اجلاس فوق العاده مجلس خبرگان دو روز دیگر تشکیل خواهد شد.
اینکه کشور عملا در حالت "فوق العاده" است تردید نیست ولی این
خبرگان با بقول مردم "خفتگان" رهبری معمولا تا شرایط خیلی فوق
العاده و اضطراری نشود از خواب بیدار نمی شوند و به همین دلیل
اکنون این پرسش مطرح است که چه عواملی ضرورت چنین اجلاس فوق
العاده را بوجود آورده است.
چندان کنکاش لازم نیست تا فوق العاده بودن وضعیت را در همه
عرصه ها ببینیم. سیاست جنگی حکومت مانند مذاکرات اتمی آن به بن
بست رسیده؛ شعار "انرژی اتمی حق مسلم ماست" فراموش شده و دیگر
صدا و سیمای حکومتی شبانه روز آن را تکرار نمی کند؛ گرانی و
تورم مردم را پای درآورده، نفس تولید داخلی به شماره افتاده و
روزبروز شمار بیشتری از کارگران و زحمتکشان شغل و کار خود را
ازدست می دهند. در عرصه اخلاقیات و هنر و فرهنگ، فساد و فحشا و
اختلاس همه جا را گرفته و حکومت در حال تبدیل کل جامعه به آینه
ای از خود است. تحریم های اروپایی که احمدی نژاد آن را ورق
پاره نامیده و رهبر مایه "شکوفایی اقتصادی" دانسته بود اکنون
ضعف های یک نظام اقتصادی را که در اثر اجرای برنامه های صندوق
بینالمللی پول و بانک جهانی به خصوصی سازی در داخل و واردات
از بازار جهانی وابسته شده آشکار کرده است. ضمن اینکه بی
لیاقتی و ناکارآمدی "دولت امام زمان" را بیش از پیش در معرض
دید توده مردم قرار داده است.
در مقابله با این وضع توپ خالی شلیک موشک و ادعاهای تحریک آمیز
بستن تنگه هرمز بدون آنکه بتواند در داخل کشور نیرویی را پشت
حکومت بسیج کند، تنها اوضاع را در عرصه بینالمللی وخیم تر
کرده است. رهبر و سپاه، که مانند شاه و ارتش سابق، دو پایه
حکومت محسوب می شدند، هر دو مشروعیت خود را از دست داده اند و
نگرانی از این امر به بالاترین سطوح حکومت رسیده است. حکومتی
که نه مقبولیت مردمی دارد و نه توانایی اداره کشور را؛ بدون
فروش چند میلیون بشکه نفت در روز نمی تواند برای مردم خود و
جهان شاخ و شانه بکشد.
شایعات مربوط به بیماری رهبر که ریشه در انتظار مردم برای
رهائی از چنگال او بعنوان سمبل تمام این بحران را دارد نیز به
این وضع افزوده شده است. حتی حکومتیان ناتوانی او در تصمیم
گیری و یا گرفتن تصمیم های نابخردانه نظیر کودتای 22 خرداد و
حوادث پس از آن درک کرده اند. ظاهرا آخرین خفتگان هم از خواک
اصحاب کهف برخاسته و متوجه شده اند که آخرین سرنشینان کشتی در
حال غرق نظام اند.
آقای خامنه ای نظارت خبرگان بر کار خود را نپذیرفت و بدین
ترتیب، این پرسش مطرح است که آیا خبرگان تصمیم گرفته خود بدون
توجه به نظر رهبر بر کار وی نظارت کند یا آنکه رهبری در آستانه
گرفتن تصمیمی است که برای اعلام آن نیاز به پشتیبانی خبرگان
دارد یا می خواهد اعلام آن را به گردن خبرگان بیاندازد.
چون حکومت شفاف نیست، چون تصمیم گیری ها در پشت درهای بسته و
پنهان از چشم مردم صورت می گیرد، که خود به معنای عدم اعتماد
به مردم، یا مغایر بودن این تصمیم ها با منافع مردم است، در
مورد دلیل اصلی اجلاس خبرگان هم تنها می توان به حدس و گمان
متوسل شد. ولی در ورای همه این حدس و گمان ها واقعیت وضعیت فوق
العاده در کشور به جای خود باقیست. انقدر دلیل و زمینه برای
وضعیت فوق العاده وجود دارد که هر کدام از آنها می تواند توجیه
کنده برگزاری نه یک که ده جلسه اضطراری و فوق العاده خبرگان
باشد. در روزهای آینده مشخص خواهد شد که کوه اجلاس خبرگان این
بار هم موش خواهد زائید و یا اینکه تصمیم ها و عقب نشینی های
مهمی در کار است که خبرگان برای تصمیم گیری یا تایید آنها دور
هم جمع شده اند.
پیک نت 19
تیــــــر |