|
بموجب قرائنی که بدست آمده، رهبر جمهوری اسلامی با پیش بینی
سقوط قطعی بشار اسد، تغییر سیاست اتحاد سوریه با جمهوری اسلامی
و نزدیک تر شدن خطر حمله نظامی به ایران، بصورت غیر مستقیم
فرمان اقتصاد جنگی را صادر کرده است. از جمله دلائل دیگر اتخاذ
این سیاست اقتصادی، مسئله ناممکن شدن مصالحه اتمی با 6 کشور
بزرگ و اتمی جهان است. امریکا و اروپا به هیچ وجه حاضر به لغو
تحریم ها نیستند و توقف کامل غنی سازی اتمی را از جمهوری
اسلامی می خواهند. آنها پس از این مرحله، تازه کنترل مستقیم و
سر زده پایگاه های اتمی جمهوری اسلامی را در برنامه دارند تا
در صورت تائید غیر نظامی بودن فعالیت های اتمی در ایران، لغو
تحریم ها را بتدریج بررسی و آغاز کنند. تحریم هائی که بصورت
یکجانبه از سوی امریکا و اروپا علیه ایران اعمال می شود. لغو
قطعنامه های تحریم از سوی شورای امنیت، خود بحث و مرحله
جداگانه است و به تشکیل این شورا و تصمیم آن موکول شده است.
بدین ترتیب است که اگر توقف کامل غنی سازی از سوی جمهوری
اسلامی پذیرفته شود، معنای دیگری ندارد جز شکست بزرگ و آشکار
سیاست اتمی و نظامی جمهوری اسلامی که سکاندار مستقیم آن علی
خامنه ایست. با این شکست، فروریزی نیروها در سپاه و مخالفت ها
و موافقت ها و انتقادها آشکارا بیان خواهد شد و پاسخگوی اصلی
شخص خامنه ایست. و اگر او نخواهد تن به این شکست بدهد، باید با
تحریم ها کنار بیآید و در مرحله بعد، خود را برای رویاروئی
نظامی با حمله نظامی به ایران آماده کند. و این در شرایطی است
که دیگر سنگر مقدمی بنام سوریه و حزب الله لبنان - حداقل مانند
گذشته- وجود ندارد.
بدین ترتیب است که کشاکش، جدال، بحث و اختلاف در پشت صحنه قدرت
منجر به سخنرانی های اخیر خامنه ای که از آن بوی جنون می آید
شده ( جمعیت 200 میلیونی، بستن در چاه های نفت و ...) و
دستوراتی که برای اقتصاد جنگی داده است.
رئیس کل بانک مرکزی اعلام کرد، در زمان تحریم نمی توانیم
مقررات عادی را رعایت کنیم. بر این اساس همانطور که در جنگ های
نظامی یکسری جنگ های نامنظم وجود دارد در تحریم هم که کمتر از
جنگ نظامی نیست باید یکسری جنگ های نامنظم اقتصادی را شروع
کنیم. این جنگ های نامنظم را آغاز کرده ایم و هفته ای هفت روز
جلسه داریم و قرارگاهی در بانک مرکزی برای این منظور ایجاد
کرده ایم.
پیک نت 11
مرداد |
