آقاجانم هم ناراضی است!
مجتبی، ماله بدست دوره افتاده

محمد جواد اکبرین، روزنامه‌نگاریست با سابقه تحصیل در حوزه علمیه قم. در سالهای اخیر از ایران خارج شده و گویا در لبنان بسر می برد. از مریدان و مقلدان آیت الله منتظری بود و از این بابت نیز در منگنه حکومت. اغلب مقالاتی تحقیقی و گاه سیاسی می نویسد، و در فاصله این نوشته ها، تحلیل و خبری نیز منتشر می کند. از جمله، خبری که وبسایت "راه دیگر" دراین روزها از قول  وی منتشر کرده است. راه دیگر از قول اکبرین نوشت: ایشان (اکبرین) به تازگى در جریان گفتگو با یکی از مدرّسین حوزه علمیه قم مطلع شده است که مجتبى خامنه‌اى با برخى نمایندگان مجلس خبرگان تماس گرفته و گفته است:«آقا نگرانند که در این ماه های باقیمانده تا انتخابات ریاست جمهوری تشنج بالا بگیرد.»

مجتبی خامنه ای همچنین مدعی شده که خامنه ای از رفتار احمدى نژاد بشدت نارضای است و احمدی نژاد به هشدارهاى پدرش توجه نمى کند.»

نخستین استنباط از این خبر و اظهارات مجتبی خامنه ای می تواند چنین باشد که همزمان با اوج بحران اقتصادی و تنش در راس حاکمیت، مجتبی خامنه ای آگاهانه و برای پخش این مطالب با نمایندگان مجلس خبرگان تماس گرفته تا بگوید "آقا" هم مثل شما و بقیه ناراضی است، تا بلکه بتوان آن حمایت نظامی و غیر نظامی رهبر از ریاست جمهوری احمدی نژاد را که با کودتای انتخاباتی و خونین 22 خرداد و نقش آفرینی مستقیم مجتبی خامنه ای همراه شد را بلکه کمرنگ کند و مردم فراموش کنند. بویژه که هم انتخابات در پیش است و هم احمدی نژاد به این آسانی میدان را ترک نخواهد کرد و "آقا" حق دارد از بالا گرفتن تشنج نگران باشد! شتری که رهبر و آقا زاده اش به کمک فرماندهان سپاه و شورای نگهبان بالای کوه بردند به این سادگی پائین نمی آید.

چهره مرموز پشت صحنه، در بیت رهبری

این از معدود عکس های مجتبی خامنه ای، چهره مرموز بیت رهبری است که دستش در همه حوادث و رویدادهای سالهای اخیر آلوده است. احکام زندانیان سیاسی را تعیین می کند، نتیجه بازجوئی ها را از اوین خدمتش می برند، شورای فرماندهان سپاه درحضورش تشکیل جلسه می دهند، کودتای 22 خرداد را شخصا و با کمک فرماندهان سپاه و موافقت خامنه ای ترتیب داد، در آستانه انتخابات مجلس نهم به دیدار موسوی در حبس خانگی رفت اما موسوی حاضر به گفتگو با او نشد و پیام داد: من تنها با پدر شما، در محلی که در آن شنود و دوربین نباشد گفتگو می کنم و همه حرف هایم را می زنم!، احمدی نژاد محصول توطئه او در انتخابات سال 1384 بود و حالا بچه بزرگ شده، دندان در آورده و سینه مادرش را می خواهد گاز بگیرد و آقا  نگران است! غیر از او، از بقیه پسرهای خامنه ای عکس هائی وجود دارد اما ظاهرا به وی توصیه شده کمتر آفتابی بشود و زیر ذربین مردم نرود تا شاید در آینده بتوان از آستین رهبر بیرونش آورده و جا نشین پدر کنند و ولایت مانند سلطنت موروثی شود! بویژه از بعد از مقاومت خیابانی که مردم داغدیده و رای از دست داده در کودتای انتخاباتی 22 خرداد فریاد زدند "مجتبی بمیری، رهبری رو نبینی!"

همان زمان در کنار بسیاری از خبرهای کودتای 22 خرداد این خبر نیز در پیک نت منتشر شد که خامنه ای گفته بود از بازجوها بخواهید که ریشه این شعار مردم ( مجتبی بمیری، رهبری رو نبینی" را پیدا کنند و بفهمند که از کجا این مسئله (نقش پشت صحنه مجتبی خامنه ای) به بیرون درز کرد! مظلوم تاج زاده که باید بازجوئی پس می داد.

توسط چند ده تن دانه درشت
صدها میلیارد وام بانکی
سرمایه بازار سیاه ارز و طلا شد

نگاهی به سخنان رئیس هیات مدیره بنیاد رسالت

 شاکله حاکمیت تقسیم شده به
طرفداران و مخالفان خامنه ای!

بازی دو سر باخت حکومت
با خطر گسترش اعتصاب رانندگان

نخلستان های ایران خشک می شود
و خرمای چینی وارد ایران

سیب  درختی دماوند را
500 تومان می خرند 3 هزار تومان می فروشند

تولید کارخانه آب معدنی "داماش" متوقف شد

این تولید ملی را پخش کردند
و حالا دارند جمع می کنند!

این "بیلبورد" تبلیغاتی در روزهای اخیر و به بهانه رهنمود رهبر برای تولید داخلی و مقابله با تحریم ها در مسیرهای مختلف و از جمله اتوبان ها نصب شده بود، اما از دو روز پیش جمع آوری آنها آغاز شده است. دلیل جمع آوری آنها آشکارتر از توضیح ما و خنده شماست، چرا که مردم خود آن را در اتوبان ها و خیابان ها به یکدیگر نشان داده و می خندند. چه ارگانی این پوستر را تهیه و یا طراحی کرده معلوم نیست، اما هر ارگانی بوده، به مشائی و احمدی نژاد گوشه چشمی داشته است. بویژه که در هفته گذشته انواع عکس ها و پوسترها از احمدی نژاد در تهران زینت بخش خیابان ها شد که جدائی او از رهبر را تداعی می کرد. عکسی که در آن ها احمدی نژاد دیگر زیر سایه خامنه ای و خمینی نیست. همچنان که این پوستر خامنه ای جدا از احمدی نژاد و خمینی است. آنها از هم جدا شده اند و هر دو از خمینی!

در جریان کودتای 28 مرداد، انگلستان و امریکا یک شبکه تبلیغاتی در تهران سازمان داده بودند که کارش تهیه پوستر و صدور اعلامیه و انتشار روزنامه بود. آنها زمینه کودتا را فراهم می ساختند. کاشانی را باد می کردند، مصدق را می کوبیدند، حزب توده را خطر فوری و کمونیسم را خطری برای اشتراکی کردن زنان و ....

نام این شبکه سالها پس از کودتای 28 مرداد و در جمع اسناد محرمانه ای که انتشار آنها دیگر اهمیت نداشت فاش شد. این شبکه نامش بود "بدامن" !

شک نیست که امکانات جنگ روانی، بردن کشور به ورطه جنگ داخلی، قدرت بخشی بیشتر به نظامی ها، راه انداختن حمام خون در زندان ها، حمله نظامی به کشور، نفوذ در ارگان های حکومتی و .... بسیار پرقدرت تر از آن سالهای دور پیش از کودتای 28 مرداد است. اما علیرغم همه این حرف ها، برخی نشانه های تقابل و تضاد و رقابت را هم باید جدی گرفت. وقتی حکومتی درها را به روی مردم می بندد و پشت درها  توی سر و کله هم می زنند، نباید منتظر پدیده نو ظهور بیلبوردهای تازه رهبر و احمدی نژاد بود؟

"شورای انتخابات"
تلاش تازه حکومت برای دور زدن مردم

لیست 2059
توفان افشاگری در یونان
زود دویچه تسایتونگ ــ ترجمه رضا نافعی