محمد خاتمی با جمعی از
مردم اصفهان
دیدار کرد. او دراین دیدار گفت:
امروز گاه با احساس نامیدی و بیآیندگی مواجه می شویم. چرا در
بخش هایی از جامعه نشانه هایی از دلزدگی و حتی یأس می بینیم؟
مگر عوامل اسرائیل و آمریکا در اینجا حکومت میکنند؟
همه کسانی که اینجا حکومت میکنند، از خود ما هستند؛ اما چه
شده که چنین ناراحتیای وجود دارد و از جمله افرادی که اینجا
حضور دارند، از حرفهایشان گاه بوی نومیدی به مشام می رسد. این
مسأله قابل بررسی است. ما در حال حاضر در
شرایط
بسیار حساس و مهمی به سر میبریم. مملکت در معرض خطرهای بسیار
بزرگی است، هم از نظر درونی و هم بیرونی.
اولا برخلاف آنچه که گفته میشود، مایه اقتدار و قوام نظام ما،
رابطه متقابل میان مردم و حکومت است بخصوص نخبگان و نسل جوان
جامعه. درست است که همه افراد جامعه مهم هستند اما نخبگان به
عنوان تاثیرگذاران در جامعه و نسل جوان به عنوان نیروی با
نشاطی که آینده کشور را تعیین میکند، اهمیت خاصی دارند. اگر
کشور، نظام یا حکومتی توانست اعتماد این افراد را جلب کند و
رابطه با آن ها براساس اعتماد و احترام و محبت بود، آن جامعه،
جامعهای مقتدر خواهد شد.
آیا واقعاً در حال حاضر در کل جامعه ما و بهخصوص در جوانان و
نخبگان، چنین حالتی وجود دارد؟
آیا واقعا در حال حاضر در جامعه ما، خط مشیها و اقدامهایی
که انجام میشود، مقبول جامعه است؟ اولا در سطح جامعه عمومی
نوعی نارضایتی دیدهمیشود. نمیخواهم بگویم این نارضایتی منشأ
یک انقلاب دیگر می شود، نه. قصد من این نیست، اکثریت جامعه،
حتی کسانی که دینی هم نیستند، ولی صاحب انصاف اند نیز نه با
دخالت خارجی موافق اند و نه می خواهند نظام از بین برود.
اتفاقاً ما حافظ نظامیم و مدافع آن و به همین دلیل برای
پایداری آن خواهان اصلاحات هستیم زیرا اگر این اصلاحات انجام
نشود، اولین زیانکار نظام است و در این مورد
کسانی
مسؤول اند که این زمینه را به وجود آوردهاند. من معتقد نیستم
باید این نظام را براندازی کرد و نباید هم چنین چیزی اتفاق
بیفتد. ما با اصل نظام، امام و جمهوری اسلامی موافقیم، اما به
روشها و سیاستهای جاری انتقاد داریم.
بعضی روشها، روشهایی است که نمیتواند دوام داشته باشد؟ الان
مسائلی که در اینجا مطرح شده، منهای مسایل سیاسی است که از
بابت آن رنج دیدهایم. آیا واقعا این نحوه صحیح اداره مملکت
است؟ آیا با
۵۵۰
میلیارد دلار درآمد نفتی در ایران، یعنی حدود
۶۰
درصد کل درآمد نفتی از
۱۰۰
سال گذشته، باید امروز شاهد چنین تورم و گرانیای در ایران
باشیم؟
عزیزی چند روز پیش میگفتند برای خرید به جایی رفته و آقایی
مرتب و شیکپوش را دیدهاند که کیسه میوهای که حدود
۵۰
عدد گیلاس در آن بوده، در دست داشته. برایشان جای سوال بوده که
با این سر و وضع چرا این مقدار؟ وقتی فروشنده به او گفت قیمت
آن میشود
۳
هزار تومان، گفت: «ببخشید من به اندازه
۲
هزار تومان میخواهم!»
۲
هزار تومان یعنی یکسوم کیلو؛ واقعا چرا؟
در حال حاضر مردم در شرایط نابسامانی از لحاظ تورم و… زندگی
میکنند. مشاهده آمار و گزارشهایی که خود آنها نیز اعلام
میکنند، بسیار وحشتناک است. این ها
هشدارهای
بزرگی است برای جامعه و این ها است که به نظام لطمه می زند.
ما جمهوری اسلامی را قبول داریم و خواهان آن هستیم و دغدعهمان
این است که معیارهایی که جمهوری اسلامی باید داشته باشد، رعایت
شود. از وضع مملکت گرفته تا زندانها و روزنامهها و جراید. پس
بیایید کاری کنیم جوانان از جنبههای مادی، معیشتی، کار و
تحصیل و تفریح مشکل نداشته باشند یا کمتر داشته باشند. حقوق و
حرمت همه افراد رعایت شود، امکانات کشور که متعلق به ملت است
در مسیر درست به کار گرفته شود. در حال حاضر در دانشگاهها،
برخورد و تعامل با استادان و دانشجویان بسیار تحقیرآمیز و
نادرست است که این مسأله جای بحث دارد.
هر کس با هر عقیدهای و گرایشی، وقتی در چارچوب قانون اساسی
عمل میکند، از تمام حقوق شهروندی باید برخوردار باشد. ما می
گوییم فضا باز شود و زندانیان سیاسی آزاد شوند. فضای جامعه طبق
موازین قانون اساسی سالم و باز شود و وضعیت امنیتی به وضع
سیاسی رقابتی مبدل گردد و
…
اینها از جمله اهداف کل جنبش و اصلاحات است. با ذکر اینکه
قانون اساسی را قبول داریم، در چارچوب نظام هستیم و با
براندازی آن مخالف و با روشهای غیرمدنی در برخورد با مسایل و
تندروی و خشونت مخالفیم. این برنامه کلی بارها بیان شده است.
ما هم اصول و معیارهایی داریم. بالاخره برای این انقلاب جانها
داده شده است.
اگر قبل از انقلاب نیز مردم به نوعی رنج کشیدند و حال اگر قرار
باشد چنین رنج هایی در حال حاضر هم باشد چه تفاوتی وجوددارد؟ پیک نت اول
مرداد |