در دانشكده علوم اجتماعی دانشگاه تهران
سمینار طلاق با نام
«طلاق،
بحران يا راه حل؟»
برگزار
شد
که خبر آن را خبرگزاری ایلنا منتشر کرده است.
شاید خواندنی تر از سن ازدواج و یا دلیل طلاق در ایران، زبانی
باشد که اساتید و مقامات شرکت کننده دراین سیمنار برای اطلاعات
و آگاهی های خود، متناسب با شرایط سانسور و ممنوعیت صریح سخن
گفتن و متهم نشدن به تشویش اذهان عمومی به کار بردند! نه تنها
آنها که طلاق می گیرند و یا آنها که ازدواج می کنند، نه تنها
خانواده های دو طرف، بلکه خواننده بی طرف هم بدشواری از این
زبان سر می آورد به این نکات از خبر و گزارش ایلنا توجه کنید:
«در
اين نشست نسبت به وضعيت طلاق عاطفی
در كشور اظهار نگرانی شد و آمار طلاق
عاطفی در حدود دو برابر آمار طلاق
قانونی اعلام شد.
اساتيد دانشگاه
طلاق عاطفی را خطرناكتر از طلاق قانونی دانستند.
شهلا کاظمیپور، رئيس مركز مطالعات و پژوهشهای
جمعيتی آسيا و اقيانوسيه
گفت که
مسئولان دولتی آمار و ارقامی ارائه می كنند كه نشان می دهد
ازدواج در
ايران كم شده،
اما ميزانهای خام ازدواج
نشان می دهد كه ازدواج در ايران
رو به افزايش است.
بيش از 40 درصد
ازدواج ها پس از
كمتر از 4 سال
به طلاق می انجامد. دلیل آن آسیب دیدن
کارکردهای
زیستی، اجتماعی،
شناختی و عاطفی
زوجین
است.
طلاق در ایران اطلس جغرافیایی بسیار روشنی دارد و
مدرنیته ناخواسته
تهاجمی به سوی جامعه ما، پديده طلاق را تشدید کرده و شتاب آن
را بالا برده
است.
البته
طلاق از
یک طرف بحران است و از یک طرف راهحلی است برای خاتمه دادن به
طلاقهای
پنهان و عاطفی که در خانوادهها وجود دارد.
سوسن
باستانی، عضو هيات علمی دانشگاه الزهرا:
طلاق عاطفی
یعنی
ناديده گرفته شدن از طرف مقابل.
وقتی کاهش چشمگیر رضایت از رابطه و کاهش چشمگیر
تعاملات مثبت
رخ می دهد فرض را بر این می گذاريم كه خانواده دچار طلاق عاطفی
شده است.
زنانی كه دچار طلاق عاطفی می شوند در برخی موارد به صورت ذهنی
و در
برخی موارد به صورت واقعی با مردان ديگر در بيرون از خانواده
رابطه برقرار
می كنند و در واقع تعهدی كه در رابطه زناشويی وجود دارد شكسته
می شود.
خطرناكترين نوع طلاق عاطفی زمانی رخ می دهد كه تعهد جنسی به
خانواده از بين می رود.
سيد
حسن حسینی، استاديار گروه جامعه شناسی دانشكده علوم اجتماعی
این آمار را ارائه داد:
طلاق در ايران در سال 85 به 94 هزار، سال 86، 99هزار، سال 87،
110 هزار و سال 88، 125 هزار و 747 مورد رسیده است.
آمار طلاق در استان تهران سه برابر ميانگين كشوری است .
كمترين ميزان طلاق مربوط به استان يزد است.
از عوامل شاخص دیگر طلاق در ایران سردی روابط جنسی زن و شوهر
است که
این سردی در روابط جنسی زن و شوهر از دو مساله ناشی میشود یکی
اینکه ما به
طور مشخص مگوهایی را در زندگی اجتماعی و اجتماعی شدن داريم که
این مگوها
به تدریج خودش را در حوزه زندگی زناشویی نشان میدهد. دوم
اینکه در جامعه
ما بر خلاف سنت نبوی اسلام ، که بسیار در زمینه مسائل جنسی باز
و راحت
برخورد شده است ، عدهای آنچنان تفکر خودشان را در ارتباط با
روابط جنسی
خوف می کنند که وقتی هم كه ازدواج میکنند یک رابطه ریاضت
کشانانه را برای
خودشان قائل می شوند که این رابطه موجب نارضایتی یکی از طرفین
میشود. |