درجریان تسخیر لانه جاسوسی امریکا در ایران درسالهای ابتدای
انقلاب توسط دانشجویان پیرو خط امام،
احمدی نژاد به عنوان نماینده انجمن اسلامی دانشگاه علم و صنعت
از مخالفین تسخیر سفارت امریکا بود.
حاضرین در ان جلسات در این مورد می گویند:
"نماینده
دانشگاه علم و صنعت آقای محمود احمدینژاد معتقد بود
تسخیر سفارت امریکا در آن مقطع موضوعیت ندارد و مساله ما امروز
چپها هستند و باید حمله به منافع شوروی را در دستور کار قرار
دهیم. حتی تهدید کرده بودند که ما به دولت موقت جریان را گزارش
میدهیم، ولی کار آنقدر با سرعت و قدرت پیش رفت و مورد تایید
امام و قبول مردم قرار گرفت که دیگر از آن به بعد نتوانستند
کاری بکنند."
در جلسات پیش از تسخیرمحمود احمدینژاد
معتقد بود: خطر آمریکا را قبول دارم. اما چه کسی گفته است که
خطر آمریکا از خطر شوروی جدیتر است؟ چه کسی گفته است که
مبارزه با سرمایهداری و امپریالیسم از مبارزه با کمونیسم
مهمتر است؟ اگر هم بنا بر تسخیر باشد، تسخیر سفارت شوروی بر
تسخیر سفارت آمریکا ارجح است. ما مخالفیم.
محمدعلی سیدنژاد نماینده دانشگاه تربیت معلم و دیگر عضو مخالف
تسخیر لانه جاسوسی امریکا سالها بعد دریک مصاحبه دراین زمینه
به نکات تامل برانگیزی اشاره می کند:
"بچههای
علم و صنعت هم یک گرایش ضد چپ خیلی قوی داشتند... بچههای علم
و صنعت و آقای احمدینژاد، ضد مارکسیست بودند. اساتیدی مثل
آقای اسرافیلیان در جمع آنها
بود و نگاهشان خیلی نزدیک به دکتر
آیت (حسن آیت جانشین
مظفربقائی رهبر حزب زحمتکشان- پیک نت) بود. آنها به شدت
ضد مصدقی هم بودند... اولویت آنها برای مبارزه، مارکسیسم بود.
خطر غرب برای آنها در اولویت نبود.
اقای احمدی نژاد میگفت مگر ما با تحرکات گروههای مارکسیستی و
دخالت شوروی در امور کشور نیز مواجه نیستیم؟ اگر بناست که
مقابله کنیم چرا آمریکا؟ چرا با شوروی نباید مقابله کرد؟ شوروی
که با توجه به خیانتهای چپیها به این کشور در اولویت است. چه
کسی گفته است تهدید آمریکا جدیتر از شوروی است؟»
پس از تسخیر سفارت، آقای احمدینژاد حتی به گمانم یک بار هم
پایش را داخل سفارت نگذاشت...
دیگرعضو تسخیر کننده لانه جاسوسی درباره مواضع
دانشجویان عضو انجمن حجتیه
نیز که در سفارت حضورداشتند می گوید:
"بعد
از چند روز شروع کردند به زدن حرفهایی از قبیل اینکه ما
عدهای بیگناه را دستگیر کردیم و این کار خلاف است. این قصه
در زمان اوج تایید کردن این کار از طرف دیگران بود. امام تایید
کردند، مردم تایید کردند اما این گروه میگفتند که ما خودمان
گروگانِ گروگانها شدهایم.این جمله، جمله فتنهبرانگیزی بود.
در ضمن اینها شبنامه مینوشتند و در داخل سفارت پخش میکردند.
حرفهایی میزدند که در آن زمان هرج و مرج ایجاد میکرد.رئیس
شورای بازو که آقای رحمان دادمان
بود، همان زمان یک جلسه استماع سخنان تشکیل دادند تا مخالفان
و موافقان حرفشان را بزنند. آمدند و صحبتی کردند و این گروه
دانشجویانی بودند که اگر در کار سیاسی میماندند امروز به آنها
میگفتیم اصولگرا. آدمهای متدینی بودند اما گرایشات انجمن
حجتیهای داشتند. خلاصه بعد از شنیدن حرفها، همه به اتفاق رای
دادند که این چند نفر باید از لانه بروند. همه موافق بودند چون
میگفتند اگر اینها بمانند، فردا روزی نظم درون لانه از بین
میرود. بیرون کردن آنها در آن زمان ضرورت داشت."
نقش وتاثیر اقای ابراهیم اسرافیلیان برروی مواضع اقای احمدی
نژاد بسیارمهم بود. حال سوال این است که اسرافیلیان کیست؟
ابراهیم اسرافیلیان نماینده دور دوم مجلس شورای اسلامی و رئیس
اسبق دانشگاه علم وصنعت بود. یعنی همان دانشگاهی که احمدی نژاد
دانشجوی آن بود. اورا پدر معنوی دانشجویان انجمن اسلامی
دانشگاه علم وصنعت می دانند.
اسرافیلیان عضو حزب زحمتکشان مظفر بقایی (چهره مورد علاقه
پرویزثابتی مسول امنیت داخلی ساواک) شاخه اصفهان نیزبوده است
.
درسالهای اولیه پس از پیروزی انقلاب در دانشگاه علم و صنعت
نشریه "جیغ و داد" منتشر میشد. مسئولیت این نشریه با اقای
ثمره هاشمی (معاون احمدی نژاد
در دوران ریاست جمهوری) دانشجوی علم و صنعت بود که با هدایت
ابراهیم اسرافیلیان منتشر میشد. در ضمن احمدی نژاد نیز از
همکاران و دستیاران ثمره هاشمی در این نشریه بود که سبک وسیاق
آن و حتی مطالب و کاریکاتورهای ان بسیار شبیه به نشریات
تبلیغاتی بود
که در سالهای پس از شهریور۱۳۲۰
علیه کمونیست ها وحزب توده منتشر می شد.
درنشریه جیغ و
داد
هیچ مطلبی علیه امریکا وانگلیس واسرائیل دیده نمی شد.
و حالا:
وضعیت اقتصادی کشور در روزهای اخیر این احساس را به جامعه
تلقین می کند که فضای اقتصادی کشور رها شده است. البته این به
شرطی است که معتقد نباشیم پاره ای کسانی که باید اقتصاد را
مدیریت کنند اقدام به خرابکاری اقتصادی می کنند. چنانکه الیاس
نادران نماینده تهران دراین باره معتقد است: "وضعیت نابسامان
بازار ارز را ناشی از ناتوانی نمی دانم بلکه بازار مدیریت نمی
شود و رئیس جمهور تعمدا بازار را آشفته نگه داشته است."
درهرحال چه تعمدی باشد، چه از روی ناتوانی و بی عرضگی باشد،
ادامه روند کنونی امکان پذیر نیست. بالاخره دولت یا نمی تواند
یا نمی خواهد بازار
را کنترل کند. در هر دو صورت
باید برای دولت فکری کرد.
(مشروح این نوشته را میتوانید از
اینجا بخوانید)پیک نت 18
مهر |