رد هر گونه عقب نشینی از تحریم ها علیه ایران توسط دولت
آمریکا، این واقعیت را آشکار ساخت که ایران باید امتیازهای
سنگینی را در قبال درخواست لغو تحریم ها بدهد. اما همان طور که
مایکل آدلر در روزنامه ی
The Daily Beast
مورخ 7 مارس فاش می سازد، حتی دستگاه مدیریتی اوباما نسبت به
کاستن تدریجی تحریم ها طبق راهبرد پیشنهادی روسیه بی میل بوده
است. طبق نوشته ی آدلر پایان یافتن تحریم ها تنها در انتهای
پروسه تعلیق تمام فعالیت های غنی سازی ایران عملی می شود. طبق
نوشته ی نیویورک تایمز مورخ 18 می، قبل از مذاکرات بغداد نشست
های محرمانه ای توسط اروپایی ها کلید خورده بود که در آن،
حداقل قول رفع تحریم های اروپا در خرید نفت ایران (که بعلاوه
تجارت نفت ایران با کشورهای آسیایی را نیز مختل می کند) به این
کشور داده شود. اما نهایتا این قول و قرارها نیز توسط واشنگتن
رد شد. رهبر جمهوری اسلامی که تصمیمات مهم و حیاتی را می گیرد،
در قبال خواسته های آمریکا در مذاکرات بغداد سر تسلیم فرود
آورد، اما آمریکا از راهبرد مورد توافق با روسیه نیز سر
باز زد. واشنگتن اساسا گام های عملی دیپلماتیک خود را در جهت
خشنودی و راضی نگه داشتن اسرائیل و کنگره ی ایالات متحده بر می
دارد.
روز پنج شنبه مذاکرات بین ایران و آمریکا و دیگر اعضای گروه
5+1 در بغداد با اختلاف عمیق به پایان رسید، به این دلیل که
گروه 5+1 هیچ موضعی برای رفع و محدودیت تحریم ها علیه ایران
نداشت.
هر دو طرف برای مذاکره در روزهای 18 و 19 ژوئن در مسکو توافق
کردند، با این حال ایران قبل از آن اذعان کرده بود که اشتیاقی
به شرکت در مذاکره ی دیگری ندارد چرا که گروه 5+1 اساسا در جهت
پاسخ گویی صحیح به طرح پنج ماده ای ایران اقدامی انجام نداده
است. اما به دلیل دیپلماسی غیرمنعطف آمریکا نمی توان چشم
اندازی برای توافق در مذاکره ی آینده قائل شد چون باراک اوباما
باید اوامر اسرائیل و کارگروه سیاست ایران در کنگره ی آمریکا
را اجرا کند.
سیاست آمریکا در مذاکرات بغداد و ناکامی در نیل به تفاهمات
اولیه با ایران به این معنی است که ایران نه تنها غنی سازی
اورانیوم 20 درصدی را کاهش نمی دهد بلکه سرعت بیشتری نیز به آن
می بخشد. طرف مقابل دقیقا برای جلوگیری از همین مسئله بود که
خواستار مذاکره با ایران بودند.
غنی سازی 20 درصدی ایران که تهران در طی دو سال گذشته بارها و
بارها دلیل آنرا استفاده در راکتور تحقیقاتی تهران جهت تولید
ایزوتوپ های دارویی عنوان کرده است، در قیاس با اورانیوم 3.5
درصدی زودتر می تواند به اورانیوم با درجات بالا برسد.
اگرچه ایران آشکارا عنوان کرده است که حاضر به مذاکره و معامله
برای پایان دادن به غنی سازی 20 درصدی و حتی حاضر به تحویل
دادن آن در قبال مشوق های مناسب است، اما دولت اوباما از انجام
چنین معامله ای در قبال کاستن از تحریم ها سرباز زده است.
درخواست آمریکا برای بستن سایت فردو که اکنون تحت نظارت سازمان
جهانی انرژی اتمی است، نتیجه ی مستقیم فشارهای وارده از طرف
اسرائیل است. بنیامین نتانیاهو در روز 2 مارس این درخواست را
به عنوان "محک" درست بودن این مذاکرات عنوان کرده بود. وزیر
دفاع اسرائیل، اهود باراک نیز همان طور که خود در در 4 آوریل
عنوان کرد، در مذاکراتش با آمریکا در اواخر مارس بر بستن سایت
فردو به عنوان یکی از خواست های اسرائیل تاکید کرده بود.
همان طور که رویتر در 4 آوریل نوشت، این مسئله به عنوان باج
برای راضی شدن اسرائیل جهت تمرکز بر توقف غنی سازی 20 درصدی
ایران به جای اصرار بر توقف غنی سازی در تمام سطوح مطرح شده
بود. این توافق در مذاکرات بین اسرائیل و آمریکا به وضوح نشان
می دهد که اوباما تا زمان تعلیق غنی سازی ایران در تمام سطوح
نمی تواند برای رفع تحریم ها علیه ایران اقدامی انجام دهد.
اجتناب از قبول حذف هر گونه تحریم علیه ایران توسط دولت آمریکا
این واقعیت را نیز آشکار می کند که ایران باید
امتیازهای سنگینی را در قبال
درخواست تغییر تحریم ها بدهد که به احتمال زیاد به خواست های
جاه طلبانه ی اسرائیل نخواهد چربید.
بعد از لابی گری حدود 12 هزار نفر در کنفرانس
AIPAC
در ماه مارس، مجلس نمایندگان قطع نامه ای را تصویب کرد که
خواستار اتخاذ سیاستی علیه ایران شده بود که این کشور را از
"دستیابی به قابلیت های تولید سلاح هسته ای" باز دارد. این قطع
نامه با 401 رای مثبت در قبال 11 رای منفی تصویب شد.
برنامه ی ایالات متحده در معامله با ایران بر اساس راهبرد
"مرحله به مرحله" بود که توسط وزیر امور خارجه ی روسیه، سرگی
لاروف پیشنهاد شده بود. تحت این راهبرد هر حرکت ایران که
نگرانی های غرب را راجع به برنامه اتمی این کشور برطرف می کند
باید بوسیله ی یک تخفیف در تحریم ها پاداش داده شود.
اما همان طور که مایکل آدلر در روزنامه ی
The Daily Beast
مورخ 7 مارس فاش می سازد، دستگاه مدیریتی اوباما نسبت به کاستن
تدریجی تحریم ها طبق راهبرد پیشنهادی روسیه بی میل و ناخشنود
بوده است. طبق نوشته ی آدلر پایان یافتن تحریم ها تنها در
انتهای این پروسه یعنی تعلیق تمام
فعالیت های غنی سازی ایران عملی می شود.
غنی سازی 20 درصدی برای ایران صرفا یک امتیاز بزرگ در افزایش
قدرت چانه زنی خود با آمریکا محسوب می شده است. از آغاز غنی
سازی در این غلظت ایران در موارد مختلف اظهارنظرهای رسمی سیاسی
با این مضمون داشته است که هدف صرفا افزایش قدرت چانه زنی
ایران در مذاکرات بوده است بطوریکه سود ایران را در پی داشته
باشد (یعنی کاهش تحریم ها و به رسمیت شناختن حق غنی سازی).
این درخواست که غنی سازی 20 درصدی باید پایان یابد و سایت فردو
نیز بسته شود، آنهم بدون تعلیق یا کاهش از تحریم های اقتصادی
برای ایران به منزله ی یک باخت دیپلماتیک دوطرفه است که
حکومتایران از افتادن در این ورطه جلوگیری می کند. تحلیلگر
ایرانی، حسن عابدینی می گوید: "تعلیق غنی سازی 20 درصدی در
قبال قطعات یدکی هواپیما یک شوخی است".
طبق نوشته ی نیویورک تایمز مورخ 18 می، قبل از مذاکرات بغداد
نشست های محرمانه ای توسط اروپایی ها کلید خورده بود که در آن
حداقل قول رفع تحریم های اروپا در خرید نفت ایران (که بعلاوه
تجارت نفت ایران با کشورهای آسیایی را نیز مختل می کند) به این
کشور داده می شود. اما نهایتا این قول و قرارها نیز توسط
واشنگتن رد می شوند.
عدم پذیرش راهبرد "مرحله به مرحله" توسط آمریکا که با علاقه و
ترجیح اسرائیل همخوانی کامل دارد و در جهت حفظ تمایلات این
کشور می باشد، به نقیض گویی و تناقض در سیاست آمریکا می
انجامد.
این رفتار کاملا با گفته های رسمی ایالات متحده در تضاد کامل
است مبنی بر اینکه تعلیق غنی سازی 20 درصدی ایران به منزله ی
یک نیاز فوری و حیاتی است. روز پنج شنبه (درست همان روزی که
مذاکرات در بغداد انجام می شود) خبرگزاری
Associated Press
از قول یکی از مقامات بلندپایه ی آمریکا می نویسد: "ما راجع به
این مسئله (تعلیق غنی سازی 20 درصدی) بسیار مصمم و مصر هستیم،
چرا که هر روزی که اهمیت این موضوع درک نمی شود، آنها (حکومت
ایران) یک گام در راستای برنامه ی اتمی بر می دارند."
اما تعدادی از ناظران سیاسی بر این باور بودند که رهبر جمهوری
اسلامی که تصمیمات مهم و حیاتی را می گیرد، در قبال خواسته های
آمریکا در مذاکرات بغداد سر تسلیم
فرود می آورد که چنین هم شد. اما تصمیم آمریکا برای تخطی از
راهبرد مورد نوافق یکی دیگر از تناقض های سیاست آمریکا را نشان
می دهد، در حالیکه تا پیش از این استراتژیست های آمریکایی تا
قبل از این مدام اذعان می کردند که ایران از این مذاکره برای
"خرید وقت" استفاده می کند تا قابلیت های اتمی خود را افزایش
دهد.
یکی دیگر از تناقض ها در مواضع دیپلماتیک آمریکا به توافقات
ایران با سازمان جهانی انرژی اتمی باز می گردد. قبل از مذاکرات
ایالات متحده بر همکاری ایران با سازمان جهانی انرژی اتمی
تاکید می کرد و آنرا یکی از فاکتورهای مرکزی جهت رفع مناقشه ی
برنامه ی اتمی ایران به صورت صلح آمیز و دیپلماتیک عنوان می
کرد.
اما در روز 22 می یکی از مقامات رسمی و بلند پایه ی آمریکا در
مصاحبه با وبسایت
Al-Monitor
می گوید: "ایالت متحده از نشانه های پیشرفت در مذاکرات بین
ایران و سازمان جهانی انرژی اتمی استقبال می کند، اما باید بین
مذاکرات 5+1 و مذاکرات ایران با سازمان جهانی انرژی اتمی تفاوت
قائل شد. مذاکرات با سازمان جهانی انرژی اتمی در ارتباط با
گذشته است و راجع به "ماهیت" برنامه ی اتمی ایران و اینکه این
برنامه چطور به پیش خواهد رفت و همچنین راجع به صلح آمیز بودن
آن نیست."
این نظریه که مذاکرات آمریکا با ایران بر پایه ی اتهامات گذشته
مبنی بر ساخت سلاح اتمی توسط ایران باشد و ایران باید در جهت
اثبات صلح آمیز بودن برنامه ی خود قدم بردارد ظاهرا دیگر وجود
ندارد و بنابراین نشان می دهد که واشنگتن اساسا اقدامات عملی
دیپلماتیک خود را در جهت خشنودی
و راضی نگه داشتن اسرائیل و کنگره ی ایالات متحده بر می دارد.
پیک نت 8 خـــــرداد |