دکتر مهدی خزعلی، نتایج دو نظرسنجی را که از طریق وبسایت خود
انجام داده منتشر کرده است. بموجب این دو نظر سنجی، آیت الله
صانعی که شیخ محمد یزدی رئیس حکومتی حوزه علیمه قم او را از
مرجعیت عزل کرده، در میان روحانیون صاحب نام قم، بالاترین مقلد
را اکنون دارد. کل آراء در این نظر سنجی نزدیک به 4500 نفر
است. در یک نظر سنجی دیگر، میزان داوطلبی مردم برای شرکت در یک
جنگ جدید را از میان همین تعداد مراجعه کننده به سایت وی
سنجیده شده و منتشر شده است. نتایج این نظرسنجی نیز تکاندهنده
است. یعنی از میان کسانی که نظر داده اند تنها اندکی بیش از 5
در صد اعلام کرده اند که حاضرند برای دفاع از این حاکمیت و این
جمهوری اسلامی به جبهه جنگ بروند!
خزعلی نوشته است: در مورد تقلید نظر سنجی انجام دادم. سئوال
این بود که "از کدام یک از حضرات آیات مراجع تقلید میکنید؟ "
و در پاسخ نام 10 مرجع زنده را قرار داده بودم وگزینه
آخرهیچکدام بود.
کل
آراء ....4468 رای
1
-
هیچ کدام : 2750 رای
2 -
آیت الله شیخ یوسف صانعی.989 رای
3 -
آیت الله سید علی حسینی سیستانی332 رای
4 -
آیت الله شیخ حسین وحید خراسانی 156 رای
5 -
آیت الله سید علی حسینی خامنه ای73
6 -
آیت الله شیخ ناصر مکارم شیرازی 60
7 -
آیت الله شیخ حسین نوری همدانی 40
8 -
آیت الله سید موسی شبیری زنجانی24
9 -
آیت الله شیخ لطف الله صافی گلپایگانی24
10 -
آیت الله سیدعبد الکریم موسوی اردبیلی17
11 -
آیت الله شیخ جعفر سبحانی 3
(تحلیل خزعلی از این نتیجه را در ادامه بخوانید! و نتیجه
نظرسنجی دوم را بصورت مستقل در همین شماره پیک نت)
تحلیل نظر سنجی:
61/5
درصد رای به هیچکدام
پیامی عمیق دارد، همان خطری است که ما نگرانش بودیم، جدایی
مردم از روحانیت و مراجع، نگویید آنها مقلد سایر مراجع بودند،
این اسامی مطرح بود تا به کسی می رسد که که فقط سه مقلد داشته
است، طبیعی است دیگران که کمتر مشهورند مقلدین کمتری داشته
باشند، حال می خواهید مراجع برای مردمی که اکثریت آنها از
تقلید روی گردانده اند چه کنند، از قدیم گفته اند برای کسی
بمیر که برایت تب کند! و باز امیر مومنان فرموده اند: " لا رای
لمن لا یطاع" امامی که مردم فرمانش نمی برند کاری نمی تواند
بکند و رایی ندارد! حال شما چه انتظاری از مراجع عظام تقلید
دارید، زمانی میتوانند سخن بگویند که شما پاشنه در خانه شان
را درآورید مثل زمانی که مردم برای بیعت به خانه امیر مومنان
علیه السلام هجوم آوردند، باز برای هزارمین بار می گویم، در
خانه مراجع را رها نکنید، کارشناسان و روشنفکران و دین شناسان
را رها نکنید، آنها را تنها نگذارید، اهل قلم و ادب را یاری
کنید تا به مقصود برسید.
رای
به آیت الله صانعی را من رای مخالفین می دانم، بگذارید بدون
تعارف بگویم، مردم در اعتراض به جناح حاکم به او رای دادند و
بسیاری از کسانی که به ایشان رای داده اند، مقلد سنتی نیستند و
رساله ایشان را در منزل ندارند، در واقع من میخواهم گزینه اول
و دوم را با هم جمع و بگویم که 83/6 درصد رای مخالف داریم که
تفکر جدایی نهاد روحانیت را با خود دارد ( البته در جامعه
آماری مخاطبین سایت ) او به تقلید سنتی نمی اندیشد، چرا که آیت
الله صانعی هم از چارچوب های سنتی خارج شده و فتواهایی دارد که
هیچ یک از مراجع نمی پذیرند.
حال می رسیم به
مرجعیت سنتی و جانشینی اولیاء، کسانی که بطور طبیعی وعادی و بر
مبنای قدمت حضور در حوزه و درس خارج و شاگردان فقیه و علامه به
درجه مرجعیت شیعی رسیده اند و در آن مسیر هیچ کاتالیزور دیگری
موثر نبوده است، آیت الله العظمی سیستانی که عراق را در پنجه
خود دارد، قدرتمندانه در جایگاه نخست تقلید سنتی است و بحق
افقه فقهاست.
حضرت آیت الله العظمی وحید خراسانی با بیش از
نیم قرن درس خارج فقه و اصول بعد از آیت الله العظمی منتظری ،
افقه فقهاء در ایران است و شاگردانی مبرز تقدیم جامعه شیعه
نموده است و مقلدین ایشان در رتبه دوم پس از آیت الله سیستانی
قرار دارند.
در
میان رتبه 5 تا 11 که همه - بجز آیت الله شبیری زنجانی - در
کارنامه خود سوابق سیاسی نیز دارند و این سوابق در مرجعیت و
مقلدین آنها بی تاثیر نبوده است. از سوی دیگر معرفی جامعه
مدرسین هم برای بعضی از آنها موثر بوده است.
آیت الله سید علی
حسینی سیستانی در جایگاه سوم، آیت الله وحید خراسانی در جایگاه
چهارم، آیت الله سید علی حسینی خامنه ای در جایگاه پنجم ، آیت
الله مکارم شیرازی در رتبه ششم ، آیت الله شبیری زنجانی در
رتبه هشتم و آیت الله صافی گلپایگانی در رتبه نهم مورد تایید
جامعه مدرسین حوزه علمیه قم برای تقلید می باشند و در لیست "
مراجع جایز التقلید " جامعه مدرسین قرار دارند.
هر چند عنوان مراجع "
جایز التقلید " اهانت به سایرین است و در دل آن نهفته است که
تقلید از دیگران جایز نیست. اما این یک بحث فقهی دارد که بعضی
معتقدند تقلید فقط از اعلم جایز است و اعلم هم یکی است! ممکن
است من یکی را اعلم بدانم و زید یکی دیگر را و عمر فرد سومی را
اعلم بداند، اما در آن واحد نمی توان یک نفر 6 نفر را اعلم
بداند، این تناقضی در خود دارد، در واقع جامعه مدرسین نتوانسته
است با خود کنار بیاید، او با لحاظ ملاحظات سیاسی و غیره تن
به اعلام 6 مرجع اعلم داده است! اگر می گفتند جامعه مدرسین نظر
بر اعلمیت زید دارد و جامعه روحانیت نظر بر اعلمیت عمر، مشکلی
نبود، این که جامعه واحد در آن واحد شش اعلم معرفی نماید، محل
تامل است،
البته من در باب تقلید
حرف هایی دارم، در مقاله ای مستقل خواهم گفت، شاید اساساً این
گونه چشم بستن و همه امور را بر دوش یک مرجع نهادن خلاف حکمت
تقلید که رجوع جاهل به عالم است باشد. و این نوع و شیوه تقلید
هم در دوران معاصر باب شده است، و رساله عملیه هم محصول دوران
معاصر است. |