من کارمند
پالایشگاه خان گیران خراسان رضوی هستم. این گزارش را در رابطه
با انفجار خط انتقال گاز برای شما ارسال می
کنم
تا منتشر
کرده و ضمن آگاه ساختن مردم، با سانسور اخبار و رویدادهای کشور
مقابله کنم.
بیش از یک ماه
از وقوع این سانحه سپری شده است ولی به علت اهمیت و گستردگی
فاجعه همچنان روی آن سرپوش گذاشته اند و آنها که جلوی انتشار
اخبار آن را گرفته اند بانیان این جنایت اند. در واقع لجام
گسیختگی و عدم نظارت بر واگذاری پروژه ها به سپاه و نیروهای
حامی دولت عامل اصلی چنین فجایعی می باشد.
انتقال گاز از
خانگیران به مشهد و از مشهد به شمال کشور، توسط دو لوله قطور
36 اینچی صورت می گیرد. این لوله ها به صورت موازی و با فاصله
15 متری ، گاز مورد نیاز نیروگاه های توس مشهد – کارخانه قند
شیروان- و نیروگاه نکا و چندین مرکز بزرگ صنعتی دیگر را در این
مسیر تامین می کند.
محل انفجار،
منطقه ای بین مشهد و سرخس،"مزدوران" می باشد و علت آنهم ایجاد
خط جدید 40 اینچی برای انتقال گاز به ترکمنستان بوده است.
این خط می
بایستی از زیر دو خط 36 اینچی عبور داده می شد و برای اجرای
این پروژه از ماشین بزرگی شبیه جرثقیل به نام "سای بن" استفاده
می شود.
در اجرای چنین
پروژه هایی می بایستی وقتی کار به نزدیک خطوط تلاقی می رسد،
شیر فلکه های خط با هماهنگی مسؤولان ذیربط بسته و پس از اتمام
و طی مراحل تست نهایی، مجددا بازگشایی گردد. پیمانکار پروژه که
جهاد "نصر" تحت امر قرارگاه "خاتم الانبیاء" می باشد، این بار
هم بدون کوچکترین فکر و احساس مسؤولیت، درحالی که گاز در دوخط
ذکر شده جریان داشته است، اقدام به خاک برداری و لوله کشی توسط
"سای بن" می نماید که در حین حرکت سای بن، زمین نشست می کند و
ماشین عظیم الجثه روی لوله 36 اینچی سقوط کرده و باعث تخریب
لوله و نشت گاز و سپس انفجار می گردد. شدت و قدرت انفجار به
حدی بود که انسانها و ماشین هایی را که تا فاصله 800 متری از
محل انفجار بودند، بطور کامل سوختند.
درنتیجه این
انفجار، جز تخریب تجهیزات و ادوات موجود در محل، 20 نفر منفجر
شدند که فقط بخشی از استخوان های آنها بدست آمد. تا امروز نه
آماری از تعداد نابود شده ها اعلام شده و نه در این فاجعه کسی
مورد سوال و بازخواست قرار گرفته است و تاسف آور اینکه زمانی
که یک هیأت برای بررسی به منطقه اعزام شده بود- که در بین آنها
نمایندگان پیمانکار هم (سپاه) حضور داشتند – یکی با رذالت تمام
زیر لبی به دیگری می گفت: خوب است که شدت انفجار همه را گمنام
کرده است... |