روزهای مرگ و
نابودی
در اصفهان، در آستانه سقوط
پادشاهی صفویه
سقوط "اصفهان"
به
دست محمود افغان، یک فاجعه تاریخی و
دردناک برای مردم ایران بود. نه به این
دلیل که پادشاهی صفویه سقوط کرد، بلکه به
این دلیل که یک فاجعه انسانی از خود باقی
گذاشت. با محاصره و سقوط این "نصف جهان"
که پایتخت اولین حکومت شیعه (صفویان) در
ایران بود، مردم گوشت گربه و سگ و حتی
مرده ها را می خوردند تا از گرسنگی
نمیرند. در زاینده رود آنقدر جنازه روان
بود و روان شد که تا سالها آب زاینده رود
آلوده و غیر قابل مصرف برای خوردن بود.
محمود افغان پس از فتح اصفهان دست به وسیع
ترین کشتار مردم زد. حتی درجلفا که محله
وسیع ارامنه اصفهان بود.
این بخشی از تاریخ سقوط اصفهان است که شرح
کامل آن را سرپرست کلیسای ارامنه اصفهان
که در عالی ترین سطوح با دربار شاه رفت و
آمد داشت، در دفاع ثبت وقایع خود نوشت و
در اختیار کلیسای مرکزی در فرانسه قرار
داد و سرانجام
به
صورت یک کتاب منتشر شد.
فاجعه سقوط اصفهان که با جمع شدن بساط
سلطنت صفویه همراه شد، تنها با فاجعه قحطی
بزرگ در ایران قابل مقایسه است. یعنی قطحی
سالهای جنگ اول جهانی در ایران که شمار
قربانیان آن را تا 10 میلیون رقم زده اند.
ما در این شماره پیک نت بخش روزهای آستانه
سقوط اصفهان و روزهای پس از سقوط این شهر
به
دست افغان ها را از کتاب "سقوط اصفهان"
منتشر می کنیم و در شماره فردا بخش هائی
از فاجعه قحطی و مرگ در ایران، در سالهای
نخست جنگ اول جهانی را.
این دو فاجعه، دو درس بزرگ تاریخی است
برای مردم ایران. این که وقتی اختیار مردم
در یک کاخ سلطنتی محبوس می شود و کسانی در
حرمسراها و بیوت و کاخ ها برای سرنوشت یک
کشور و مردم آن تصمیم می گیرند، فاجعه از
کدام روزنه وارد می شود و در نهایت، مردمی
که هیچ نقشی در تصمیم گیری ها نداشته اند
باید تاوان آن را بدهند. همین فاجعه در
سالهای اول جنگ جهانی در ایران تکرار شد و
انقلاب مشروطه در پایان آن آغاز شد. |