اجلاس مجمع عمومی سازمان ملل پایان یافت و هیات پر و پیمان
جمهوری اسلامی که در آن، مطابق این ضرب المثل عامه و بلا نسبت
غلامحسین الهام، که کنار احمدی نژاد حرکت می کرد و کاره ای
نبود و "رحیم مشائی" که در سایه بود اما همه کاره، "اره
و اوره، با شمسی کوره" هم در آن بودند امروز با لب های برچیده
ناشی از دلتنگی برای نیویورک راهی تهران شدند. با یک چمدان کوچک
و نیمه خالی آمدند و هرکدام با دو چمدان لب پر بازگشتند!
پرشماری تیم جمهوری اسلامی که مانند یک هیات بزرگ سینه زنی در
مقر سازمان ملل حرکت می کرد، بر خلاف انتظار احمدی نژاد، حمل
بر ابهت او نشد، بلکه حمل بر نمایش های توخالی او و سئوال در
باره دلیل این همه افرادی که با خود آورده و هزینه هتل و سفر
آنها شد.
همانطور که از نخستین حضور هیات های شرکت کننده در اجلاس امسال
مشخص بود، با توجه به مسئله سوریه، دو شخصیت، یعنی رئیس جمهور
جدید مصر "مُرسی" و همآهنگ کننده جدید سازمان ملل در امور
سوریه "اخضرابراهیمی" بیش از هر شخصیت دیگر خاورمیانه مورد
توجه بودند. اعلام کمک 3 میلیارد دلاری امریکا به مصر، همزمان
با حضور "مرُسی" در نیویورک خود نشان دهنده توجه ویژه نسبت به
مصر بعنوان رهبر و پدرخوانده کشورهای عربی خاورمیانه بود.
از گزارش ویژه اخضرابراهیمی به مجمع و شورای امنیت سازمان ملل،
هنوز هم خبری منتشر نشده و حتی مطبوعات فضول و دارای ارتباط
های گسترده با منابع خبری نتوانسته اند از این گزارش نکاتی را
منتشر کنند. اما اگر اظهار نظر وزیر خارجه آلمان، پس از جلسه
ای که پشت درهای بسته تشکیل شد تا گزارش اخضرابراهیمی قرائت
شود را مبنای اطلاع از ماهیت گزارش اخضرابراهیمی قرار بدهیم،
آنوقت آن گزارش را باید سر آغاز فصل تازه ای در مقابله با
حکومت سوریه ارزیابی کرد. مقابله ای که با پایان اجلاس سالانه
مجمع عمومی سازمان ملل و بازگشت هیات ها به کشورهایشان باید
منتظر علائم وقوع آنها بود.
وزیرخارجه آلمان در پایان آن جلسه، وقتی از سالن بیرون آمد و
در محاصره خبرنگاران قرار گرفت، این جمله قاطع و قطعی را در
باره سوریه گفت: کار از مرحله گفتگو و دیپلماسی گذشته است!
سخنرانی ضد اسرائیلی احمدی نژاد، امسال آنقدر تکراری و بی
اهمیت بود که حتی واکنشی درحد خروج از سالن از سوی برخی هیات
ها را هم همراه نداشت. از این گوش گرفتند و از آن گوش در
کردند، ضمن اینکه او هم امسال مانند سالهای گذشته دراین زمینه
تند نرفت و سعی کرد حرف های کلی بزند. حرف هائی که گنده گنده
باشد، اما به گاو و گوسفند کسی برنخورد.
واقعیت اینست که سخنرانی اوباما منطقی و ملایم تلقی شد. او حتی
در مورد برنامه اتمی جمهوری اسلامی هم سعی کرد آنچنان تند
نتازد که تبدیل به یک واکنش شود و به همین دلیل از مخالفت با
تولید سلاح اتمی در ایران سخن گفت و نه از ضرورت متوقف شدن همه
برنامه های اتمی ایران!
شاید به همین دلیل بود که در جمع برخی هیات های حاضر در اجلاس
که با ایران همسایه اند، این زمزمه به گوش رسید که بزودی و تا
پیش از انتخابات ریاست جمهوری امریکا میان جمهوری اسلامی و
امریکا مذاکراتی رسمی آغاز خواهد شد و حتی امریکا یک چهره
معروف سیاسی خود را راهی ایران خواهد کرد. با آن که نامی از
این چهره سیاسی نیآوردند اما نوع اشاره ها متوجه رئیس جمهور
اسبق امریکا "کلینتون" بود که همسرش اکنون وزیر خارجه
اوباماست! اگر چنین شود، آنگاه باید در انتظار تغییر نظر
افرادی نظیر وزیر خارجه آلمان نیز در ارتباط با سوریه بود.
یعنی هنوز عبور نکردن از مرزهای قرمز گفتگو!
همه اینها می تواند در یک بستر آرام و بی تنش سیاسی به واقعیت
تبدیل شوند، اما درباره جمهوری اسلامی و موقعیت کنونی اوباما
برای باقی ماندن در کاخ سفید و شاخ و شانه ای که اسرائیل علیه
ایران می کشد و رقابتی که ترکیه با ایران دارد، تحقق همه
برنامه ها و پیش بینی ها دشوار است. مگر جمهوری اسلامی دارای
چنان دیپلماسی پرقدرت و مشروعیتی مردمی در داخل ایران باشد که
بتواند از رقابت تاریخی مصر و ترکیه و دشمنی دیرینه اعراب با
اسرائیل بهره برداری کند، که حداقل در شرایط کنونی چنین درایتی
در حاکمیت و وحدتی میان مردم و حکومت از یک طرف و حکومتی ها با
یکدیگر دیده نمی شود.
پیک نت 6
مهر |