میرحسین موسوی:
بزرگان به میدان بیآیند
خطر ایران را تهدید می کند
شرایط به گونه ایست که هر چه سریع تر باید نقش سپاه و بسیج بازبینی شود

میرحسین موسوی، با توجه به قطعنامه جدید شورای امنیت و نزدیک شدن خطر حمله نظامی به ایران،  یادداشت تحلیلی بسیار دقیق و مهمی  نوشته و منتشر کرد. با آنکه وی این یادداشت را "بیانیه" ای در ادامه بیانیه های گذشته خود اعلام نکرده، اما اعتبار و دقت مطالبی که در آن مطرح شده چنان است که می توان آن را مهم ترین بیانیه وی در دوران پس از کودتای 22 خرداد دانست. او دراین یادداشت، از جمله نوشت:

امیدوارم که ملت ما به پاسخی که وزیرامورخارجه روسیه به یکی از سخنرانی های عوامانه داد دقت کرده باشند.(لاواروف وزیرخارجه روسیه احمدی نژاد و سیاست هایش را عوامفریبی اعلام کرده بود) برای اینجانب مانند روز روشن است که قطعنامه جدید بر امنیت و اقتصاد کشور ما اثر خواهد گذاشت. تولید ناخالص را پائین خواهد آورد، بیکاری را بیشتر خواهد کرد، مردم را در تنگنای مشکلات بیشتر معیشتی و اجتماعی قرار خواهد داد، فاصله ما را از کشورهای در حال رشد جهان بویژه کشورهای همسایه رقیب بیشتر خواهد ساخت و آخرین میخ را بر تابوت چشم انداز بیست ساله خواهد کوبید. سرنوشت کشورهای دیگر در منطقه که در دام لفاظی های مغرورانه و میان تهی دولتیانشان افتادند وسرنوشت شوم و ترحم برانگیزی(مانند صدام و عراق) پیدا کردند باید جلوی چشم همه ما باشد. اگر قرار است مردم در مقابل بحرانی که ناخواسته در حال ورود به آن هستند مقاومت کنند ضرورت دارد که اعتماد آنها جلب شود و اعتماد جز از طریق راستگوئی حکومت و شفافیت اطلاعات بدست می آید. بسیاری از ملت ما نمی دانند مسیری که با ندانم کاری و گزافه گوئی های بی مورد در آن افتاده ایم تا چه حد خطرناک است. اینکه کسانی بخواهند با بذله گوئی و رجزخوانی خیال خود و مردم را راحت کنند خیانت به مردم است. اگر می خواهیم آمادگی مردم را به عنوان مهمترین عامل بازدارندگی در مقابل خطرات احتمالی قراردهیم باید در حد ممکن پیامدهای احتمالی امنیتی شرایط موجود را به اطلاع آنها برسانیم. شرایط تازه ایجاب می کند که دایره مشاوران پرونده حساس هسته ای گسترده تر شود. تا آنجا که اطلاع دارم، بر خلاف دوران جناب اقای خاتمی عده کمتر و کم تجربه تری درگیر این پرونده حساس هستند و به طور قطع یکی از دلایل ورود به این مرحله ناخوشایند و بحرانی تنگ بودن دایره مشاوران زبده است. چه اشکالی دارد همچون پرونده گروگان های امریکائی، تصمیم گیری در مورد اصول حاکم بر سیاست هسته ای کشور به تصویب مجلس برسد. چرا باید چند نفر پنهان از نظر مردم در مورد پرونده هائی که به سرنوشت همه ملت مربوط است تصمیم بگیرند؟

در شرایط کنونی شکاف بین ملت و دولت، خطر بیگانگان و بد خواهان از همیشه بیشتر است. نتایج ناشی از تقلب انتخاباتی و سرکوب های بعد از انتخابات و مصائب ناشی از سوء مدیریت ها و فساد و دروغ و آشفتگی سیاست های اقتصادی و فرهنگی منجر به بحران اعتماد به حکومت و فاصله گرفتن مردم از دست اندرکاران شده است. یک دولت نامشروع و سرکوبگر ودر حال جنگ با ملت خود نمی تواند در مقابل تهدیدات بیگانه مقاومت نماید. این عادلانه نیست که اقشار تهیدست و جوانان جویای کار چوب تصمیمات مستبدانه و ماجراجویانه دولت را بخورند و درعین حال همه شاهد باشند یک عده عربده کش چماقدار که به جان و مال و آبروی مردم در روز روشن افتاده اند به عنوان طرفداری از دولت در روز روشن از به توپ بستن مجلس سخن بگویند. خطر آنچنان مهم است که به خاطر آن استفاده از تجربیات و منزلت شخصیت هائی چون جنابان هاشمی و خاتمی و روحانی و آقازاده و لاریجانی و… ضرورت داشته باشد. کیست که نداند اغلب مدیران برجسته و نیروهای زبده برای اداره کشور در شرایط بحرانی کنونی ازمدار تصمیم گیری ها و سیاستگزاری ها به کناری گذاشته شده ا ند؟ آیا این واقعیت آشکار، دلهره آور و شک برانگیز نیست؟

سپاه امروز درگیر مسائل سوال برانگیزی است. از سویی اسلحه سپاه و بسیج به جای دشمن در مقابل مردم قرار گرفته است و در سرکوب و دستگیری ها و بازجوئی ها ی نیروهای سیاسی و معترضین نقش درجه اول دارند و از سوی دیگر سپاه در حجم غیر قابل باوری درگیر مسائل اقتصادی است. به یقین بازگرداندن سپاه به سوی مسوولیت های اصلی خود می تواند هم نقش افتخار آمیزی که این نهاد در دفاع مقدس داشت را احیا کند و خطرات ناشی از طمع بدخواهان را کاهش دهد و هم در سلامت اقتصادی جامعه و کاهش امواج روز افزون فساد موثر واقع شود. سپاهی که مشغله فکریش بالا و پائین رفتن قیمت دلار و دخالت در امور بانکداری و بازار سهام و پیمانکاری و صادرات و واردات است نمی تواند برای تامین امنیت کشور و انقلاب مورد اعتماد باشد. قابل پیش بینی است که با ادامه این روند سپاه به جای دفاع از ملت و کشور به دفاع از شرکتها و سهام و موسسات پولی و مالی خود و سرانجام به جای دفاع از کشور و انقلاب به دفاع از سازمان و تشکیلات خود بغلطد و یا به تمامی در اختیار یک قدرت مستبد و ضد مردمی قرار گیرد. امروز با عملکرد سپاه در حوزه امنیت داخلی و اقتصاد این سرمایه اجتماعی بی بدیل در حال ذوب شدن است.

با شرایط تحمیلی ناشی از قطعنامه و تحریم ها، بازبینی نقش سپاه و بسیج یکی از مهمترین اقداماتی است که نیروهای خیرخواه از هر جناح و دسته ای باید خواستار آن باشند. درحاشیه صریحا بگویم که حمله با پرچم بسیج به جناب اقای کروبی و خاتمی و ماجرائی که در ۱۴ خرداد شاهد آن بودیم و اخیرا حمله و توهین به مجلس، منافع و مقاصد طراحان قطعنامه را راحت تر می کند.

جنبش سبز باید از تمام توان بین المللی خود استفاده کند تا به قدرتهای خارجی نشان دهد به آنها اجازه نمی دهد از ضعف وعدم مشروعیت دولت کنونی استفاده و به استقلال، تمامیت ارضی و منافع عالی کشور آسیب رسانند.

جنگ درخاورمیانه
راه حلی که در آلمان هم طرفداران آن فعال شده اند
یونگه ولت. ترجمه رضا نافعی

بسیجی دوران ما
نان سفره اش آغشته به جنایت نبود!
از وبلاگ یک بسیجی