در ابتدای اجلاس اخیر
مجلس خبرگان رهبری که در آن هاشمی رفسنجانی صندلی ریاست این
مجلس را دراختیار آیت الله مهدوی کنی گذاشت، هاشمی یک سخنرانی
نسبتا مشروح ایراد کرد. بخشی از سخنرانی او، یک جمعبندی از
اوضاع منطقه و تاثیر پذیری ایران از قیام مردم منطقه بود.
اشاره هائی که او در این زمینه کرد، تفاوت اساسی با برداشت
هائی دارد که امام جمعه ها و فرماندهان سپاه و خامنه ای با
برچسب اسلام خواهی مردم قیام کرده در خاورمیانه تا کنون طرح
کرده اند. از این سخنرانی، صرفا همین بخش را استخراج کرده ایم
که آن را بعنوان هشدار هاشمی در مجلس خبرگان منتشر می کنیم:
«دو
سه نکته را در این جلسه عرض کنم. اشارهای به وضع منطقه و جهان
خواهم داشت. بالاخره در این تحولات باید مراقب بسیاری از موارد
باشیم.
خیلی روشن است که منطقه ما در یک وضع کاملاً جدیدی قرار گرفته
که عموماً چنین حرکت وسیعی در این سطح در آن نبوده و قبلاً هم
دیده نشده بود.
عده زیادی از وابستگی
کشورهای خود به خارج و نفوذ استکبار و استعمار و از سلطه
استکبار جهانی به تنگ آمده اند، عده زیادی از مردم از فساد
حاکم بر حکومتهایشان که از دیکتاتوری سیاسی شدید و فساد
اقتصادی و اخلاقی سرچشمه میگیرد رنج میبرند و بعضیها هم با
قاعده تغییر، مبارزه را ادامه میدهند. همه این شعارها شنیده
میشود و اطلاعاتی که انسان به دست میآورد همینگونه است.
مجموعه مردم، وضع موجود کشورشان را نمیخواهند تحمل کنند.
حرکتی که آغاز شده به نظر میرسد برگشتناپذیر است
.روشن
است فراز و نشیب نیز داشته باشد.
گاهی فشار و آزار کمی مردم را به عقب براند و گاهی آنها موج
بلندتری از پیشرفت را تجربه کنند. یعنی آگاهی عمومی هم دیده
میشود و معلول تجربههای طولانی آنهاست که قدم به قدم
خواستههایشان را مطرح میکنند مثلاً شما در تونس، مصر، بحرین
و جاهای دیگر میبینید. اول خواستههای خودشان را عمومی گفتند
و بعد از چند قدمی که پیروز شدند یک دولت جدید تشکیل میشود.
در بعضی از کشورها
قساوت خیلی زیاد است. حتی با- بمباران هوایی هم مردمشان را
مورد هدف قرار میدهند و برای آنها امری طبیعی است چون هستی و
موجودیت خودشان را در خطر میبینند. این وضع دیگر برگشتناپذیر
است.
اگر مردم در جایی
ناموفق بشوند، در جای دیگر پیروز میشوند و این موج پیروزی
دوباره حرکت میکند و تجدید خواهد شد. البته این سابقه یک
بحران جهانی است که نمیشود گفت فقط در خاورمیانه و در میان
کشورهای اسلامی، آفریقایی این وجود دارد و بقیه دنیا از آن
فارغ هستند. چرا که آنها هم قبلاً این بحران را به طریق دیگری
پشت سر گذاشتند. به طوری که در بعضی از کشورها تظاهرات و
اعتراضات وسیع میلیونی آغاز و هنوز هم در بعضی کشورها ادامه
دارد و به خواستههای مردم هنوز جواب داده نشده است و آنها
بیشتر خواستههایشان رفاهی، اقتصادی و اشتغال و اینگونه موارد
است.
حرکتی که در
خاورمیانه، بخصوص در مناطق نفت خیز آغاز شده آثارش را در جهان
باصطلاح پیشرفته و صنعتی هم خواهد گذاشت. به خاطر اینکه مواد
حامل انرژی مشکل پیدا میکند یا نگران میشوند و همین نگرانی
باعث میشود که به فکر ذخیره بیفتند و ذخیره باعث گرانی شده و
به مشکلات آنان دامن میزند و در حال حاضر مواد غذایی در دنیا
این مسئله را پیدا کرده است.
به نظر میرسد وضع
موجود در دنیا در حال گذر است، تا حدودی میتوان حدس زد و
پیشبینی کرد، چون عوامل اصلی در اختیار ما نیست. فعلاً به نظر
میرسد که آن اخطار مبهم است. در کشورهایی که حکومتشان بسیار
نوپاست و با انتخاب خودشان بوده است، مثل عراق به بهانههای
دیگری میبینید مردم نمیخواهند از مردم دیگر عقب بمانند، اما
میگویند آب و برق نداریم، بعضیها میگویند چرا اشغالگرها
اینجا هستند و به همین دلایل وارد میدان میشوند.
این شرایط را باید فرض
کنیم که طولانی و مسری میشود.
- باز گردیم به ایران-
مسائل جوانان باید مورد توجه بیشتر ما باشد. کسانی که از نسل
ما بودند آنها مثل ما هستند و مشکلی ندارند، ولی ما باید به
فکر جوانهای امروز باشیم. امروز میبینیم اخلاق در جامعه آسیب
دیده، دروغها از سطوح رسمی تا دیگران خیلی وسیع شده، آمار
دروغ گفتن، وعده دروغ دادن، تخلف وعده کردن، تهمت زدن، فریب
دادن، ریاکاری، شعارهای بیمحتوا دادن. اینها همه برخلاف اسلام
است، ما باید فکری برای این معضل بکنیم. آمار طلاق افزایش
یافته و آمار ازدواجها کم شده است، میبینیم بحث دختران فراری
یک مسأله جدی شده و در خیابانها آن چیزی که باید باشد نیست.
آن شرایطی که بعد از انقلاب سالها هم ادامه داشت و در زمان
جنگ به خصوص بیشتر مراعات میکردند باید آنگونه مراعات بکنیم.
با ترساندن و با زور و زندان
رفتن درست نمی شود. البته در اسلام زور، حد، مجازات و تعزیر
هست. اما بعد از این که ایمان و اعتقاد مردم را تقویت نماییم.
من نمیتوانم خدمت شما
عرض نکنم که متأسفانه خیلی از افراد و نهادها از رهبری، زیادی
خرج و هزینه میکنند. هر کاری که میکنند به نحوی متکی میکنند
به رهبری ولو اشتباه و خلاف کرده باشند. با الفاظ و القاب
مسئله حل نمیشود. رهبری همان مقامی است که قانون اساسی درنظر
گرفته شده است. اگر امروز امیدی باشد که دستی از آستین در
بیاید و وحدتی جدی در جامعه ایجاد کند باز هم آن مقام رهبری
است.
این جمع میتواند کمک
کند، ولی رهبری میتوانند مسائل را حل کند. »
رفسنجانی درجریان حضور سنتی جمعی از
اعضای مجلس خبرگان در آرامگاه آیت الله خمینی نیز طی سخنانی
کوتاه، یک نکته دیگر را در ارتباط با تحولات منطقه با صراحت
بیشتری مطرح کرد که ما آن را به این خلاصه می افزائیم. او گفت:
"بیداری مردم ممکن است مثل لیبی گران تمام
شود، اما بالاخره به نتیجه می رسد. علاوه بر کشوری مثل لیبی،
این اتفاقان ممکن است جای دیگر هم روی دهد. همانطور که در 15
خرداد اتفاق افتاد و رژیم فکر می کرد با برخورد تند می تواند
مردم را عقب براند." |