حمله مسلحانه به سفارت امریکا در شهر بنغازی لیبی ویران شده، و
کشته شدن سفیر و 3 کارمند و دیپلمات سفارتخانه، روز گذشته در
راس اخبار جهان قرار گرفت. بویژه که حادثه در سالگرد واقعه 11
سپتامبر روی داد و این یعنی تازه کردن موضوعی (سوژه ای) بنام
مبارزه با تروریسم. سوژه و موضوعی که بهانه بسیاری از
رویدادهای 10 سال گذشته بوده است، از جمله اشغال عراق و
افغانستان و حتی حوادث کنونی در سوریه.
هر احتمالی را در باره حادثه روز گذشته در شهربنغازی می توان
مبنای تفسیری از این رویداد قرار داد، از جمله "اقدامی با هدف
تنگ تر کردن حلقه محاصره ایران به بهانه مقابله با تروریسم
جهانی و اتمی شدن این تروریسم!".
ممکن است کس و یا کسانی بگویند: مگر می شود یک کشوری سفیر خود
را ترور کند و آن را بیاندازد گردن دیگران؟
ما می گوئیم: مگر رئیس جمهور همان کشور – امریکا- را ترور
نکردند و عامل و طراح آن ترور (کندی) مگر عضو القاعده بود؟
حوادث و زمینه چینی ها و توطئه های جهانی که در بسیاری از
آنها، حتی دولت ها و دولتمردان نیز نقش آفرین اصلی نیستند را
نباید کوچک و یا نادیده گرفت. دست هائی در پشت پرده که هدایت
دولت ها را برعهده دارند و رهبران واقعی جهان هستند را نباید
فراموش کرد. رئیس جمهوری را ترور می کنند تا سکان را بدهند دست
معاونش "جانسون" که در ویتنام فاجعه انسانی آفرید. غم سفیر
دارند؟
این که فیلمی توهین آمیز از حضرت محمد روی اینترنت بوده و یا
یوتیوب فلان فیلم را پخش کرده و... همه می تواند بازی باشد.
حتی تهیه فیلم و پخش آن می تواند یک توطئه باشد.
به دو رویداد باید توجه کرد:
1- اجلاس دوشنبه آینده شورای حکام اتمی که گویا قرار است در آن
اسنادی درمورد تولید کلاهک اتمی در جمهوری اسلامی ارائه شود!
2- انتخابات ریاست جمهوری در امریکا که به هر طریق می خواهند
اوباما را به زیر کشیده و سکان را بدهند دست جمهوریخواهان تا
سلطه بر نفت جهانی با حمله نظامی به ایران و در اختیار گرفتن
کامل نفت منطقه، این سلطه را کامل و نقشه ای را که برای
موزائیکی کردن ایران و منطقه دارند کامل کنند. طبیعی است که
سیاست اتمی و نظامی جمهوری اسلامی که آلوده به پرونده ای قطور
از ترور و تروریسم است و آنچه که حزب الله لبنان و حماس فلسطین
هم کرده و می کند به حساب آن می گذارند گشوده است!
یا اوباما باید پیشگام حمله نظامی به ایران شود و اسرائیل را
همراهی کند و یا باید کنار برود تا جمهوریخواهان این وظیفه را
انجام بدهند. در چنین بازی پیچیده ایست که حادثه بنغازی لیبی
روی میدهد. این که فردا فلان گروه وهابی و یا سلفی و یا هر
گروه مسلمان دیگری مسئولیت این ترور را برعهده بگیرد مهم نیست،
مهم آن نتیجه ایست که می خواهند از این ترور بگیرند.
در چنین فضای آلوده و هولناکی، سکان جمهوری اسلامی و ایران در
اختیار حکومتی بی کفایت و گنجشک روزی سیاسی است که تصور می کند
از این ستون تا آن ستون ممکن است فرجی حاصل شود و روی موج
تبلیغات و ادعا و هیجان به حیات خود ادامه بدهد. مگر درباره
حوادث لیبی و یا بهار عربی و... همین موج سواری را نداشتند؟
نمونه تازه، ذوق زدگی روز گذشته رسانه های حکومتی از حادثه
لیبی و تظاهرات مصر در برابر سفارت امریکا در قاهره بود که
لابد امام جمعه ها نیز سوژه نماز فردا خواهند کرد.
نه این حوادث مبارزه با امریکا و به ادعای آقایان "استکبار
جهانی" است و نه جمهوری اسلامی بر خلاف ادعاها و تبلیغاتی که
می کند علیه امریکا و استکبار مبارزه می کند. حکومتی که ساختار
اقتصادی اش لیبرالیسم اقتصادی و اجرای برنامه اقتصادی بانک
جهانی است، علیه استکبار مبارزه می کند؟
آنچه که می کنند، همسوئی آگاه و غیرآگاه با آن استراتژی بزرگ
جهانی است که دربالا به آن اشاره شد. و از دل آن استراتژی بزرگ
قرار است کشورهای کوچک بیرون بیایند، گلوگاه انرژی جهانی کاملا
در چنگ امریکا قرار بگیرد. محاصره چین و هندوستان و روسیه که
بشدت بیم دارند چرخش دیگری کرده و سکانش بدست دیگرانی بیفتد که
پوتین و مدویوف نیستند کامل شود.
در چنین شطرنج پیچیده ای، سکانداران جمهوری اسلامی فکر کرده
اند بوی کباب می آید. درحالیکه آن بوئی که می آید بوی کباب
نیست، بلکه خر داغ کرده اند!
پیک نت 23 شهریور |