موسوی لاری، دومین وزیر کشور دولت خاتمی و عضو مجمع روحانیون
مبارز، با روزنامه اعتماد مصاحبه ای در ارتباط با انتخابات
ریاست جمهوری کرده است. چند نکته برجسته از این مصاحبه را می
خوانید:
امروز اصلاحطلبان در میان افکار عمومی بهترین جایگاه را
دارند. مردم تازه متوجه شدند آن روشهای اصلاحطلبانهیی که در
عرصههای گوناگون، اقتصادی، اجتماعی، بینالملل و…
در هشت سال دولت اصلاحات به کار گرفته شده بود هم معیشت مردم و
هم عزت آنان را تضمین کرده بود. شاید اگر در سال
۸۴
که دولت جدید روی کار میآمد، عده
ای
معتقد بودند که این افرادی که آمدهاند بهتر عمل میکنند؛ اما
تجربه این
۷
سال دولت جدید مشخص کرد که اصلاحطلبان هم در تدبیر امور
موفقتر بودند و هم تکیه گاه کارشناسی آنها قویتر بود و هم
شتاب توسعه اقتصادی، فرهنگی، سیاسی جمهوری اسلامی در این دوره
شتاب قابل قبولی داشت. بنابراین امروزه در افکار عمومی جایگاه
اصلاحطلبان بهترین جایگاه است .
انتخابات
انتخابات در همه جای دنیا، حداقلهایی دارد که اگر آن حداقلها
تامین نشود، مشارکت یا عدم مشارکت بیمعناست. وقتی در یک
انتخابات جریان اصلاحطلب و اصولگرا دو سوی آن باشد؛ در یک سو
اصولگرا است که تمام امکانات مادی و معنوی جامعه در اختیارشان
قرار دارد، از صدا و سیما گرفته تا نیروهای مسلح تا قوه قضاییه
و تریبونهای نمازجمعه، تا مطبوعات و سایتهایی که مثل قارچ با
بودجه عمومی و بیتالمال تاسیس شده و یک جانبه به نفع
اصولگرایان راست و دروغ مطلب مینویسند،آن سوی داستان
اصلاحطلبانی هستند که حتی یک سایت کوچک و کم محدوده مجمع
روحانیون هم در اختیارشان نیست، هر نشریهیی که منتسب به
آنهاست به کوچکترین بهانه تعطیل میشود؛ احزابشان نمیتوانند
حتی کنگرههای سالانه تشکیل دهند و نمیتوانند تجمع کنند و
میتینگی زیر یک سقف داشته باشند. شما فکر میکنید در چنین
فضایی رقابت معنا دارد
در انتخابات پیش رو هنوز داوری نمیکنیم شاید شرایط بهتر از
مجلس نهم باشد، شاید مجموعه دستگاههای نظارت و اجرا برای
انتخابات فرصت تنفسی بهتری به وجود آوردند که سلیقههای مختلف
امکان حضور پیدا کنند، اگر این شایدها عملی شود حتما
اصلاحطلبها حضور پیدا میکنند؛ یعنی اگر حداقلهایی از رقابت
واقعی وجود داشته باشد اصلاحطلبان حتما در عرصه رقابت وارد
میشوند.
ما در حال حاضر دو اردوگاه داریم، اردوگاه اصلاحطلبان و
اردوگاه اصولگرایان. در افکار عمومی اگر بخواهیم این دو را در
نظر بگیریم
۶۵
درصد
اصلاحطلبان جایگاه دارند،
۳۵
درصد سایرین که اصولگرایان بخشی از این
۳۵
درصد هستند. حال شرایط به سمتی میرود که آن
۶۵
درصد نمیتوانند فعالیت انجام دهند. اینجا وفاق ملی معنی
ندارد. اگر بگوییم آنها مدعی هستند
۶۵
درصد جامعه هوادار اصلاحطلبان نیستند، میگوییم
۵۰
درصد، اصلا نه، عکس آن
۳۵
درصد اصلاحطلبان؛ دیگر بالاخره واقعیتی به نام جریان
اصلاحطلبی در جامعه وجود دارد. اما جریانی که مسلط بر همه
ارکان قدرت شده است باید بگوید آیا برای آنها درصد حقی قائل
هست یا خیر.
رقابت دو گروه در جبهه راست
در حال حاضر در میان اصولگرایان ستیز میان اصولگرایان معتدل و
افراطی وجود دارد. اگرچه عامه آنها نسبت به اصلاحطلبان نگاهی
منفی دارند اما اصولگرایان معتدل و خردورز حداقلهایی برای
حضور دیگران نیز قائلند اما متاسفانه کار دست آنها نیست و کار
معمولا دست کسانی است که بر طبل افراطیگری میکوبند و همینها
هستند که رقابتهای داخلی را تبدیل به مخالفتهای داخل میکنند
.
پیک نت
16 آبان |