وحشت از هم
سرنوشت شدن با مصر و تونس، سراپای حاکمیت جمهوری اسلامی را
گرفته است. روز گذشته، به سبک رئیس جمهور یمن، حاکم کویت و
پادشاه اردن و عربستان، از قول احمدی نژاد خبر پخش شد که قیمت
میوه و مواد مصرفی خانواده ها را دولت تعدیل می کند و قیمت ها
را پایین می آورد. مرحله دوم پرداخت یارانه بزودی شروع شده و
به حساب مردم ریخته می شود.
این وعده ها
ناشی از ترس از قیام مردم علیه گرانی و بیکاری و آن انفجار
اجتماعی است که اگر 25 بهمن هم بوقوع نپیوندد بزودی در یک روز
و به یک بهانه و فرصت دیگری روی خواهد داد.
امروز در مترو
مردم باهم بر سر قیمت متروی تک سفره (فقط یک بار سوار شدن و
بیرون آمدن از ایستگاه) که قرار است بشود 900 تومان با هم بحث
می کردند و فحش می دادند. از بالا تا پائین حکومت را همه کسانی
که در مترو بودند زیر رگبار فحش گرفته بودند. چند نفر گفتند
فردا راهپیمائی اعتراضی است، از امام حسین تا آزادی. خیلی ها
نمی دانستند و تازه با خبر شدند. من به چشم خود دیدم و به گوش
خود شنیدم که انگیزه اقتصادی برای پیوستن مردم به یک قیام
عمومی چقدر زیاد است. شک ندارم که اگر رهبران جنبش سبز مردم را
برای اعتراض به گرانی و بیکاری به خیابان فرابخوانند، آن
انفجار خشمی که نوشتم بوقوع خواهد پیوست. شاید هم با آگاهی از
چنین واقعه و پیامدهای غیر قابل پیش بینی آنست که چنین
فراخوانی را نمی دهند. یا لااقل تا حالا صبر کرده اند و نداده
اند، بلکه حکومت خود را اصلاح کند. |