اگر تا مدتی پیش با تردید گفته می شد، امروز با یقین می توان
گفت که کودتای 22 خرداد، بخش نظامی کودتائی بود که در اساس
علیه انقلاب 57 و آیت الله خمینی صورت گرفت. نشانه های بسیاری
در تائید این نظر وجود دارد که مستندترین آن، اظهارات خود
رهبران و هدایت کنندگان کودتای 22 خرداد و بویژه مطالب رسمی و
غیر رسمی منتشر شده در وبلاگ های شبکه کودتا در اینترنت است.
توپ این کودتا میان دو دست پاس داده می شود. یک دست در داخل
حاکمیت و همان ماجرای "امام زمان" و بت تراشی از خامنه ایست که
او نیز خود زیر چرخ امام زمانی ها له خواهد شد، و دست دوم
سلطنت طلب ها و همه زخم خوردگان از حوادث و رویدادهای پس از
سرنگونی نظام شاهنشاهی در ایران است. دسته اول، با بیرون کشیدن
جملاتی از میان دهها سخنرانی و بیانیه آیت الله خمینی او را
دژخیمی نشان میدهند که گوئی همه آنچه که اکنون بنام جمهوری
اسلامی می شناسیم دست پخت اوست، و درعین حال که از این جملات و
موضع گیری ها بنزین موتور کودتا را تامین می کنند، آگاهانه و
زیرکانه خود او را نیز زیر چرخ دنده کودتا می گیرند. به این
شکل که هم جمهوری اسلامی کنونی را حاصل کار او می دانند و هم
روی موج تبلیغاتی، دژخیم واقعی، یعنی ارتجاع طالبانی را
جایگزین می کنند. بخشی از سخنان مصباح یزدی که این روزها فیلم
کوتاه آن در یوتیوب قرار گرفته، مانیفست این ارتجاع طالبانی
است.
سلطنت طلب ها نیز تصور کرده اند که این موج هم مردم را به این
نتیجه خواهد رساند که انقلاب 57 و سرنگونی شاه یک اشتباه
تاریخی بود و هم آب رفته به جوی باز خواهد گشت. درحالیکه آن
آبی که به جوی باز میگردد، آب ارتجاع شیخ فضل الله نوری است و
نه آب آیت الله مدرس ها. زخم خوردگان از عملکرد 32 ساله جمهوری
اسلامی نیز، اغلب در این میان، دو دل و سرگردان اند و رهبران
جنبش سبز برای بازشناساندن این توطئه و کودتا و فاجعه خود را
به آب و آتش زده، زندان ها را پر کرده اند و بیم آن می رود که
سرنوشتی شبیه سرنوشت مشروطه خواهان، پس از به توپ بسته شدن
مجلس در زمان محمدعلی شاه قاجار پیدا کنند.
شما از این سخنان
حجتالاسلام
"طائب"
رئیس سازمان اطلاعات سپاه و یکی از اعضای اصلی ستاد کودتای 22
خرداد، که به نقل از بولتن
محرمانه بسیج مدرسه علمیه الهادی قم
نقل می کنیم جز آن متوجه می شوید که دربالا اشاره شد؟:
«...
نقطه ضعف موسوی در خارج این است که در سالهای اعدام گسترده ضد
انقلاب، نخستوزیر بوده است، اگر بخواهد آن دوره را نفی کند،
حضرت امام را نفی کرده چون ایشان دستور داده
(دستوری که گفته می شود به خط احمد خمینی است و نه آیت الله
خمینی و کل ماجرا توطئه کسانی بوده که امروز حاکمیت را
دراختیار دارند!)
و این باعث میشود ارادتمندان امام در داخل کشور که متاسفانه
هنوز موسوی را قبول دارند و انحراف او را باور نکردهاند از او
فاصله بگیرند.
اگر هم بخواهد تایید یا سکوت کند اپوزیسیون
خارج کشور را که همه بر محور سران فتنه متحد شدهاند از دست
میدهد.
کافی
است
شما یکی از این عناصر ضد انقلاب را که هم کینه حضرت امام را به
دل داشته باشد و هم جاهطلب باشد غیر مستقیم اجیر کنید، پول
یک سایتی، چیزی را به او بدهید، تامینش کنید و شیرش کنید که
هر روز از آن اعدامها بنویسد و از موسوی و سران فتنه بخواهد
اظهارنظر کند، خوب ما این کار را کردیم
و
گرفت.
14 اسفند»
به بحث ها آستانه انتخابات 22 خرداد در میان فعالان سیاسی و
همسوئی و سینه چاک دادن های طرفداران نظام گذشته در متهم ساختن
موسوی به قتل عام سال 67 را بخاطر باید آورد و در پشت باصطلاح
دفاع طائب از آقای خمینی، نشاندن او بر صندلی جنایت را فراموش
نکنید.
در دوران اولیه ریاست جمهوری آقای خاتمی، یک روزنامه که تنها
دو شماره منتشر و سپس خود از وحشت آنچه که منتشر کرده بود، خود
را تعطیل اعلام کرد، جسارت به خرج داد و نوشت: قتل های زنجیره
ای، کار همانهاست که قتل عام 67 را ترتیب دادند! فیلم سخنان
مصباح یزدی را نیز در همین شماره پیک نت ببینید و بشنوید! |