نزدیک به یک هفته
پس از زلزله در بخش هائی از آذربایجان شرقی، سرانجام مقام معظم
فرزانه که لابد منتظر بود نخبگان دستچین شده زلزله را به
دیدارش ببرند تا برایشان سخنرانی کند، از بیت رهبری بیرون آمد
و راهی منطقه شد. او به مردم زلزله زده گفت که آمده ابراز
همدردی کند!
کار او البته
نباید همدردی باشد. همدردی را کار همه آنهائی است که کار دیگری
از دستشان بر نمی آید. او که سفرهای تبلیغاتی و جنجالی احمدی
نژاد به استان ها و شهرها و روستاها را زنده شدن انقلاب تبلیغ
کرده و بارها اعلام کرده بود و حتی برای ادامه آنها دست به
کودتا علیه موسوی زد، کارش نباید همدردی باشد. او که در نوع
لباس زنان و رشته های تحصیلی دانشگاهی و تعیین وزیر و وکیل و
بشین و پاشوی نمایندگان مجلس دخالت دارد،
او که به تقلید شاهنشاه آریامهر لیست
زندانیان سیاسی را خدمتش می برند تا بگوید چه کسی را که دوره
زندانش تمام شده آزاد کنید و یا در زندان نگهدارید، پیش از همدردی باید
پاسخگو باشد. پاسخ به این پرسش اساسی که اگر برای مردمی که زیر
آوار زلزله ای که چندان هم قوی نبوده مانده و مرده اند،
سرپناهی غیر از خشت و گل بود این زلزله چنین کشتار و ویرانی به
بار می آورد؟ اگر پاسخ منفی است، آنوقت او باید پاسخ بدهد که
این پول عظیم نفت کجا مصرف شده؟ به جای آباد کردن جنوب لبنان و
کمک نقدی به جمهوری "قمر" اگر فکری به حال بلوچستان و کردستان
و آذربایجان و نقاط دیگر ایران شده بود، با یک زمین لرزه کوچک
چنین می شد که شد؟ او که 5 سال پیش در دیدار خاتمی و پروتی
رئیس جمهور ایتالیا که برای گفتگوی تمدن ها به ایران آمده بود
گفت: گفتگو خوب است اما برای دفاع به ابزار دیگری هم نیاز هست
(یعنی تسلیحات موشکی) باید پاسخ بدهد که وقتی مردم یک کشوری
چشم دیدن حاکمیت را ندارند، بزرگترین زرادخانه اتمی هم دردی را
دوا نمی کند، حتی اگر جمعیت ایران 200 میلیون باشد، که هدف از
آن درست کردن گوشت دم توپ جنگ است و خیال مالیخولیائی افزایش
جمعیت شیعه!
رهبر جمهوری
اسلامی که فرمانده صدا و سیما "ضرغامی" مطابق دستورات او عمل
می کند و اخبار و تصاویر زلزله را سانسور کرد، زیر فشار افکار
عمومی بسیج شده برای کمک مردمی به زلزله زدگان و پوشش خبری
تحریک آمیز رسانه های خارج از کشور که منتظر حادثه ای برای
تحریک قومیت ها در ایران هستند راهی آذربایجان شد. سفری که به
نوشداروی بعد از مرگ سهراب می ماند. آن سپاه و تاسیسات و
امکاناتش و آن تشکیلات دفاع غیرعامل که ادعای تامین امنیت مردم
در صورت حمله نظامی به ایران را دارد، کجا بودند برای ابتدائی
ترین کمک ها به زلزله زدگان. و ویرانه ها و کشتارهای این زلزله
کجا و آن ویرانه ها و کشتارهائی که در صورت حمله نظامی به
ایران حدس زده می شود کجا!
درعرض همین یک
هفته چنان واکنشی در آذربایجان علیه حکومت مرکزی و غفلت هایش
برای کمک به مردم و در واقع بیگانگی اش با مردم ایجاد شد که
حالا، آنها که خیال تجزیه خاک ایران را دارند آن را نیز به
حساب می آورند.
همزمان با سفر
خامنه ای به آذربایجان، احمدی نژاد نیز که تاکنون ماست در
دهانش نگهداشته بود، ناگهان یادش افتاده که در آذربایجان زلزله
آمده و گفته که مشاورانش توصیه کرده اند سفر به آذربایجان برود
و از رهبر عقب نماند!
پیک نت 28
مرداد |