از آنجا که شما رئیس جمهور زمان جنگ تحمیلی بوده اید,اطلاع
دارید که اگر فرزندان این مرز و بوم ذره ای در آرمانهایشان
تردید میداشتند, خطوط جبهه ها خالی از حضور نبود؟همان همدلیها
بود که بخاطر اعلام حقایقی که دولت وقت با مردم در میان
میگذاشت, امکان عبور از شرایط بد اقتصادی آن زمان را فراهم
میکرد. ترکیب آرمانگرایی با واقعیت در وضعیت امروزین, زمانی
اتفاق می افتد که شما و همراهانتان در «حاکمیت یکدستی که مورد
رضایت شخص شماست» با مردم صادق می بودید و حقایق را به ایشان
بازگو میکردید. حقایقی که شما در طول دوران زمامداری کشور در
22 سال گذشته و دولت نزدیک بشما در طول 7 سال گذشته,نه تنها با
مردم در میان نگذاشتید بلکه هم پنهانش کردید و هم دنبال
کنندگان حقیقت و افشاگرانش به تیر غیب دچار شدند!
شما در حالی از آگاهی عموم مردم سخن گفتید که در زمان مجلس ششم
با حکم حکومتی ای که برای رئیس مجلس وقت«شیخ مهدی کروبی» ارسال
کردید؛امکان تغییر قانون مطبوعات - به نفع آزادی تبادل اطلاعات
و آگاهی مردم - را وتو کردید! و اندکی پس از آنهم بواسطه اشاره
شما, دستگاه قضایی -که ریاستش توسط شما تعیین می شود - یک شبه
حکم توقیف بیش از 70 روزنامه و مجله را صادر کرد.
بگذارید از آنجا که شما گفته اید « آگاهی عموم مردم» بی پرده
سخن بگویم! در ادبیات جنابعالی,همواره نوعی تکبر و خود بزرگ
بینی وجود دارد که مانع آن میشود خودتان را در دایره قدرت
مسئول عواقب سخنان خود بدانید! شما همیشه به دیگران دستور
دادید که چنین و چنان کنند- و حتا اگر آن دستور اشتباه بوده
باشد- اما همیشه غیر مستقیم و با انتقاد از زیر دستان ,خود را
مبرا از پاسخگوئی دانستید!
اینگونه که نمیشود! پس آن مجلس خبرگان مردم برای چه در قانون
گنجانده شده؟ نکند صرفا و بخاطر مسیر غلط و دارای اشکال قانون
که شورای نگهبان با واسطه و مستقیم توسط شما انتخاب میشود,برای
مجلس خبرگان,پازلی از افراد متملق -و یا نزدیک به منویات خویش
-و در بظاهر انتخاباتی عمومی تعیین میکنید تا در ظاهر قانون را
رعایت اما دور زده باشید؟؟
در جای دیگری از سخنانتان با اشاره به عزت ملی، زندگی ایمان
مدار، مشارکت در مدیریت کشور، پیشرفت همه جانبه، استقلال
اقتصادی - سیاسی و برخورداری از آبروی بین المللی را از
مطالبات واقعی مردم ,گفته اید:« این خواسته های ملت دقیقاً در
جهت آرمانهای انقلاب است و نشان می دهد که آرمانگرایی با واقع
بینی منافاتی ندارد.» و در جای دیگری هم برای رسیدن به اهداف
فرمودید:«برای اینکه آرمانها در حد شعار باقی نماند باید
مسئولان و مردم آنها را بصورت منطقی و متین پیگیری کنند»
آیا هیچ از خود پرسیده اید که دستیابی به انرژی هسته ای,بجز
خواسته شما و هواداران و دستگاه نظامی تان,خواسته چه درصدی از
مردم ایران است؟
آیا هیچ از خود پرسیده اید که برخورداری از آبروی بین المللی و
مطالبات واقعی مردم چیست و چگونه به دست می آید؟؟
آیا از خود پرسیده اید این مردمی که نجیب و متین و
محجوب,سالهاست منتظرند شعارهای عوام فریبانه دولت محبوب شما
محقق بشوند؛چطور به پاسخ سئوال و آرزوهایشان برسند؟؟
آقای خامنه ای!
همیشه سخن گفتن و کلمات زیبا را پشت هم قطار کردن آسان است؛
اما بوقت عمل است که صدق گفتار گوینده مشخص شده و ملاک بازخورد
اجتماعی با گوینده میشود!
من بشخصه و بعنوان شهروندی از کشور ایران -بمصداق فریضه مهم
دینی امر به معروف و نهی از منکر- به شما هشدار میدهم که دست
از فریفتن خویش و مردم بردارید و تا دیر نشده به دامان حقیقت
باز گردید.این حصاری که به دور خویش کشیده اید که تنها کسانی
که موافق و متملق و مجیز گوی شما هستند را بشکنید.بگذارید
دلسوزان حقیقی ملت,فرهیختگان و دانشگاهیان با شما سخن بگویند و
مشاورت دهند تا از حقایقی که در اطرافتان افتاده؛آگاه تان
کنند! شما یا خودتان را به خواب زده اید و میدانید که چه می
گذرد و یا عامدانه آنها را نادیده میگیرید! که در هر
دوحالت,اگر مجلس خبرگان میتوانست به وظایف خویش عمل کند شما را
از جایگاه تان باید پائین می کشید.شما کشور را با دستورات و
فرامین تان به سمت نابودی مطلق هدایت کرده اید.
شما پیش از تائید انتخابات - برابر قانون -توسط شورای نگهبان و
وزارت کشور,در صبح روز 23 خرداد 88 با انتشار تبریک خویش به
رئیس دولت خودخوانده,اینبار با صراحت و بدون پرده پوشی رای
مردم را نادیده گرفتید و در طول تمام سه سال گذشته و با اشاره
شما بسیاری از فعالان سیاسی و اجتماعی و حزبی را به بند و حبس
و داغ و درفش مهمان کردید!
مگر مردم ایران در انتخابات سال 88 برای پیگیری«متین و بصورت
منتقی» خواسته هاشان به پای صندوقها نرفته بودند؟؟
مگر شما آرمانهای بنیانگذار جمهوری اسلامی را فراموش کردید که
گفته اند«میزان رای ملت است»؟؟
اینجاست که هر آدم منصفی میتواند فاصله حرف تا عمل شما را
بسنجد و درباره شما قضاوت کند.
وقتی در سال 88 در یکی از سخنرانی هاتان مردم معترض را مشتی
میکروب و در تمام سه سال گذشته آنها را فتنه گر خوانده
اید؛اینک از کدام آرمانهای ملت و مردم سخن میرانید؟؟ آنهم
مردمی که شما و دولت نزدیک تان برای ایشان ارزشی قایل نیستید.
و جمعی از همین مردم بی گناه بواسطه اعتراض به ربودن رای شان
در کف خیابانهای شهر را به خاک و خون کشیدید.
در همین سخنرانی تان از واقعیت نمایی و واقعیت سازی یا بهتر
بگویم تحریف حقایق سخن گفته اید: «دشمنان انقلاب و اسلام سعی
می کنند با واقعیت سازی و واقعیت نمایی، مسئولان و مردم را
دچار خطا در محاسبات کنند.»
«اگر اسیر این واقعیت نمایی شویم و در محاسبه توان خود و یا
دشمن خطا کنیم راه را اشتباه خواهیم رفت.»
ولی در همین سخنرانی تان««ملاحظه همه واقعیات کشور در کنار
یکدیگر را، باعث امیدواری فراوان» برشمردید !!؟و گفته اید:
«این واقعیات نشان می دهد که اگر چه راه ملت ایران بسوی
آرمانها، دارای چالش است اما بن بستی در این راه وجود ندارد»
آقای خامنه ای
!
اینروزها مردم در صف های طویل همراه با توهین و تحقیری ایستاده
اند تا -بواسطه سماجت های بی مورد شما و نظامیان تان,برای
دستیابی به سلاح هسته ای تحت نمایش «انرژی هسته ای»- مرغ و
مایحتاج ضروری شان را با ارائه کارت شناسایی!! دریافت کنند.
این حرف من نه سیاه نمایی است ونه بقول شما واقعیت سازی! بلکه
تمام واقعیت عریان رخدادهای کشور است.
من بیاد ندارم که در دوران جنگ تحمیلی که ایران در شرایط بسیار
بد اقتصادی و تحریم قرار داشت,مردم این چنین تحقیر شده باشند.
و برای دستیابی به مایحتاج شان با مخاطره ای روبرو شده
باشند.هرچند که ارزاق عمومی بصورت جیره بندی و کوپنی بود.اما
تشکیل صفهای دو سه هزار نفری در فروشگاهها برای تهیه مرغ و
گوشت آنهم برای ساعتها جز شرمساری برای شما و دولت خود خوانده
فعلی چیزی باقی نمیگذارد,اما در سخنانی که شما و رئیس دولتتان
به زبان راندید,ذره ای از این واقعیتها گفته نشد!! در اینجا
این شما هستید که با کتمان غیر مستقیم حقایق,واقعیت را وارونه
نمایی میکنید و به هوادارانتان تحویل میدهید.
شما نمیخواهید بپذیرید که کشور را شما و همه کسانی که به
باورهاتان نزدیک تر هستند؛به بن بست رسانده اید و این واقعیتی
غیر قابل کتمان و انکار است.
مردم بدون تردید منتظر بودند در حمایت از خودشان و از زبان شما
سخنی بشنوند اما متاسفانه چنین نشد! و شما نه فقط از ایشان
دفاعی نکردید بلکه بر طبل فریب و تحمیق شان محکم کوبیدید! آیا
این سخنان خود را از همین سخنرانی آخرتان بیاد دارید؟
در آن دوره ای که ادبیات مسئولان ما آمیخته به تملق گویی از
غرب و امریکا شد، فردی که مجسمه شرارت بود، به خود اجازه داد
که جمهوری اسلامی ایران را محور شرارت معرفی کند.
--
در آن دوره بواسطه همراهی با غربی ها و عقب نشینی هایی که
انجام گرفت، آنها آنقدر جلو آمدند که من مجبور شدم شخصاً وارد
میدان شوم.
--
غربی ها در آن دوره آنقدر گستاخ شدند که حتی هنگامی که مسئولان
ما به سه سانتریفیوژ قانع شده بودند، آنها مخالفت کردند اما
امروز 11 هزار سانتریفیوژ در کشور فعال است.
--
اگر آن عقب نشینی ها ادامه پیدا می کرد قطعا امروز از
پیشرفتهای هسته ای و نشاط و ابتکار علمی در کشور خبری نبود.»»
این سخنان شما مخاطبی جز دولت 8 ساله اصلاحات ندارد و نیک
میدانید که در همان دوران و برای دومین بار در تاریخ تاسیس
سازمان ملل متحد,نام و آوازه ایران درخشیدن گرفت و بواسطه سخن
و منش و رفتار صلح طلبانه سید محمد خاتمی و سخنرانی ماندگارش
در صحن سازمان ملل بود که ایران توانست از آن نگاههای خصمانه
پیرامون خویش و انزوایش بدر آمده و با زبانی متین با جهان سخن
بگوید.
وقتی این قسمت سخنان شما را میخواندم,بی اختیار بیاد مردمی
افتادم که در سالهای 76 و 80 و با هزاران امید و آرزو برای
فردای بهتر به دولت اصلاحات که خاتمی آنرا نمایندگی میکرد,رای
دادند.اما با این سخنان شما که مغرورانه بدنبال مقاصد
خود,اعلام کردید شخصا مداخله کرده اید,مشخص است که برای شما
مطالبات و خواسته های مردم ارزشی نداشته و با با این سبقه
تاریخی وقتی به انتخابات 88 میرسم,تحلیل وقایعش آسان میشود.
پیداست که این سخن شما,نشانه ی آشکاری از عدم پذیرش هرگونه
حرکت اصلاح طلبی در درون نظام بجز نگاهی که شما دنبال
میکنید,تلقی خواهد شد و نمیتواند به هیچ شکلی برداشتی جز خصومت
دیرینه با اصلاح طلبان و جنبش سبز آزادی خواهی تلقی شود. شما
حتا بواسطه انتشار متن کامل سخنان و تصاویر منتشر شده اش,نمی
توانید بگوئید که در سخنان شما تحریفی بوجود آمده است.
آقای خامنه ای!
شما ادبیات فاخر گفتمان اصلاح طلبی را با همه فرهیختگان و
اندیشمندان و نیک خواهانش کنار میگذارید,تا با حمایت
آشکار,دولتی که فساد اخلاقی و اقتصادیش و ضعف مدیریت و برنامه
ریزی اش و همچنین ماجراجویی های گاه و بیگاهش را به عرش
برسانید و حتا تا بدانجا در حمایت از ایشان پیش میروید که جدای
گفتن «از همه به من نزدیک تر است» و بمنظور سرپوش گذاشتن بر
بزرگترین اختلاس تاریخ بانکداری جهان فرمودید: «کشش ندهید!!
»
آقای خامنه ای
!
کجای مسیر [مهاجرت آشکار بسیاری از نخبگان و باز نشستگی زودتر
از موعد و بازخرید دانشگاهیان در سالهای زمامداری دولت نهم و
دهم و زندانی کردن بسیاری از مدیران گذشته ی کشور بواسطه حمایت
از مهندس میر حسین موسوی در انتخابات 88 و همچنین خروج
ناخواسته بسیاری از فعالان سیاسی و اجتماعی از کشور]میتواند به
«نشاط و ابتکار علمی»منجر شود.
آقای خامنه ای!
داشتن 11 هزار سانترفوژ فعال در کشور افتخار نیست! بلکه رضایت
مردم از حاکم افتخار است.شما خود روحانی هستید و از علوم دینی
مطلع و خود را از شیفتگان حضرت علی (ع) میدانید! چطور است که
در زمامداری خودتان مردم در سخنانتان مدام تکرار می شوند اما
در شیوه و روش حکومتی تان مشتی میکروب خوانده و گوسفند خطاب
میشوند که نیاز به چوپانی برای هدایت دارند؟؟
آقای خامنه ای!
شما کُند و ناکارآمد شدن حربه تحریم در صورت مقاومت مدبرانه در
مقابل آن را یکی دیگر از واقعیات دانستید و گفته اید: «فشارهای
اقتصادی کنونی بر ضد نظام اسلامی، همچون گذرگاه و برهه ای است
که کشور از آن عبور خواهد کرد زیرا ادامه طولانی مدت آن به نفع
کشورهای غربی نیست.»
حتما اطلاع دارید که سایر کشورهای نفت خیز جهان و بطور دقیق تر
کشورهای حاشیه خلیج فارس با تدارک خط لوله ای برای دور زدن
تنگه هرمز و انتقال نفت به بندرگاههای نفتی در دریای عمان,این
تهدید نظامیان و دولت تخت امر شما را عملا فشل کرده اند که با
بستن تنگه هرمز,موقعیت خودمان را تغییر میدهیم!
من بعید میدانم که همه آن عزیزانی که در طول سالیان دفاع مقدس
از کیان کشور پاسداری کردند,با شما و این سخنان تهدید آمیز تان
موافق باشند و یا بطور کلی مردم با همه اختلافهای فکری و
عقیدتی شان با یکدیگر در زمان تشدید بحران پشت سر شما بایستند
و بخواهند شما را در رسیدن به مقاصد شخصی خود و هوادارانتان
همراهی کنند.
شما در سخنان خودتان ,آمریکا و رژیم صهیونیستی را تنها نفع
برندگان از فشار بر جمهوری اسلامی خوانده اید و تأکید کردید:
«بقیه کشورهایی که وارد ماجرا شده اند، با زور فشار و یا
رودربایستی بوده است و این شرایط ادامه پیدا نخواهد کرد.»
از شما می پرسم! شما به مدد اعتماد به کدام کشور خارجی این سخن
را بزبان رانده اید ؟؟آنهم وقتی که حتا چین و روسیه هم در
دقیقه نود و با وجود همه امتیازاتی که از شما و دولت خودخوانده
تان دریافت کرده و می کنند؛به انجام تحریمها رای میدهند؟؟
شما با گفتن اینکه استثنا شدن 20 کشور از تحریم نفتی ایران و
تلاش برخی کشورهای غربی برای دور زدن تحریم ها ,نشانه های
امکان پذیر نبودن ادامه شرایط کنونی است گفته اید: « همه این
واقعیات نشان میدهد که باید با توکل بر خدا، افزایش خطرپذیری،
استفاده از تدبیر و درایت، راه مقاومت را ادامه داد»
آقای خامنه ای!
تا کی سرنوشت بیش از هفتاد و پنج میلیون ایرانی و حیات و ممات
شان باید توسط شما و اعوان و انصارتان در خطر بیفتد ؟ و ملت
باید تا چه زمانی تاوان این قدرت طلبی ها و زور آزمایی های شما
با دشمنان فرضی و همچنین مخالفان سیاستهای تان را بدهند؟ تحریم
های همه جانبه روی دوش و زندگی این مردم نجیب و دوست داشتنی که
«میکروب و فتنه گر» میخوانید؛دارد سنگینی میکند.کمر ملت در
برابر گرانی ها و کمبودها خم شده و شما در این شرایط تازه
درباره افزایش جمعیت هم سخن گفته و مسئولان دولتی و وعاظ مذهبی
را تشویق به تبلیغات در این زمینه کرده اید!!
بهتر نیست دست از این فرافکنی ها بردارید و به مصالح و مشکلات
و معضلات فعلی همین جمعیت حاضر بپردازید که مطابق آمارهای رسمی
بیش از 50 درصد آن زیر 30 سال سن دارند و برخلاف این گفته شما
جزو جوانترین جمعیتهای جهان محسوب می شود.
شما در گفته هایتان باز هم با مغلطه و لاپوشانی و درست در مسیر
اظهار نظرتان درباره مفاسد اقتصادی دولت و اختلاس بزرگ که
گفتید: «کشش ندهید» اینجا هم از مدیریت مصرف سخن گفته ایدکه :«
امروز تعادل در مصرف یک حرکت جهادی است و همه دستگاههای دولتی
و غیردولتی و همچنین آحاد مردم باید موضوع پرهیز از اسراف و
استفاده از تولیدات داخلی را جدی بگیرند.» این سخنان شما در
این شرایط قابل پذیرش نیست! شما در دوران اصلاحات مسئولان را
به رسیدگی به مشکلات اقتصادی و معیشت مردم دعوت می کردید و با
تحکم برای رفع آنها به دولت هشدار میدادید؛چه شده که اینک این
مسایل-گرانی ارزاق و مایحتاج ضروری خانواده ها-نه برایتان
اهمیت دارد و نه به دولت درباره اش تذکری می دهید؟
جناب آقای خامنه ای! در کدام گردنه تاریخ ایستاده اید! اینجا
ایران است.شرایط احد و خیبر و جنگ خوارج و نهروان و بدر اینجا
مصداقش را تنها در هواداران و نظامیانتان دارد. مردم عادی از
این قائده استثنا می شوند,پس بعنوان یک ایرانی و یک مسلمان و
از آنجا که خود شما در سالهای دهه 70 فریضه امر به معروف و نهی
از منکر را بسیار مهم و همگان را تشویق بدان کردید؛تلاش کردم
تا - اگرچه این مقاله ام را نخواهید دید و باطبع نمیخوانید-
شما را به پرهیز هشدار داده و بخواهم شما را به خیر خواهی اول
برای خودتان و بعد برای مردم ایران دعوت کنم.نگذارید بواسطه
زیاده خواهی های شما مردم بیش از این دچار رنج و زحمت
بگردند.به قانون باز گردید و از تصرف حقوق حقه ملت دست
بردارید.لازم نیست شما «شخصا وارد میدان بشوید»! بلکه اجازه
دهید مجموعه ای از معتمدان ملت و فرهیختگان و سیاستمداران با
تدبیر درست ,کشور را از ورطه هولناکی که شما و یارانتان برایش
ساخته اید,نجات دهند.
پیک نت 14
مرداد |