از سفر نمایشی احمدی نژاد به لبنان که با استقبال حزب الله این کشور همراه شد، هنوز پایان نیافته انتشار اخبار پشت صحنه آن آغاز شده است. گفته می شود برای ترتیب دادن استقبال از احمدی نژاد در جنوب بیروت پایتخت لبنان 420 میلیون دلار خرج شده است. این پول با مشورت رهبری حزب الله لبنان یا مستقیما بین مردم تقسیم شده و یا بصورت مایحتاج روزانه و وسائل زندگی به مردم فقیر جنوب لبنان داده شده است. فرماندهان سپاه قدس وابسته به سپاه پاسداران که بی وقفه میان تهران و لبنان در رفت و آمدند، در چند  هفته گذشته از لبنان بازنگشته و تدارک استقبال از احمدی نژاد را دادند. تمام فرماندهان نظامی حزب الله از اعضای سپاه قدس اند و در پادگان های سپاه پاسداران آموزش نظامی دیده اند. در واقع ارتش حزب الله لبنان، شاخه ای از سپاه پاسداران است و تمام هزینه پرسنلی و تجهیزات نظامی آن را سپاه تامین و ارسال می کند.

نه مقامات لبنانی و نه رهبران کشورهای عربی و حتی دولت های غربی، در این تردید ندارند که این سفر و نمایش استقبال از احمدی نژاد صرفا مانوری بود برای پیشگیری از حمله نظامی به ایران و نشان دادن این امکان که در صورت حمله به جمهوری اسلامی، سپاه پاسداران از جنوب لبنان به اسرائیل حمله ور خواهد شد.

یک گروه دانشجوئی لبنان که خود را طرفدار جنبش سبز ایران می داند در بیانیه ای اعلام کرد: سفر احمدی نژاد به لبنان تنها و تنها جهت نمایش قدرت و نفوذ در لبنان و تهدید کشورهای منطقه و غرب صورت گرفت.

نقشی که واحدهای امنیتی حزب الله لبنان در جریان کودتای 22 خرداد با حمله به ستاد تبلیغات انتخاباتی میرحسین موسوی ایفاء کردند و سپس شرکت مستقیم آنها در سرکوب خیابانی مردم معترض به کودتا، خود باندازه کافی گویای مناسبات فرماندهان کودتائی سپاه پاسداران و بیت رهبری با حزب الله و ارتش آن در جنوب لبنان است. حتی فرمانده کل نظامی حزب الله لبنان "عماد مقنیه" از فرماندهان سپاه قدس بود.

بخشی از دلائل روی کار آوردن احمدی نژاد و ادبیاتی که او برای جلب نظر اعراب خشمگین از نقش و حضور دولت اسرائیل در منطقه از آن استفاده می کند، همین سنگر بندی نظامی است که در جنوب لبنان و غزه در فلسطین به قیمت دهها میلیارد دلار نفتی ایران شکل گرفته است. با این ادبیات و این سیاست خارجی در منطقه و جهان، هدف بزرگتری دنبال می شود که آن جهانگشائی تشیع در منطقه است. برنامه اتمی جمهوری اسلامی نیز به همین جهانگشائی و همین سیاست خارجی و منطقه ای گره خورده و تبدیل به چشم اسفندیار تمامیت ارضی ایران و تحمیل یک جنگ خانمان برانداز به ایران تبدیل شده است.

آنچه که از آن بعنوان مناسبات جمهوری اسلامی و لبنان یاد می شود و دولت نظامی حاکم در جمهوری اسلامی آن را تبدیل به مناسباتی نظامی – جنگی کرده است، باز می گردد به دوران اولیه سلطنت صفویه بر ایران و دعوت از روحانیون شیعه از جبل عامل لبنان به ایران. در این دوران روحانیون شیعه لبنان در تبعید و انزوای کامل در جبل عامل زندگی محقرانه ای داشتند و از بیم جان، جرات تبلیغ تشیع را نیز نداشتند. شاه اسماعیل صفوی آنها را به ایران دعوت کرد تا تشیع را در ایران ترویج کنند و جانشین علمای اهل تسنن شوند که از بیم جان به تشیع گرویده بودند اما شاهان صفوی به آنها اعتماد نداشتند.

این ماجرا را میتوانید از اینجا دنبال کنید.