میلیاردها تومان برای خرید رای هزینه شده بود
بوی گند انتخابات 22 خرداد
در ارگان های حکومتی پخش است!

 

برای مزید اطلاع:
مصباح یزدی، در منچستر
و تورنتو هم میوه پیوندی دارد!

 تماس با ما

infos@

.peiknet

com

29 فروردین

1389

18 آوریل

2010

 

 

 

پیک هفته 107 - آرشیو پیک هفته

منتخب اخبار

 قانون اساسی را

بخوانید و تکثیر کنید


روزشمار

کودتای 22 خرداد

1- لحظات کودتای 22 خرداد


2-  آغاز روز، در 23 خرداد زوتراز طلوع خورشید


3- نشانه های یک خیزش ملی علیه کودتا در ایران


4- بهت و حیرت مردم، از دوشنبه تبدیل به اعتراض شد


5-انقلاب خیابانی برایرسیدن به  آزادی


بشنوید!
میرحسین موسوی

پیروز قطعی انتخابات هستم


مصاحبه تاریخی

ابوالفضل فاتح

رئیس اطلاع رسانی ستاد انتخاباتی موسوی


3 فیلم سخنرانی اخیر موسوی

1- 2- 3


نماز جمعه

خامنه ای

پس از کودتا 22خرداد


اسناد تاریخی
بیانیه کودتا را
چه کسی نوشت؟

 چه کسی خواند؟


میرحسین موسوی :

مشکلات نظام

 برای مردم آشکار شده

همه مردم برای اطلاع رسانی به یکدیگر کمک کنند. این دولت از نظر مردم مشروعیت ندارد و مردم به آن اعتماد ندارند. مردم باید بتوانند در چارچوب قانون اعتراضات خود را نشان دهند، در غیر اینصورت ما به سمت تقابل های قومی، ملی، مذهبی و قبیله ای خواهیم رفت.


فیلم را ببینید!
پاینده باد ایران ما


شب کودتای 22 خرداد
در ستاد  موسوی چه گذشت؟
شهرزاد همتی


 

اعتراف دو شیخ کودتاچی: احمد جنتی و محمد یزدی
کودتا کردیم، چون
اختیارات رهبر در خطر بود

در سه روز اخیر، دو سخنرانی، از دو روحانی که نقشی کلیدی در کودتای 22 خرداد علیه نتیجه انتخابات ریاست جمهوری داشتند منتشر شده است. یکی از این دو روحانی شیخ احمد جنتی دبیر شورای نگهبان است که در جریان سفر به "بوشهر" سخنرانی کرده و نظرش را درباره دلیل کودتا گفت و دیگری شیخ محمد یزدی عضو همین شورا و رئیس تحمیلی جامعه روحانیت حوزه علمیه قم است که در دیدار با شورای مرکزی کمیته امداد وابسته به حزب موتلفه اسلامی، نظر احمد جنتی را به سبک خود تکرار کرد.

شیخ محمد یزدی که به تازگی از روی صندلی چرخدار بلند شده و به زور عصا و کمک یک همراه می تواند راه برود، دوستی قدیمی و بلکه کهنه ای با پدرخوانده موتلفه اسلامی، حاج حبیب الله عسگراولادی دارد. این هر دو، در جریان تدارک انتخابات ریاست جمهوری دوم خرداد در سال 1376 که مسئله نامزدی میرحسین موسوی برای این انتخابات مطرح بود، از تهران به قم رفته و در دیدار با چند تن از آیت الله های حوزه علمیه قم – از جمله آیت الله امینی و آیت الله مسعودی- به آنها هشدار دادند که "با آمدن موسوی، اقتصاد ما خراب می شود!"

این سفر و بیان هشدار، همزمان بود با سفر جواد لاریجانی معاون وقت وزارت خارجه به لندن و دیدار با "نیک براون" انگلیسی. در آن دیدار نیز جواد لاریجانی ضمن ابراز نگرانی از نامزدی میرحسین موسوی و "خاتمی"؛ به انگلیس ها اطلاع داده بود که جناح راست از "ناطق نوری" حمایت می کند. شرح دیدار توطئه آمیز شیخ محمد یزدی و عسگراولادی با برخی روحانیون قم، بعدها توسط آیت الله مسعودی افشاء شد. وی در افشاگری خود گفت که اکثریت جامعه روحانیت قم در آن جلسه شرکت نداشتند و آنهائی که حاضر بودند هم با نظر یزدی و عسگراولادی موافقت نکردند. ماجرای دیدار لاریجانی با نیک براون انگلیسی هم تبدیل شد به پتکی بزرگ بر سر جواد لاریجانی. چنان که هنوز هم نتوانسته خود را از زیر این ضربه بیرون بکشد.

این مرور گذشته های نه چندان دور، برای درک دشمنی و کینه ریشه دار و در درجه اول "اقتصادی" امثال محمد یزدی و عسگراولادی با موسوی و انگیزه حمایتشان از احمدی نژاد و کودتای 22 خرداد لازم است. در توطئه قتل آیت الله منتظری توسط اوباشی که به خانه وی حمله کردند نیز این دو شیخ، نقش اصلی و هدایت کننده را داشتند. حتی نقل است که احمدجنتی در اعتراض به تمام نشدن کار در جریان آن حمله گفته بود: طناب می انداختید گردنش و از خانه بیرونش می کشیدید و به جائی می بردید که من هم دیگر از او خبر نداشته باشم!" آن یورش به حبس خانکی 6 ساله آیت الله منتظری ختم شد.

با این مقدمه، سخنرانی اخیر جنتی و یزدی، عمیق تر درک می شود. این هر دو، جنبش سبز و پیروزی موسوی را یک توطئه می دانند. توطئه ای که باید علیه آن کودتا می شد. چرا؟ زیرا این جنبش خواهان محدود کردن اختیارات علی خامنه ایست.

آنها درست می گویند و مشکل کنونی حاکمیت جمهوری اسلامی نیز همین است. یعنی حکومت سلطنتی خامنه ای و دیکتاتوری مطلقه او! هم شیخ محمد یزدی و هم شیخ احمد جنتی از مخالفان جسور اختیارات آیت الله خمینی بودند. بنیاد رسالت و روزنامه رسالت را به کمک آیت الله آذری قمی برای مخالفت با اختیارات آیت الله خمینی راه اندازی کردند. آنها مخالف ادامه نخست وزیری موسوی بودند و مخالفتشان با اختیارات آقای خمینی نیز، از جمله به همین دلیل بود. این که همین دو نفر امروز تا پشت سر گذاشتن مرز کودتا، طرفدار اختیارات مطلقه علی خامنه ای هستند، ناشی از تفاوتی است که خامنه ای و استفاده از اختیاراتش، با خمینی و استفاده از اختیاراتش دارد. همان اندازه که اختیارات آقای خمینی چماقی بود بر سر یزدی و جنتی، در حکومت آقای خامنه ای چتر حفاظی است بر سر یزدی و جنتی. این حّب علی، ریشه دراینجا دارد! آنها حق دارند از محدود شدن اختیارات علی خامنه ای وحشت داشته باشند. همان اندازه که موسوی و خاتمی و حتی هاشمی رفسنجانی را طرفدار مخالفت با این اختیارات می دانند و به آن اشاره می کنند.

شیخ محمدیزدی در دیدار با شورای رهبری کمیته امداد که دراختیار موتلفه اسلامی است گفته: "برخی به منظور تضعیف جایگاه ولایت و رهبری، قصد محدود كردن اختیارات ایشان را دارند .آنها قصدشان این است تا برای رهبری تعیین تكلیف كنند و مدام بگویند رهبری این كار را بكند و این كار را نكند. آنها از اصطلاحاتی نظیر "فتوای شورایی، اجتهاد شورایی،( اشاره به سخنان هاشمی در مشهد) حق حاكمیت، سازمان های بین المللی و حقوق بشر" برای محدود كردن اختیارات ولایت و رهبری استفاده می كنند . می گویند برای دوران ولی امر باید مدت زمان تعیین كرد. یا مجلس خبرگان مدت زمان رهبری را تعیین نماید. متاسفانه حتی برخی از شخصیت های برجسته كشور نیز به این حرف ها توجه می كنند."

شیخ احمد جنتی نیز در همایش ولایت فقیه در بوشهر، در باره انتخابات گفت:

«آنها درصدد بودند پس از پیروزی، ولایت فقیه را تضعیف كنند. شرایط انتخابات سال گذشته فرق می‌كرد و دشمنان پیش از سال 88 در داخل و خارج برنامه‌ریزی كرده بودند تا از این انتخابات بهره‌ ببرند و اصل نظام و ولایت فقیه و حكومت اسلامی را زیر سئوال ببرند .

رهبر معظم انقلاب درهمه صحنه‌های انتخابات با قاطعیت ایستادگی كردند و حتی نمایندگان معترض به نتیجه انتخابات را نیز به حضور پذیرفتند و آنان نظرات خود را با ایشان مطرح كردند.  (یکی از آنها که نظرش را گفت مرتضی الویری بود که سر از زندان کودتا در آورد و دیگری فاطمه کروبی همسر مهدی کروبی بود که شرح آنچه برخانواده کروبی و خود او رفته بی نیاز از توصیف است. آنها در آن دیدار صریحا مستندات خود را در باره تقلب در انتخابات گفتند اما علی خامنه ای کار خودش را کرد و از این گوش شنید و از آن گوش در کرد.)

جنتی اضافه کرد: سلطنت طلبان، بهائيان، مجاهدين، ملي مذهبي‌ها، نهضت ملي، مشاركتي‌ها، كمونيست‌ها سكولارها از جمله گروه‌هايي بودندكه براي آشوب جمع شده بودند. رهبر معظم نظرشان این بود كه مردم باید آشوبگران را محكوم كنند

چه سندی معتبر تر از این دو اظهار نظر درباره دلیل و انگیزه کودتای 22 خرداد و سرکوب خونین مردم؟


امنیت ملی
در پناه آنها یا در محاصره آنها؟

این عکس مربوط به دیدار جنگی علی خامنه ای با فرماندهان ارتش و سپاه و انتظامی است. از وحیدی وزیر دفاع تا رحیم صفوی فرمانده سابق سپاه، از سردار نقدی که در ردیف جلو نشسته تا سردار ذوالقدر که بیخ دیوار نشسته و یا احمدی مقدم که عادت به دو زانو نشستن ندارد. تعدادی لباس شخصی هم در ردیف اول، میان فرماندهان نشسته اند که لابد فرمانده لباس شخصی ها هستند!

علی خامنه ای در این دیدار مدعی نفوذ جمهوری اسلامی در تمام 5 قاره جهان شد و در ارتباط با خطر حمله به ایران، به فرماندهان گفت که نباید از هیچ چیز ترسید، زیرا ما برای امنیت ملی ایستاده ایم.

آن امنیت ملی که علی خامنه ای متکی به فرماندهان سپاه و ارتش و نیروی انتظامی به آن اشاره می کند، حبابی است برفراز آب روان. زیرا امنیت ملی زمانی برقرار است و هر قدرت مهاجمی از آن وحشت دارد که یک ملت پشت سر حکومتی که بر کار آورده اند ایستاده باشند. نمونه تهاجم ارتش عراق به ایران و دفاع یکپارچه مردم ایران که در دفاع از میهن و انقلاب – حتی با انگیزه های مذهبی- به میدان جنگ رفتند، مستندترین استدلال است. حال بازگردیم به ایران امروز. آیا مردم ایران پشت این فرماندهان ایستاده اند؟ حکومتی که خود در داخل کشور چنان در محاصره مردم است و چنان از مردم می ترسد که از یک مراسم تشییع جنازه در قم وحشت دارد و از سفر رئیس جمهور سابقش به خارج ازکشور بیم دارد، می تواند مدعی حمایت مردم از حکومت شود؟ چتر امنیت ملی نه سوراخ، که پاره پاره است. امنیت ملی با رضایت مردم ازحکومت تامین می شود نه رضایت فرماندهان. توپ و تانک و موشک هم اگر امنیت ملی می آورد، در یوگسلاوی می آورد! در عراق صدام حسین می آورد. بیگانگی با مردم و با واقعیات بیش از این؟

کاریکاتور کنفرانس خلع سلاح اتمی – برای تقابل با آنچه در زاپن برپا شد و خاتمی را از شرکت درآن محروم کردند- همایش هولاکوست در تهران، و انواع کنفرانس ها و همایش هائی که عمدتا نمایشی داخلی است و جهان برای آن پشیزی اعتبار قائل نیست و مردم نیز نسبت به آنها بی اعتناء تر از آن هستند که درباره آن فکر کنند، امنیت ملی نمی آورد. می گویند نه! فردا اعلام کنند راهپیمائی در ایران ازاد و قانونی است و هیچکس حق تعرض به آن را ندارد، تا معلوم شود حق با کیست!


امداد خواهی از سازمان ملل

دبیرکل سازمان را برای بازدید از زندان اوین بفرستید

جمعی از زندانیان سیاسی بند 350 اوین با ارسال نامه ای برای دبیرکل سازمان ملل از وی خواسته اند تا به ایران سفر کرده و در جریان سفر به ایران از بازداشتگاههای سیاسی و امنیتی و بویژه بند 350 زندان اوین بازدید نموده و با محكومان و زندانیان ملاقات و گفتگو کند.


50 ضربه شلاق
برای مستند سازی که مستند گو شد!

محمد نوری زاد مستند ساز مکتبی دوران رهبری علی خامنه ای که پس از انتخابات 22 خرداد به منتقد کودتا و شخص خامنه ای تبدیل شد و نامه هائی خطاب به خامنه ای نوشت، به سه و نیم سال زندان و پنجاه ضربه شلاق محکوم شد. وی ۱۲۰ روز پیش بازداشت شد که ۷۰ روز آن را در انفرادی گذراند.


از یک نامه دریافتی
 اوباش بسیج مسجد سجاد
و سابقه تمرین آنها برای سرکوب


سفر مدیرعامل تامین اجتماعی به قم
بودجه تامین اجتماعی خرج تامین هزینه های کودتا شده

مرتضی آقا تهرانی یک نمونه است
بازگشت میوه های پیوندی مصباح یزدی از امریکا و انگلیس

برای حمله به ایران
اروپا همسو با امریکا شده

بحران از این آشکارتر؟

جلوگیری از سفر محمد خاتمی به ژاپن، در چارچوب اجلاس روسای جمهور سابق کشورها برای بررسی مسئله جهانی خلع سلاح اتمی، آشکارترین خبر و نشانه بحران عمیق در حاکمیت و مرزبندی میان مردم و حاکمیت ارزیابی می شود. هر ادعائی مبنی بر پایان اعتراضات مردمی و خاموش شدن حریق 10 ماهه ای که از فردای کودتای 22 خرداد آغاز شده، برای کسب مشروعیت جهانی، با همین اقدام که بازتابی جهانی یافت، نقش برآب شد. حاکمیت چنان دچار وحشت و بحران مشروعیت است، که نه تنها از تشییع جنازه همسر آیت الله منتظری می ترسد، بلکه از شرکت محمد خاتمی در یک اجلاس جهانی نیز وحشت دارد. حاکمیت کودتائی درحالی خواب مشروعیت می بیند، که کوچکترین واقعه ای برایش کابوس است.


سخنان مهم محمد خاتمی در تهران
قرار بود زندانیان آزاد شوند
نه آنکه زیر فشار برای اعتراف بروند!

انتظار بوده و هست كه سال جدید با كاسته شدن از فشارهای امنیتی و توقف برخوردهای نامطلوب و آزادی زندانیان و باز شدن فضای سیاسی آغاز شود. در آستانه سال نو نیز نشانه‌هایی هرچند اندك از این تغییر فضا و روش و رویه به چشم می‌خورد، اما اولا در آستانه سال نو شاهد احضار افراد تازه و بازداشت آنان بودیم. ثانیاً از آزادی محدود و مشروط بسیاری از كسانی كه در بند بسر می‌برند خبری نشد، ثانیاً اندكی نیز كه با ضمانت‌ها و وثیقه‌های بسیار سنگین به میان خانواده بازگشته‌اند خیلی زود دوباره روانه بازداشتگاه می‌شوند. آیا اینها نشان از آن ندارد كه علی‌رغم تدبیر و صلاح‌اندیشی خیرخواهان نظام و ایران و مسئولان اصلی؛ كسانی هستند كه مانع تغییر فضا می‌شوند؟

برخی اخبار مبنی بر تحت فشار قرار گرفتن برخی برای اعلام برائت از برخی شخصیت‌ها و جریانات و ابراز کردن مطالبی بر خلاف نظر و عقیده خود شنیده می شود.همچنین شنیده شده است که اگر این مطالب اجباری بیان نشود آزادی محدود آنان باردیگر سلب خواهد شد. همچنین شنیده می‌شود كه بجای بازكردن فضا و اجرای قانون اساسی در جهت آزادی‌های اساسی احزاب و فعالیت‌های سیاسی برنامه‌هایی در جهت محدود كردن بیشتر فعالیت احزاب و افراد در دست تهیه و اجرا است.


مرخصی و بازگشت به زندان، یک پروژه بود؟
زهرا رهنورد:
تضاد و رقابت بازجویان 3 نهاد
تبدیل به فشار مضاعف به زندانیان شده

وزیر شهید پرور!

احمدی نژاد و سردار محصولی دوستان قدیمی اند. بعد از رئیس جمهور شدن احمدی نژاد، وی محصولی را بعنوان وزیر کشور به مجلس معرفی کرد. افشای ثروت میلیاردی او و انتشار عکس خانه مجللی وی از سوی برخی سایت های خبری – از جمله پیک نت- آن خیز اول برای پیوند زدن محصولی به کابینه را ناکام گذاشت. مجلس به محصولی رای اعتماد نداد. احمدی نژاد فقیر پرور، محصولی را در حاشیه کابینه اش نگهداشت. پس از سقوط "کردان"، وزیر کشور مستعجل که مدرک تقلبی "دکترا" سرانجام او را کشت، سردار محصولی برای برگزاری انتخابات دوره دهم جانشین کردان در وزارت کشور شد. او نیز چند ماه بیشتر وزیر کشور نبود. بعد ازکودتای 22 خرداد، ماموریت او که زیر زمین وزارت کشور را تبدیل به بازداشتگاه و محل شکنجه کرده بود، در وزارت کشور پایان یافت. از این وزارتخانه به وزارت رفاه و تامین اجتماعی کوچ کرد. سخنرانی او در باره مهدکودک ها و جلوگیری از زلزله را درهمین شماره پیک نت می خوانید.


سردار محصولی وزیر رفاه:
مهد کودک ها در ج. اسلامی
 باید شهید پرورش بدهند!

مرگ خوب است، اما برای همسایه اصلاح طلب!

نیویورک 1991- آیت الله مصباح یزدی در کت و شلوار. دیداری که از امریکا به کانادا نیز کشید و تاکنون بارها تکرار شده بی آنکه اعلام شود این سفرها، علاوه بر دیدار با فرزندان در حال تحصیل و کاسبی در امریکا و کانادا، چه اهداف دیگری داشته و دارد؟


حساب بانکی

A.Khodai

DEUTSCHE BANK

Konto 4593745

BLZ 10070024

برای پرداخت از خارج آلمان اطلاعات زیر را بنویسید

BIC: DEUTDEDBBER

IBAN. DE 31100700240459374500

----------------------------

برای تماس با پیک نت

 ازآدرس ای میل زیر استفاده کنید:

  infos@peiknet.com

 

آدرس پستی

N.Vernis

Postfach 200208
  13512 Berlin

Germany

----------------------------

 

   

--------------------------------

 

Site Meter

pay pal پیک نت برای دریافت آبونمان و کمک های مالی

آدرس ای میل ویژه pay pal

4peiknet@gmail.com

 

پیام ها و نظرات


چند جمله
با خوانندگان!

از هزار وعده خوبان برای پرداخت آبونمان پیک نت، جز چند تنی به عهد خویش وفا نمی کنند. ما بارها در ارتباط با آبونمان پیک نت نوشته ایم که مهم نیست چه مقدار در ماه برای مطالعه پیک نت می پردازید، مهم اینست که این آبونمان را بصورت منظم اول ماه ایرانی و یا ماه خارجی پرداخت کنید. سیستم pay pal  را نیز با هدف آسان ساختن کار و صرفه جوئی در وقت رفتن به بانک و حواله پول کم آبونمان راه اندازی کردیم. شرح ضرورت پرداخت این آبونمان برای تداوم انتشار پیک نت نیز تصور نمی کنیم ضرورت داشته باشد. گفتنی ها، بارها گفته و نوشته شده است. این چند خط را بعنوان یادآوری به خوانندگان پیگیر و علاقمندان به انتشار پیک نت نوشتیم. در خانه اگر کس است، همین چند جمله بس است!


سفرهای مشکوک
با یک فرضیه اتمی

با توجه به اینکه مجمع الجزایر دور افتاده "کومور" یا "قمر" جای مناسبی برای زندگی، تفریح و یا خوش گذرانی نیست و در عین حال دارای بانک و یا اقتصاد بزرگ و معتبری نیز برای سرمایه گذاری و یا حساب های بانکی نیست، فکر نمی کنید رفت و آمدهای مشکوک و مکرر فرماندهان سپاه به این مجمع الجرایر که در خبر دیروز شما به آن پرداخته شده بود، برای راضی کردن آیت الله "قمر" جهت قبول مقدمات یک  آزمایش اتمی در اقیانوس هند باشد؟  


دو مجتبی
 و یک روحانی

درباره خبری که در شماره دیروز خود، در باره حجت الاسلام قهرمان نژاد منتشر کرده بودید، خواستم اطلاعات شما را دقیق تر کنم. ایشان در دفتر آقا مجتبی تهرانی معلم اخلاق در دولت احمدی نژاد کار می کند و نه در دفتر مجتبی خامنه ای.

و همچنین كارمند سازمان تبليغات اسلامی است كه نهادی وابسته به دفتر رهبري است اما  خود دفتر رهبری نيست. نویسنده آن نامه دفتر رهبری را با نهادهای وابسته به رهبری که ماشاء الله باندازه دوتا دولت و کابینه کارمند و خدمه دارد اشتباه گرفته است.

در ضمن همسر اين حجت الاسلام همانطور که در نامه آن خواننده شما قید شده بود هیچ فعالیت سیاسی ندارد؛ فقط در انتخابات اخیر به موسوی رای داده بود و حجت الاسلام قهرمان نژاد همین را به چماقی بر بالای سر ایشان تبدیل کرده بود.


حجتیه
این کانون را
آسان نگیریم!

درباره زندانی شدن آقای عمادالدین باقی، بیخودی به بیراهه نروید. حجتیه ای در کار نیست. باند مصباح و حامیان امام زمانی ایشان ربطی به انجمن حجتیه ندارند. این جریان اساسا یک جریان بنیادگرا نیستند. مصباح و احمدی نژاد و مشائی و این خرافه گرایان امام زمانی یک جریان خطرناک اند.

س.م

 

پیک نت- اجازه بفرمائید که ما با قاطعیت شما ارتباط این باند با انجمن حجتیه را رد نکنیم. ما هم تردید نداریم که انجمن حجتیه بسیار پیچیده تر و گسترده تر از هر تصوری، در 30 سال اخیر در جمهوری اسلامی بازسازی شده است. این که یک طیف دراین تشکل افراطی تر از بقیه باشد و یا وظیفه اش چنین تعیین شده باشد و یا یک طیف دیگر بنیادگرا باشد اما افراطی نباشد و یا عده ای – ماننده زمان شاه- در تونل های این انجمن با ساده انگاری های مذهبی گیر کرده باشند، تغییری در اصل مسئله نمی دهد. شما در این دوران جائی خوانده و یا شنیده اید که مثلا آیت الله خزعلی که نزدیک ترین رابطه را با شیخ محمود حلبی بنیانگذار حجتیه داشت دهان در باره این انجمن گشوده باشد؟ چنین دهان گشائی را از علی اکبرپرورش به خاطر می آورید؟ از اینسو، یعنی از سوی افراد باندی که بر شمرده اید چطور؟ تا حالا به یاد دارید که آنها کلامی در باره حجتیه گفته باشند؟ همین سکوت مرموز، خود حجتی نیست بر شبکه بندی وسیع حجتیه – با اسامی مختلف و در ارگان های متفاوت- در جمهوری اسلامی؟ این وضع به گونه ایست که دیگر نمی توان در باره انجمن حجتیه نظری مانند دوران شاه داشت و عده ای خشکه مذهبی فعال در انجمن را آدم های سالم، اما دارای تفکری متفاوت از دیگر مذهبیون و روحانیون دانست. آنها اکنون با دهها اسم و در دهها نهاد فعال اند و به همین دلیل همچنان فکر می کنیم لقب "لژ" به "حجتیه" بدهیم بهتر است. یعنی اندک شماری در مخفی ترین محفل، در حال هدایت بزرگترین شبکه های نظامی و مذهبی و اداری و قضائی و....

آقای باقی هم چوب فعالیت های 10 – 20 ساله اخیرش را می خورد و هم چوب فلک آن تحقیق در باره حزب قاعدون را که در زمان حیات آقای خمینی آن را شتابزده نوشت و منتشر کرد و بعدها نیز خود منتقد خویش به دلیل این شتابزدگی و فرصت ندادن به خود برای تحقیق بیشتر شد. که البته نظر ما اینست که اگر منتظر زمان می شد، حتی همان "قاعدون" هم منتشر نمی شد.

شما کتاب، منبع و یا مقاله ای را – جز همان کتاب ناقص قاعدون- بخاطر دارید که در جمهوری اسلامی در باره انجمن حجتیه منتشر شده و آن را ریشه یابی کرده باشد. ما هم میدانیم که افرادی در انجمن حجتیه بوده اند و بعدها از آن فاصله گرفته اند – از جمله امثال آقای عبدالکریم سروش- اما این مسئله مربوط به سالهای پیش از انقلاب و جمهوری اسلامی است، که شامل حال بسیاری دیگر- جز آقای سروش- نیز می شود.



برگرفته از کتاب "بازی شیطانی"
"حماس"
 در فلسطین
چرا و چگونه متولد شد؟

(این کتاب را از این طریق تهیه کنید)