یکی از خوانندگان پیک نت، یادداشتی را برای ما ارسال داشته و
در آن متذکر شده که در حال تدوین شجره نامه احمدی نژاد است و
تاکنون توانسته مستندات دوران پیش و طول استانداری وی در
اردبیل را جمع کند، که آن را جهت انتشار دراختیار ما قرار داده
است. این گزارش را با اندکی ویراستاری، در چند نوبت منتشر
خواهیم کرد.. نویسنده گزارش در یادداشتی برای ما نوشته است:
با سلام-
بنده در تدوین یک کتاب با نام محمودنامه کوشش هائی کردم اما به
دلیل دشواری کار و علاقمندی به موضوعاتی دیگر، تنها یک فصل از
کتاب را توانستم به پایان برسانم و بقیه مطالب تدوین نشده باقی
ماند. این فصل به استانداری احمدی نژاد پرداخته و پیوست می
باشد. از
آنجایی که از پاره ای از تحلیل های شما خوشم آمده، بقیه فصل ها
را هم در صورت تدوین ارسال می کنم.
یکی از حدس ها اینست که گروهی ویژه در بالا کشیدن
احمدی نژاد نقش داشته است که اسامی برخی از
آنها قابل استخراج است. احتمالاً این گروه محفل ویژه ای بوده و
به
صورتی متشکل ولی پنهان به خود آقا وصل می باشند.
تصمیم داشتم از طریق وبسایت جداگانه ای مطالب را
منتشر کنم که در شرایط کنونی و حضور در ایران مقدور نیست و
سایتهای
سیاسی دیگر را به خاطر سطحی و کم عمق بودن تحلیل های آنها
نپسندیدم. مطالب همه برگرفته از آرشيو روزنامه ها و قوانين
بوده مستند مي باشد.
در باره باند يا محفل يا گروه مذكور سندي وجود ندارد. شواهد
اين گونه حكايت مي كند.
براي نمونه در دولت دوم هاشمي چند وزير تغيير مي كند كه اولاً
نوعاً عناصر جديدي هستند و دوم اين كه هر دو به احمدی نژاد خط
مي دهند. يك حدس اين است كه اين تغييرات هدفمند بوده و لااقل
اين دو وزير به هاشمي به شكلي شايد نامحسوس تحميل شده اند. اين
تغييرات كابينه را بگذاريد در كنار تغييراتي در مؤسسه كيهان،
صدا و سيما، ديوان محاسبات و غيره. براي بنده روشن است كه
فعاليت اين گروه عمدتاً از اين برهه آغاز مي شود. آقاي مروج در
اردبيل پيگير معرفي استاندار مي شود و بشارتي وزیر کشور در
فهرست استانداران پيشنهادي نام محمود را وارد مي كند و شايد
كسي هم حساس نمي شود. آقاي تابش عضو ديگري از اين محفل است و
شايد رفيق دوست نيز. اين كه اين محفل چگونه و كي شكل مي گيرد
مشخص نيست ولي ظاهراً يكي از اهداف آن عمل به عنوان بازوي ويژه
رهبري و اجراي برنامه هاي بلندمدت بوده است. چگونگي عضوگيري و
ساز و كار عمل آن نيز مشخص نيست. تنها به صورت غير رسمي از كسي
شنيدم كه زماني جلسات مشكوكي در روزهاي پنج شنبه در بنياد
مستضعفان تشكيل مي شده است. همچنين فكر مي كنم اين گروه نقش
بازرسي و سركشي و گزارش گيري ويژه براي رهبري نيز دارد و حتي
داراي فعاليت هاي برون مرزي است. رفت و آمد اين اشخاص به
انگليس و آمريكا و تهيه گزارش هايي براي شخص رهبري نبايد كار
دشواري باشد.
براي نمونه حجم سفرهاي برخي مقامات به استان اردبيل حاكي از
ياري رساندن به احمدی نژاد بوده و در زلزله اردبيل بنياد مسكن
سنگ تمام گذاشت تا احمدی نژاد سربلند بيرون بيايد.
متأسفانه به دليل ناشناخته بودن بنده در حوزه سياسي، بسياري از
حضراتي كه مي توانستند اطلاعاتي در اين زمينه داشته باشند،
دريغ كردند يا شاد خود نيز ترسان و آلوده بودند. مثلاً آقاي
عبدالعلي زاده كه استاندار آذربايجان شرقي بوده و بخشي از
استان خود را تحويل محمود مي دهد، پس از كلي پيگيري حاضر به
دادن وقت ملاقات نشد. جديداً در جايي ديدم كه همان زمان يكي از
نمايندگان استان انتقاداتي به مديريت محمود داشته است ولي پيدا
كردن ايشان و اطمينان از سلامت وي دشوار بود. زماني با مهدي
خزعلي صحبت كردم و مطالبي را براي وي گفتم، ولي نتوانستم
مستندات حرف های ایشان را پیدا کنم.
واقعيت ها اين است:
الف- احمدی نژاد نام خانوادگي خود را در بچگي تغيير داده است
ب- نام خانوادگي پيشين وي سبورچيان گفته شده است ولي احتمال
داده می شود صباغيان بوده است
پ- نام خانوادگي جديد احمدي نژاد است كه اصولاً منسوب به احمد
پدر جديد ايشان است
ت- اين تغيير نام خانوادگي پس از مهاجرت از آرادان به نارمك
تهران روي داده است
ث- آرادان روستايي مهاجرپذير بوده است
ج- احمدی نژاد به قول خودش چهارمين فرزند از هفت فرزند خانواده
بوده است
چ- نام فرزندان بزرگتر امير (؟)، داوود و پروين است كه از اولي
عكسي يافت نشده است و فردي رسانه اي نيست ولي دومي و سومي شبيه
محمود هستند.
ح- سه فرزند ديگر صدايي از آنها در رسانه ها درنيامده است و
تصويري نيز ديده نشده است.
خ- عكس احمدی نژاد شباهتي به فرزندان سه گانه داراي عكس ندارد.
د- احمدی نژاد در سال 84 گفته است كه پدرش در سال 72 فوت كرده
است.
ذ- سال 85 احمد مرحوم مي شود و بزرگان زيادي در مراسم ختم وي
حضور مي يابند.
حدس بنده اينست كه خانواده احمدی نژاد بنا به دلائلي در زمان
بچگي وي متلاشي شده و فردي خوشنام به نام احمد آنها را از پدر
گرفته و به تهران مي آورد و نام خانوادگي آنها را تغيير مي
دهد. سه فرزند ديگر از اين پدر هستند و قدرت نگرفتن آنها مي
تواند به دليل ناتني بودن آنها و شايد وجود مشكلاتي در خانواده
ناشي شده باشد. ذكر فوت پدر پيشين نيز شايد يك سوتي بوده كه
البته با بروز شبهات سريعاً سانسور شد. اين حدس همه اين واقعيت
ها را توضيح مي دهد و مي تواند حقيقت داشته باشد ولي هنوز يك
حدس است. تا زماني كه از سه فرزند ديگر خبري نشود يا از
خويشاوندان كسي چيزي نگويد، نمي توان به درستي اين حدس اطمينان
پيدا كرد. ولي شايد انتشار اين حدس و واقعيت هاي بنيادين آن
باعث شود كه مثلاً يكي از همكلاسي ها يا همكاران يكي از سه
فرزند ديگر شواهدي دال بر درستي يا نادرستي اين حدسيات ارايه
داده و حقيقت روشن گردد.
البته تحقيق کامل در اين رابطه با حضور احمدی نژاد و باندش در
رآس قدرت بسیار دشوار است و براي نمونه در رابطه با وضعيت علمی
احمدی نژاد بنده تنها توانستم يكي از همكلاسي هاي وي را بعد از
چند ماه پيدا كنم و اساتيد وي از سر ترس يا ارادت پرهيز مي
نمودند.
پیک نت
26 دی |