وزیر خارجه امریکا "هیلاری کلینتون" با
لحن آشتی جویانه ای از امکان لغو سریع
تحریم ها علیه ایران سخن گفت. وی در یک
نشست خبری اعلام کرد، «در صورتی که جمهوری
اسلامی به سئوالاتی که درباره برنامه اتمی
اش وجود دارد صادقانه پاسخ بگوید و گروه
1+5 صداقت را تائید کند، آنگاه تحریم ها
لغو خواهند شد.
ما میدانیم که تحریمها تاثیرات خود را
کرده است که سقوط ارزش پول ملی ایران از
نمونه های این تاثیر است و مردم ایران
باید از دولتشان سئوال کنند که چرا بر سر
پول ایران چنین آمده است.»
این چکیده ایست از سخنان وزیر خارجه
امریکا در ارتباط با اوضاع کنونی و بحرانی
ایران و همچنین تنش هائی که این بحران در
حاکمیت بوجود آورده است.
درباره این اظهارات دو برداشت می توان کرد.
دو برداشتی که بی ارتباط است با تحلیل های پوچ و توطئه
آمیز کیهان تهران که سعی کرده اعتصاب
بازار و تظاهرات در تهران، مشهد و اهواز
را زیر سر امریکا بداند و به روی خود
نیآورد که ریشه بحران در درون ایران و در
درون حاکمیت وسیاست های آنست.
1- آنچه که وزیر خارجه امریکا گفته، در
ادامه پیام های غیرعلنی دیگری است که
اخیرا از تهران به واشنگتن و از واشنگتن
به تهران فرستاده شده است. یعنی مخالفت
امریکا با حمله اسرائیل به ایران از یکسو
و پرهیز از جنجال های نظامی و اتمی از سوی
جمهوری اسلامی که در عمل، به سود "اوباما"
برای پیروزی در انتخابات ریاست جمهوری این
کشور است. اگر این تفسیر واقعیت داشته
باشد، آنوقت باید آن خبری تحقق یابد که
هفته گذشته در پیک نت منتشر شد. یعنی سفر
رئیس جمهور اسبق امریکا از حزب دمکرات این
کشور "کلینتون" به تهران، برای برداشتن
گامی بلند درجهت مذاکرات مستقیم بین
جمهوری اسلامی و امریکا.
2- اما دومین برداشت و تفسیر می تواند
کاملا متفاوت با تفسیر اول باشد. یعنی
امریکا با توجه به اوضاع آشفته جمهوری
اسلامی و جامعه در حال انفجار، سنگی را به
چاه انداخته که در آوردن آن آسان نیست.
بویژه روی نارضائی گسترده مردم نیز حساب
کرده است. وزیرخارجه امریکا با لحن آشتی
جویانه خود چند تضاد را خواسته تشدید کند.
الف- اگر خامنه ای برای عقب نشینی اتمی
گام پیش بگذارد، احمدی نژاد مدعی او خواهد
شد و پرچم سازش ناپذیری را بلند خواهد
کرد. ادعا و پرچمی که هدفش نه جلب نظر
مردم ناراضی از کل حاکمیت و وضع موجود
است، بلکه یارگیری در بسیج و سپاه برای
حرکت های آینده است.
ب- اگر خامنه ای عقب نشینی نکند، احمدی
نژاد به همان شیوه ای که در نشست اخیر
خبری اش نشان داد، چهره ای ملایم و تا
حدودی منتقد اوضاع کنونی را خواهد گرفت و
با این مظلوم نمائی برای خود یارگیری
سیاسی می کند و توسط شبکه های خود، نفت
روی آتش بحران اقتصادی کنونی خواهد ریخت.
چنان که در صورت امکان، خود و همراهانش کل
اوضاع را بدست گرفته و با یکپارچه کردن
قدرت، مذاکرات و سازش با امریکا را هدایت
کند. دراینصورت آنقدر امتیاز به امریکا و
غرب خواهد داد که آنها نیز تا حدودی زیادی
با برنامه اتمی ایران موافقت کنند که در
اینصورت او قهرمان اتمی نیز خواهد شد.
همچنان که قهرمان لغو تحریم ها نیز خواهد
شد.
آیا زمینه های چنین نقشه ای از سوی او
وجود دارد؟
برای پاسخ باید ابتدا نگاه کرد به برنامه
اقتصادی دولت او. این برنامه اطاعت محض از
صندوق بین المللی پول و بانک جهانی است و
از این نظر، آنها حامی وی هستند. در زمینه
گشودن
فضای باز اجتماعی نیز باید نگاه کرد به
آخرین نشست خبری او که در آن چهره یک
لیبرال سیاسی را به خود گرفت و با توقیف
روزنامه شرق به مخالفت برخاست!
آیا در سفر اخیر به نیویورک هم پیام هائی
رد و بدل شده است؟
پاسخ این می تواند باشد که امکان کشف چنین
ارتباط ها و پیام هائی از سوی ما و مردم
وجود ندارد، اما امکان رصد کردن سخنان و
سیاست ها و پیگیری حوادث و رویدادها وجود
دارد. تنها باید خانه های خالی تفسیر
رویدادها را با این رصد کردن ها پر کرد. |