روزنامه "آرمان" مصاحبه مشروحی کرده است با هاشمی رفسنجانی. هم
درباره اوضاع بحرانی اقتصاد کشور، هم درباره انتخابات ریاست
جمهوری و هم درباره زندانی شدن دو فرزند هاشمی.
این مصاحبه را با تمرکز روی نکات مهم مطرح شده در آن خلاصه
کرده ایم که می خوانید:
-وضعیت اقتصادی جامعه
با توجه به افزایش جهشی قیمت دلار خوب نیست و هر روز با
نوسانات در تلاطم است، به طوری که بعضی از نمایندههای مجلس به
صراحت انتقاد میکنند. مردم نگران وضعیت اقتصادی هستند. تحلیل
شما چیست؟
هاشمی: من
در حال حاضر مثل گذشته در جریان مسائل کشور، آنگونه که اتفاق
میافتد، نیستم. بیشتر از طریق رسانهها و گاهی از طریق بعضی
ملاقاتها مطالبی را میفهمم اما در مجموع فکر میکنم در شرایط
کنونی، هم ضعف مدیریت و هم تحریمها هر دو سهم دارند. البته
بحثی
هم بین دولتیها و اصولگراها هست که بعضیها میگویند مدیریت
اشکال دارد و بعضیها میگویند که تحریمها مؤثر است. من تعجب
میکنم که چرا آنها بحث میکنند! هر دو به ضررشان است. اگر
تحریم
را مؤثر بدانیم، میگویند چرا باید کاری کنیم که تحریم تا این
حد
برای ما موذی باشد و اگر مدیریت را بگوییم، بالاخره این مدیریت
از کجا آمده است؟ بهتر این است که واقعبینانه تحلیل کنند و
مردم
در جریان قرار گیرند و بفهمند که تقصیر و کوتاهی از کجاست. من
هر
دو را مؤثر میدانم. بالاخره تحریمها دسترسی ما را به منابع
ارزی و تجاری محدود کرده است. سرعت بخش خصوصی را محدود و حمل و
نقلها و بیمهها را گران کرده است. معطلی کالاها که معمولاً
با
اعتبارات بانکی سروکار دارد و هزینهبر است، گران تمام میشود.
نمیتوانیم بگوییم تحریمها بیتأثیر یا کمتأثیر است. به هر
حال
تأثیر دارد که دشمنان به آن دلخوش کردهاند. اینکه چه کار
کنیم،
بحث دیگری است. مدیریتها هم واقعاً اشکال دارد. من سالها پیش
تذکرات
جدی دادم. این سبک مدیریت در نهایت نمیتواند خوب باشد
. شاید بعضیها به سوءنیت منتسب میکنند اما اینگونه نیست.
معتقدم
مسئولان، کشور و انقلابشان را دوست دارند و مسئولیتشان را
میفهمند. ولی عدم کارایی یک مسئله است و باید در مسئولیتها
کارایی باشد و شرایط یک مدیر چه در مقدمه یک بحران و چه در خود
بحران شرایط ویژهای دارد که باصطلاح بحران مدیریت و مدیریت
بحران میگویند. نمیتوان هر کاری را دست هر انسان بیتجربه و
یا
در حال آموزش داد. به نظرم هر دو بخش مؤثر است. در مجموع شرایط
اقتصاد کشور مناسب نیست. بارها و به خصوص اگر یادتان باشد و به
منابع مراجعه کنید، بعد از اینکه جنگ تمام شد، صریحاً گفتم که
موتور حرکتمان به طرف شرایط عادی، تولید است.
تولید هنوز هم آسانترین کار برای علاج
مشکلات است که باید راه بیندازیم. اگر ما تولیدات واقعی یعنی
قدرت تولیدی خودمان را کامل بهکار بگیریم، نیازهای وارداتی ما
بسیار کم میشود. آن موقع دیگر نوسانات نرخ ارز نمیتواند به
ما آسیب برساند. چون ما در داخل تولید داریم. البته ممکن است
گفته شود صنعت پیچیده است که اینگونه نیست. کشاورزی چه؟ ما
بعد از جنگ
۱۰سال
خشکسالی داشتیم و اگر خشکسالی میتوانست ما را از پای
دربیاورد، درمیآورد. اما کمکم به خودکفایی رسیدیم. حتی یک
سال هم موفق شدیم که گندم صادر کنیم. یعنی با ظرفیت خودمان
میتوانیم از زمینهایمان به خوبی استفاده کنیم. خوراک دام و
علوفه را میتوانیم تأمین کنیم. چه شد و چرا باید اینگونه
باشد؟ چه اتفاقی در کشور افتاده است؟ سالها قبل همه تشخیص
دادیم که ایران کمآب است و راه نجات ما، سیستم آبیاری تحت
فشار است که تقریباً راندمان را دو برابر میکند و زمینهای
دیم را میتوان به زمین آبی تبدیل کرد و بیشک میتوانیم تبدیل
کنیم. آب را میتوان از سرچشمه تا مصرف کنترل و درست مصرف کرد.
فکر میکنم کشاورزی ما حتی قابلیت صادرات هم دارد. ولی چرا
امسال این قدر کم توانستیم گندم از کشاورز بخریم؟ این موضوع
ربطی به تحریمها ندارد و این از جمله اموراتی است که مدیرها
باید جوابگو باشند. تحریم چه تأثیری میخواهد روی کشاورزی
بگذارد؟ شاید بگویند واردات سم و کود کم شده است، ولی این حرف
زیبنده ایران نیست. در زمان سابق یک کارخانه سمسازی بسیار
نیرومند و عالمانهای تأسیس شد که سموم آفات را تولید میکرد.
به همان هم بیاعتنایی کردند و الان از کار افتاده و مقروض شده
است. باید به شیوههایی مردم را تشویق کرد که سرمایه خودشان
را در تولید به کار بیندازند و به دنبال کارهای دلالی در بازار
نروند و مثلاً یک روز ارز و یک روز سکه بخرند و دلشان را به
سلفخری خوش کنند. اینها واقعاً آفات اقتصاد است. پولی که
امسال دارند در سال بعد
۲۰درصد
ضعیفتر می شود. از این جهت سرمایه به سمت کارهای مولد سوق
پیدا نمیکند. اگر تولید بالا برود، مهار تورم کار سختی نیست.
لان بهترین نیروهای کاردان در ایران هستند. تحصیلکردهها،
تجربهدیدهها، دورهدیدهها و آنهایی که در دوران جنگ از
دانشگاه جنگ عبور کردند و یا در دوران انقلاب و خدمت در شرایط
سخت کارایی به دست آوردند. انسانهای مخلص و انسانهایی که
زندگی سادهای دارند. فکر میکنم همین الان کشور ظرفیت عبور از
همین بحران را دارد. البته الان دشمن خیلی راهها را بسته است.
ولی باز باید راهی انتخاب کرد.
نمیتوانم اینها (دولت) را به اینکه دلسوز نیستند متهم کنم. من
نمیتوانم و نمیخواهم به کسی تهمت بزنم. اما عملکرد را بد
میبینم.
- برای ورود به انتخابات ریاست جمهوری؟
هاشمی: قانوناً تاکنون هیچ منعی ندارد. ولی من دیگر آمادگی این
کار را ندارم. در دورهای هم که آمدم، صد بار تأکید کردم که
ترجیح دارد انسان جوانتر و تازه نفسی وارد شود و ما حمایتش
کنیم. شرایطی پیش آمد که مجبور شدم خودم را نامزد کنم. والاّ
برای من آن دوره اول کافی بود و بیش از این لازم نبود. همه
حرفهایم را هم زدم و طراحیهایم را اجرا کردم و برنامههایم
را ریختم. بارها گفته بودم که نیازی نیست بیایم. الان هم اگر
یک رئیس جمهور توانا با آرای بالا روی کار بیاید، من به عنوان
یک مشاور تا آخر به او کمک میکنم.
- گفتید که شرایطی پیش آمد و مجبور شدید که بیایید، آن شرایط
چه بود؟
هاشمی: من شرایط را میدیدم که همین میشود. همین که الان شده
است. چند سال قبل دو ساعت و نیم با کمیسیون تحقیق مجلس خبرگان
بر سر همین افکارم و آینده کشور صحبت کردم و آن نوار پیش من و
آقای یزدی در دبیرخانه خبرگان هست و پیاده هم شده است. ولی
نمیخواهم آن حرف را بزنم و شلوغی در کشور به وجود بیاورم. نظر
من همین بود که به اینجا میرسد. صریح هم گفتم. در نامهای هم
که به رهبری نوشتم، که این مقدار از آن سوءاستفاده میشود به
اینجا میرسد. ولی وارد این دعواها نمیشوم.
- خبری منتشر شده که آقای ناطقنوری با شما در رابطه با
انتخابات جلسهای داشته است.
همیشه جلسه داریم. بعد از جلسه مجمع، معمولاً چهار، پنج نفر از
دوستان میمانند و با هم ناهار میخوریم و مسائل کشور و
راهکارها را مطرح و بحث میکنیم. این حرف را هم من به آقای
ناطق زدم و هم ایشان به من زدند. گفتم: هنوز وضع جسمی و سن شما
بهتر از من است و بیایید. ایشان هم برعکس به من میگفت. اما
همه حرف بود. گفتم که دیگر نمیتوانم بیایم و آقای ناطق هم
عذرهایی داشت.
- آقای خاتمی هم همین طور است؟
هاشمی: بعد از آن حوادث، شرایطی است که ما این بحثها را با
ایشان نمیکنیم.
باید دست از این سیاسی بازی برداریم. این چه چیزی است که خط
کشیدند؟! اصلاحطلب و اصولگرا، هر دو اسم است. اینها اصلاح را
میخواهند و آنها هم اصول را قبول دارند. بر سر چیزی دعوا
میکنند و کار را به اینجا رساندند که میبینید. من نمیگویم
که حزب و رقابت نباشد. حزب و رقابت باشد و شعار هم بدهد ولی
انتخابات کنند و وقتی که یکی پیروز شد، همه پشت سر او باشند و
کار کنند.
- جلسات شما با مقام معظم رهبری چطور پیش میرود؟
هاشمی: در سبک سابق چون کار روزانه داشتیم، هفتهای یک بار
بود. الان دیگر لازم نیست هفتهای یک بار باشد. تقریباً
ماهی یک بار ادامه دارد. هر
وقت هم حرفی داشته باشم، محدودیتی ندارد. تلفن میکنم و میروم
با ایشان حرفهایم را میزنم. مشکلی در رابطه با هم نداریم.
گاهی که عجلهتر باشد، با تلفن حرف میزنیم.
- اجرای حکم فائزه و آمدن مهدی؟
هاشمی: من حتماً میخواهم بدون تبعیض باشد. واقعاً هیچ فرقی
ندارد و اجرای قانون باید برای همه باشد و من به آن راضی هستم.
نمیخواهم وضع خاصی برای بچههای خودم در مقابل دیگران درست
کنم. ولی میگویند و فکر میکنند که این طور نیست. فائزه
۶ماه
محکوم شده بود، گرچه من روی حکمش اشکال داشتم اما بالاخره
محکوم شد و بایست میرفت دورهاش را میگذراند. خودش را برای
زندان آماده کرده بود که هر وقت خبر کنند برود. البته شیوه
بردن اشکال داشت. در زندان هم در حال مطالعه و ترجمه است.
درباره مهدی هم مطمئن هستم که غیر از انقلاب و اسلام و ایران و
ملت چیز دیگری برایش جاذبه نداشت. مثل خیلی از مسئولان کشور در
جاهایی مثل شرکت در دفاع مقدس و آوردن تکنولوژی صنایع دریایی
عسلویه، پارس جنوبی، بهینهسازی سوخت و دفتر هیأت امنای
دانشگاه آزاد کار کرد. از روزی که
۱۷
ساله شد و اجازه گرفت، به جبهه رفته بود و بعدها درس خواند و
مثل همه در این کشور زندگی میکرد. به هر حال متهمش کردند و
باید جواب بدهد و اتهاماتش را روشن کند. خودش هم میخواست
بیاید. مهدی در اختیارشان است و من هم هیچ مسالهای ندارم. جز
اینکه قانون اجرا شود. اگر احساس کنم که بیقانونی رفتار
میشود، اقدام میکنم.
- وقتی فائزه و مهدی به زندان رفتند، در دفتر خاطرات خود چه
نوشتید؟
هاشمی: بین این دو بازداشت یک شب فاصله بود. شبی که میخواستند
فائزه را ببرند، مشکلاتی بود. فردای آن روز هم مهدی آمد. بنا
بود که از فرودگاه سریع او را به خانه بیاورند که همدیگر را
ببینیم، ساعتها در آنجا معطل کردند و دیر آوردند. ولی بد
نبود، ساعت۲
وارد خانه شد. احوالپرسیهایمان را کردیم. بایستی فردا میرفت.
وقت کمی داشتیم. یک مقدار از اینها را در خاطرات مینویسم.
- راهکار پرشور شدن انتخابات آتی را چه میدانید؟
هاشمی: من راهکار را قانون میدانم. قانون اساسی واقعاً معیار
انتخابات باشد. آن کسانی که صلاحیت دارند، حق نامزدی داشته
باشند و انتخابات هم سالم انجام شود و نظارت درست انجام شود.
گروهها و جبهههای مشخص سلیقه خودشان را بر قانون تحمیل
نکنند. در آن صورت هر کسی را که مردم بیشتر قبول دارند، سرکار
میآید. ممکن است افکار عمومی هم اشتباه کند، اما کمتر از
افراد اشتباه میکند. در آن صورت مردم پشتیبان نظام میمانند.
من اینگونه میبینیم.
پیک نت 18
مهر |