|
آیت الله موسويتبريزی عضو ارشد مجمع مدرسین و محققین حوزه
علمیه قم و دادستان جمهوری اسلامی در زمان آیت الله خمینی با
روزنامه اعتماد مصاحبه ای مشروح کرده است. نکاتی از این
مصاحبه را می خوانید:
اينكه يك روز فردي را عين نظام معرفي كنيم و فرداي پايان قدرتش
او را متهم كنيم درست نيست. البته اگر اين اتهامات بر پايه حق
و قانون باشد ايرادي ندارد چراكه هر كسي در معرض لغزش و خطاست.
اما اگر بي دليل بياييم و بگوييم يكي جاسوس است، آن ديگري فتنه
است و سومي هم انحرافي، اين مساله باعث ميشود آن كساني كه از
اساس و اهداف انقلاب و نظام خبر ندارند، نسبت به همهچيز شبهه
پيدا كنند. در واقع ما با اين اتهامات به اثبات نرسيده سرمايه
ها و اعتبار نظام را از دست ميدهيم. اگر جرياني به دنبال قطع
اين حلقه
هاي وصل است، بايد بازي او را بشناسيم و در برابر اين بازي،
بازي كنيم نه آنكه خواسته و ناخواسته همدست او شويم. حذف كساني
كه به نظام اعتقاد دارند و براي نظام زحمات زيادي كشيده
اند تنها نفعي كه دارد خوشحالي بدخواهان انقلاب است. فرقي
نميكند آقاي هاشمي باشد يا خاتمي.
موسوی تبریز در جای دیگری از این مصاحبه به رواج تملق از قدرت
در جمهوری اسلامی کنونی اشاره کرده و گفت:
سال 59 بود كه مرحوم فخرالدين حجازی تعبيرهايي را درباره امام
به كار بردند. وقتي نوبت به سخنراني امام رسيد چهرهشان ناراحت
بود. مشخص بود كه اصلا از سخنان آقاي حجازي خوششان نيامده است.
امام صحبتهاي خودشان را هم از همين جا شروع كردند. فرمودند
آقاي حجازي حرفهايي زدند كه نبايد ميزدند و اين نحوه حرف زدن و
تعريف كردن درست نيست. البته اين اتفاق بارها رخ داد. به عنوان
مثال يك بار هم مرحوم آيتالله مشكيني به عنوان رييس مجلس
خبرگان رهبري در ديدار اعضاي اين مجلس با امام صحبت كردند كه
اصلا به مذاق امام خوش نيامد تا باز هم امام گفتند من تعجب
ميكنم از آقاي مشكيني كه اين گونه صحبت ميكنند
.
تملق يقينا اگر مستمر باشد باورساز خواهد بود. اينكه فردي
بيايد و راي مردم را با شعارهايي بگيرد و معتقد باشد كه خودش
عقل كل است اگر كساني هم در اطراف او مدام همين باور غلط را
تقويت كنند باعث ميشود او در برابر همه نهادهاي قانوني بايستد
و به تدريج به سمت ديكتاتوري پيش برود. جمهوريت براي مردم
بسيار مهم بود. امام معتقد بودند اسلام منهاي جمهوريت،
امكانپذير نيست و اسلام با جمهوريت تبلور مييابد. در نگاه
اسلام و امام كه مفسر كاملي از اسلام بودند حاكميت بايد از آن
مردم باشد. مسالهيي كه در اصل 56 قانون اساسي هم به آن اشاره
شده است. يادم ميآيد كه روزي مرحوم آيتالله طالقاني به من
گفتند من نميدانم كه امام چگونه ميخواهند جمهوريت را با
اسلاميت پيوند بزنند. براي فردي مانند آقاي طالقاني هم اين
موضوع يك مساله بود اما امام وقتي سخن از دموكراسي و راي مردم
كردند نشان دادند كه جمهوريت همانند اسلاميت براي ايشان
جايگاهي غيرقابل خدشه دارد.
فردي كه ميخواهد نماينده مجلس شود ميگويند برو از امام جمعه
شهرتان نامه بياور كه تو آدم خوبي هستي چه نتيجه
اي
جز اينكه بر ضريب رياكاري و نفاق بيفزايد خواهد داشت؟ اين
رفتارها و سياستهاي غلط باعث ميشود اخلاق جامعه، تغيير كند.
باعث تغيير هويت افراد ميشود، باعث ميشود اين افراد از اين
خوان كه عبور كردند اگر در مقطعي با سيستم مشكل پيدا كردند،
مشكلشان را به نحو ديگري به رخ حاكميت بكشانند. شوراي نگهبان
متاسفانه در ادوار گذشته انتخابات خيلي افراد را رد صلاحيت
كرده است كه هيچ سابقه بدي نداشتهاند و صرفا به اين جهت كه
خوبي آنها به شوراي نگهبان ثابت نشده است يا تعهدشان به ولايت
فقيه به اثبات نرسيده است رد صلاحيت كردهاند كه همين امر باعث
ميشود نتوان از توان بالقوه و بالفعل نيروهاي كارآمد نظام براي
پيشبرد اهداف عالي كشور استفاده كرد.
نظامهاي سياسي توسعهيافته آنگاه كه يك رييسجمهور دوران
رياستجمهورياش به پايان ميرسد بهترين سرويسها را در اختيار او
قرار ميدهند تا بتواند از تجربيات آن فرد بهره ببرد اما
متاسفانه در ايران اين اتفاق رخ نميدهد بلكه كسي كه رييسجمهور
ميشود از سوي جرياني كه هميشه براي نظام مشكلسازي كرده است
متهم ميشود. چرا در اين كشور فقط گروه خاصي بايد بگويد ما حامي
رهبري هستيم؟ بايد به اينها شك كرد. چرا بايد گروه خاصي منتسب
به رهبر باشد. چرا عدهيي بايد بگويند ديگران مخالف رهبري هستند
و ما فقط موافق رهبري هستيم؟ بايد اين درد را درمان كرد.
پیک نت 14 شهریور |
