انتخابات ریاست
جمهوری
6 ماه پر تنش
بزودی در ایران آغاز می شود
انتخابات
امریکا را باید تمام شده تلقی کرد و
همزمان با آن، آماده تند ترین برخوردها و
صف آرائی های درون حکومتی برای انتخابات
ریاست جمهوری در ایران شد. همه تدابیر
مجلس برای تدوین قانون انتخابات ریاست
جمهوری، تاکنون بر این پایه بوده که چه
کسی نتواند نامزد این انتخابات شود و
چگونه رئیس جمهور را با حفظ نام، تبدیل به
نخست وزیر کنند. این یکسوی ماجراست. اما
سوی دیگر که به مراتب مهم تر از سوی اول
است، اینست که چگونه مردم را پای صندوق
بیآورند؟ آن هم در کشوری که نزدیک به 50
میلیون دارنده حق رای دارد و از چهار سوی
جهان به انتخابات آن نگاه می کنند! پیش از
آن که شرایط غیر مستقیم حذف نامزدهای
مسئله دار را مجلس بنام قانون تصویب کند،
باید فکری به حال شرایط شرکت مردم در
انتخابات را بکنند! بویژه که "شرکت وسیع
مردم در انتخابات" خواب شیرینی است که
آقای خامنه ای هر شب می بیند و از دل آن
می خواهد هم مشروعیت داخلی و جهانی بدست
آورد و هم انتخابات 88 را به دفتر فراموشی
بسپارد.
منطقی ترین و در حقیقت یگانه ترین گزینه،
فراهم ساختن شرایطی است که چهار شخصیت
حاضر در کشور از کاندیدای مشخصی دفاع
کنند. حتی اگر خود نامزد انتخابات نشوند.
یعنی موسوی، کروبی، خاتمی و هاشمی.
رسوا ترین حالت آنست که یکنفر از پیشکاران
آقای خامنه ای را برنده انتخابات اعلام
کنند و چند میلیون رای هم برایش بسازند و
اعلام کنند. فرد بی کفایتی مثل حداد عادل
که این روزها برای جلب حمایت آیت الله
مصباح یزدی سفری هم به قم کرده است.
گزینه میانی، مانوری است که احمدی نژاد و
باند او می توانند بکنند. یعنی شاخص ترین
چهره باند او که اتفاقا چهره اپوزیسیون
روحانیت و خامنه ای را به خود گرفته را
قبول کنند به صحنه بیاید اما همه برنامه
ها را برای شکستن رای او پس از "ولرم" شدن
تنور انتخابات به اجرا بگذارند. این چهره
جز "رحیم مشائی" نیست. رحیم مشائی 3
امتیاز برای خود خلق کرده است.
1- اسلام ایرانی و دفاع از ایرانیت
2- مخالفت با روحانیت، و یا حداقل "نداشتن
حمایت روحانیت"
3- مخالفت ضمنی اش با ولایت فقیه. و یا
حداقل برداشت مردم از شخصیت و حرف های او
در این زمینه.
بی اعتناء به نظرسنجی و یا بقول آقای
خامنه ای "نظرسازی" اخیر روزنامه ایران در
باره موقعیت رحیم مشائی در صورت حضور در
انتخابات ریاست جمهوری آینده، واقعیت
اینست که او به دلائلی که در دیماه سال
1389 در پیک نت نوشتیم و آن را می توانید
از
اینجا نیز بخوانید، دارای
موقعیتی برتر از همه کاندیداها و نامزدهای
جناح راست (اصولگرا) حاکمیت است و تنها
راه شکست او در انتخابات حضور یک چهره
قاطع و طرفدار اصلاحات در صحنه است. و
تازه، این چهره نیز باید در میان مردم
شهرت نسبی به مخالفت با خامنه ای و حکومت
فرماندهان سپاه را داشته باشد. حتی اگر
خود سابقه نظامی داشته باشد. برای مثال
میتوان از سردار "حسین علائی" نام برد که
در گذشته فرمانده نیروی دریائی و جانشین
رئیس ستاد بوده است.
در دیماه سال 1388، زمانی که تفسیر پیک نت
در باره موقعیت رحیم مشائی منتشر شد، با
واکنش ها و ناباوری های بسیاری روبرو
شدیم. تصور می کنیم، اکنون و پس از گذشت
نزدیک به دوسال، یکبار دیگر آن تفسیر پیک
نت را، منتقدان آن بخوانند کم مفید نباشد!
این تفسیر را بصورت مستقل نیز در این
شماره پیک نت منتشر کرده ایم. |