وگرنه در کدام دین و کشور و مکتب آمده است که با یک معترض مدنی
اینگونه برخوردهای زشت و شرم آور بشود؟
یک دستگیر شده دیگر:
2-
سه روز با چشمبند و دستبند در بازداشتگاه
افسریه سپاه
همراه عدهای دیگر نگهداری شدم. فضای کم و تعداد زیاد بازداشت
شدگان ما را مجبور میکرد که در تمام این سه روز به صورت نشسته
بخوابیم…”
3-
یکی
دیگر
از بازداشت شدگان
۲۵
بهمن
که
در بلوار کشاورز تهران و همراه عدهای دیگر بازداشت و مستقیما
به بازداشتگاه سپاه پاسداران در افسریه تهران منتقل شده بود:
در تمام این سه روز تنها هنگام غذا خوردن یا دستشویی رفتن
دستبند نداشتیم. در طول این سه روز با ما به صورت توهین آمیز
رفتار شد و بسیاری از بازداشت شدگان مورد ضرب و شتم ماموران
قرار گرفتند… بازداشت شدگان در سالنی عمومی که فاقد هیچگونه
امکاناتی بوده زندانی شده و در تمامی طول بازداشت در این مکان
روی زمین سرد و به صورت نشسته مجبور بودند بخوابند.
بسیاری از بازدشت شدگان 25 بهمن
به بند
۲
الف زندان اوین که زیر نظر سپاه پاسداران است منتقل شده و
بازداشت شدگان
اول
اسفند به اماکنی چون مدرسه آیتالله سعیدی و همچنین بخشی از
ساختمان خبرگزاری جمهوری اسلامی ایران (ایرانا)، مقر فاتب و
پلیس امنیت تهران
منتقل شدند. |