به
نظر می رسد که یوکیو آمانو نیز به راه بانکی مون مبنی بر
پشتیبانی از خواست قدرت های ناتو می رود. ناتو (در قالب ارتش
ایالات متحده) در کشور هر دوی آنها، ژاپن و کره ی جنوبی نیروی
ملایمی بوده است که از آنها در قبال حمله علیه قدرت های دشمن
محافظت کرده است. تجربه ی ناتو در آسیای شرقی جنبه ی منفی
کمتری برای جمعیت بومی آن در مقایسه با آسیای غربی داشته است،
در حالیکه آسیای جنوبی، یعنی منطقه ای که افغانستان و پاکستان
نیز قرار دارند خشم و نفرت نسبت به ناتو بسیار زیاد است.
از
ده ی پیش تا به حال، ناتو جنگ های طولانی مدتی را آغاز کرده تا
وضع طبیعی را در این منطقه تغییر دهد. این جنگ های برای توسعه
و بسط دموکراسی نیستند، کما اینکه باید به یاد داشت بسیاری از
پایگاه های نظامی ناتو نیز در مناطقی از جمله بحرین و قطر است
که حکومت های آنها بسیار از دموکراسی دور هستند. اما تا به حال
نه باراک اوباما و نه دیوید کامرون حتی کلمه ای راجع به این
مسئله صحبت نکرده اند. در عوض توجهشان را ابتدا به عراق، سپس
به لیبی و اکنون به عراق معطوف کرده اند و ایران نیز به عنوان
هدف ثابت و همیشگی برای این
نقشه های جنگی انتخاب شده است. بعد از اشغال عراق در سال 2003
و اعدام صدام حسین، چه چیزی پشت حذف رژیم معمر قذافی با همکاری
ناتو بود؟ اگرچه بی بی سی، سی ان ان و الجزیره وانمود کردند که
قیام ها کاملا محلی بوده است، اما اکنون دنیا می داند که
نیروهای ویژه ای از کشورهای مختلف به لیبی وارد می شدند و برای
سرنگونی و کشتار نیروهای وفادار به قذافی دست به اقدام زدند.
تنش های ایجاد شده در منطقه از سوی ناتو یک سود دیگر نیز در بر
دارد و آن قیمت نفت است. قیمت متوسط نفت حدود 30 دلار برای هر
بشکه است که صرفنظر از مسائل تکنیکی و فنی، بدلیل سیاست های
تنش آفرین ناتو در حدود 100 دلار ثابت مانده است. این مسئله از
چند جهت حائز اهمیت است: نخست اینکه کشورهای نفت خیر منطقه
خلیج فارس می توانند سرمایه های بیشتری را در نهادهای اقتصادی
کشورهای عضو ناتو سپرده کنند. از طرف دیگر رشد اقتصادی در چین
و هند را نیز کاهش دهند.
بموجب شواهد، اگر در مذاکرات مسکو نتیجه ای حاصل نشود، فشار بر
ایران و سوریه تا حذف کامل رژیم های آنها ادامه خواهد یافت.
پیک نت 16 خـــــرداد |