آیا دولت و حاکمیتی که به زور یک کودتای نظامی و سرکوب مردم بر
سر کار است، مشروعیت و از آن بالا تر، توان ادامه حیات در دراز
مدت را دارد؟
من نمونه هائی از اخباری که به سئوال بالا پاسخ منفی می دهد و
مربوط به هفته گذشته است را برایتان جمع کرده ام. با
نگاه به این اخبار میتوان تصویری از موقعیت فعلی نظام جمهوری
اسلامی و آینده آنرا دید. نمونه ای از اخباری که از درون نظام
بیرون می آید و ما را درکنار هم چیدن اجزاء پازل های این
تصویر کمک میکند.
با استقبال سرد علما، سفر رهبری به قم لغو شد
(اینجا)
حاکمیتی که نام ج.اسلامی را برخود نهاده از تائید علمای دینی
غیر حکومتی محروم است و علما حتی از دیدار رهبر که به منزله
تائید ضمنی مشروعیت اوست، خودداری می کنند.
حضور احمدینژاد در دانشگاه تهران لغو شد(اینجا)
با وجود سرکوب و فشاری که بر دانشگاه وارد میشود، حاکمیت
همچنان گرفتار دانشگاه معترض باقی مانده است.
عسگرپور خطاب به وزیر ارشاد: کاش برای بیکفایتیها از ملت
عذرخواهی کنیم(اینجا)
نگاه سینماگران و هنرمندان به عملکرد دولت و نارضایتی آنان از
سرکوب فرهنگی را در اینجا براحتی میتوان دید. در این زمینه
دهها نمونه در عرصه های اقتصادی، اجتماعی ، صنفی و... میتوان
ارائه داد. در چنین حالتی این سئوال مظرح است که حاکمیت واقعا
بر چه پایه ای استوار است؟
فرمانده کل قوا، کنترل داخلی را بدست گرفت
در خبر دیگری از تصمیم مخفیانه برای حالت فوق العاده در کشور
با خبر می شویم.(اینجا)
حقیقت این است که دیرزمانی است نیروهای امنیتی با حرکت خزنده
قصد بدست گرفتن تمامی اهرم های قدرت را دارند و هم اکنون اتاق
فکرامنیتی درتمام عرصه ها تصمیم گیری می کند. نمونه های این
نگاه امنیتی و بیمارگونه حاکم برمدیریت کشور را در عرصه های
مختلف می توان یافت و بر آنها انگشت نهاد. به این نمونه از
وحشت حکومت از انفجار اجتماعی ناشی از بحران اقتصادی توجه
کنید:
سرتیپ اسماعیل احمدی مقدم، فرمانده نیروی انتظامی گفت که
فشارهای اقتصادی شیوه دشمنان جمهوری اسلامی برای ایجاد آشوب و
اغتشاش در کشور است و از احتمال وقوع "فتنه اقتصادی" خبر داد.(اینجا)
حیدر مصلحی بر اشراف امنیتی بر اینترنت تاکید کرد که وزارت
اطلاعات تعدادی جاسوس هسته ای را بازداشت کرده است.(اینجا)
این خبر یادآورعملکرد درباریان دوران پهلویست که به شاه ایران
گزارش باصطلاح امنیتی میدادند. در این باره دهها نمونه دیگر
موجود است.
واقعیت اینست که حاکمیت با از دست دادن حمایت و همراهی گروه
های مرجع و تاثیرکذاردر جامعه، راهی برای بقای خویش نمی بیند
جز توسل به نیروهای امنیتی و نظامی و بخصوص سپاه پاسدارن. و
این همان راه حلی است که آخرین شاه ایران نیز در آخرین سالهای
حکومت رفت و نتیجه آن را هم دید.
نمونه ای از اعتبار فرماندهان سپاه را هم در این خبر جستجو
کنید: ترک سالن سخنرانی سردار مرتضی باقری توسط فرماندههای
سپاه(اینجا) |