اشاره: صادق زیباکلام، که معمولا نظرات و دیدگاه های هاشمی
رفسنجانی را بازگو می کند و گاه، برخی اطلاعاتی را نیز که
هاشمی خود صلاح نمی داند بر زبان آورد از طریق او گفته می شود،
در آستانه دور دوم مذاکرات اتمی با گروه 1+5 در بغداد، با
خبرگزاری مهر مصاحبه کرده و نقطه نظرات زیر را مطرح کرد:
در مذاکرات گذشته، ما مسائل دیگری را وارد دستور مذاکرات مان
با غربی ها میکردیم. مسائلی همچون تروریزم، محیط زیست، عدالت
در مناسبات جهانی، قاچاق انسان، فقر و امثالهم که هیچ ربطی به
پرونده هسته ای ما نداشتند.(نکاتی که بصورت جنجال آفرین معمولا
از سوی احمدی نژاد مطرح می شد). اما اینبار اینگونه عمل
نکردیم. طرف ایرانی در این مذاکرات خیلی تمایلی نداشت مسائل
دیگری نیز در کنار و یا جدا از مسئله هستهای وارد دستور کار
شود.غربیها
میگفتند که این موضوعات ربطی به موضوع مذاکرات که برنامههای
هستهای ایران است ندارند.
این دور از مذاکرات با چنین مسائلی روبرو نبود و در نامه اقای
سعید جلیلی به خانم کاترین اشتون نیز مشخصا نوشته شده بود که
مایل هستیم در خصوص اختلافات و پرونده هستهای ایران صحبت کنیم
و مسائل پیشین درباره تروریسم و امنیت بینالملل عنوان نشده
بود.
در طول 10 ساعت مذاکره نیز جز سوریه
هیچ مسئله دیگری که با پرونده هستهای ارتباط نداشته باشد
مطرح نشد و از طرف ما با نگاه مثبت مذاکرات جدی گرفته شد.
مذاکرات قطعا پیچیده خواهد بود و ای بسا چندین دور دیگر
مذاکرات ادامه پیدا کند. مهم آنست که هم ما و هم غربی ها نشان
داده ایم که نمی خواهیم مشکلات و دردسرهای پرونده هسته ای
ایران از این که هست پیچیده تر شود و
تحریمها از آنچه که هست بیشتر شود
.
تعارضات با غرب باید بتدریج کاسته شود و کلید آنهم ایجاد
اعتماد سازی است. از جمله ما می توانیم شرایط حضور نمایندگان
آژانس و بازدیدهای آزاد و سر زده آنها از تاسیسات مان را فراهم
کنیم . آمریکاییها خواهان محدودیت هایی برای فعالیتهای
هستهای ایران هستند. آنها فشار می آورند که ما غنیسازی و
فعالیت های دیگری که می توانند جنبه نظامی هم داشته باشند را
متوقف یا دست کم محدود تر نماییم.
اوباما با انتخابات روبروست. تنها موردی که جمهوریخواهان
میتوانند روی آن دست بگذارند سیاست خارجی دولت اوست. یعنی
مسئله ایران. آنها اوباما را متهم می کنند که با ایران خیلی
مماشات میکند و جدی و محکم در برابر ایران نایستاده است.
در مذاکرات گذشته، ما مسائل دیگری را وارد دستور مذاکرات مان
با غربی ها میکردیم. مسائلی همچون تروریزم، محیط زیست، عدالت
در مناسبات جهانی، قاچاق انسان، فقر و امثالهم که هیچ ربطی به
پرونده هسته ای ما نداشتند.(نکاتی که بصورت جنجال آفرین معمولا
از سوی احمدی نژاد مطرح می شد). اما اینبار اینگونه عمل
نکردیم. طرف ایرانی در این مذاکرات خیلی تمایلی نداشت مسائل
دیگری نیز در کنار و یا جدا از مسئله هستهای وارد دستور کار
شود.غربیها
میگفتند که این موضوعات ربطی به موضوع مذاکرات که برنامههای
هستهای ایران است ندارند.
این دور از مذاکرات با چنین مسائلی روبرو نبود و در نامه اقای
سعید جلیلی به خانم کاترین اشتون نیز مشخصا نوشته شده بود که
مایل هستیم در خصوص اختلافات و پرونده هستهای ایران صحبت کنیم
و مسائل پیشین درباره تروریسم و امنیت بینالملل عنوان نشده
بود.
در طول 10 ساعت مذاکره نیز به جز
سوریه هیچ مسئله دیگری که با پرونده هستهای ارتباط
نداشته باشد مطرح نشد و از طرف ما با نگاه مثبت مذاکرات جدی
گرفته شد.
از سوی دیگر اوباما اکنون درانتخابات ریاست جمهوری به سر
میبرد و مهمترین و حساسترین موضوع سیاسی در آمریکا بحث
انتخابات است و طبیعی است که رقبای جمهوریخواه وی نهایت تلاش
را میکنند تا اعلام کنند که 4 سال گذشته حضور اوباما در عرصه
ریاست جمهوری چندان موفقیتآمیز نبوده. اما جمهوریخواهان خیلی
نمیتوانند روی برنامههای اقتصادی اوباما انگشت بگذارند چراکه
نرخ بیکاری در آمریکا ظرف ماه های اخیر منظما پائین آمده و در
مجموع اگر از گرانی نفت و بنزین صرفنظر کنیم مابقی شاخصهای
اقتصادی به نفع اوباما بوده و رقبای جمهوریخواه وی نمیتوانند
روی عملکرد اقتصادی او دست بگذارند.
تنها موردی که جمهوریخواهان میتوانند روی آن دست بگذارند
سیاست خارجی دولت اوباما است. عمده ترین موضوعات که رقبای رئیس
جمهور آمریکا میتوانند روی آن دست بگذارند مسئله ایران است.
آنها اوباما را متهم می کنند که با ایران خیلی مماشات میکند
و جدی و محکم در برابر ایران نایستاده است.
آنان می گویند ایران به سرعت به سمت توانایی ساخت سلاح هسته ای
میرود و اوباما هم به این امر توجهی نمیکند و فقط به خط و
نشان کشیدن برای ایران اکتفا کرده است. در این شرایط اوباما
ناچار است برای تأثیر بر افکار عمومی آمریکایی ها و اسرائیلی
ها نشان دهد که در برابر ایران مماشات نکرده است. البته
اسرائیلیها و جمهوریخواهان گزینه حمله نظامی به ایران را
میپسندند اما اوباما موافق با چنین گزینهای نیست. چرا که
هزینههای حمله نظامی به ایران بسیار زیاد است و اولین ضربهای
که آمریکا متحمل خواهد شد افزایش قیمت نفت است.
اروپاییها و آمریکاییها - در استانبول- مانند ایران خواهان
شکست مذاکرات نبودند. اگر مذاکرات شکست میخورد و توافق
استانبول صورت نمیگرفت، اتفاقات 14 ماه گذشته تکرار میشد .
پیشبینی میکنم که در سوم خرداد در بغداد وارد اصل موضوع
خواهیم شد . البته مذاکرات بسیار پیچیده و دشوار خواهد بود و
طبیعی است که آمریکاییها خواهان محدودیت هایی برای
فعالیتهای هستهای ایران هستند. آنها فشار می آورند که ما
غنیسازی و فعالیت های دیگری که می توانند جنبه نظامی هم داشته
باشند را متوقف یا دست کم محدود تر نماییم. به همین دلیل نیز
مذاکرات قطعا پیچیده خواهد بود و ای بسا چندین دور دیگر
مذاکرات ادامه پیدا کند. مهم آنست که هم ما و هم غربی ها نشان
داده ایم که نمی خواهیم مشکلات و دردسرهای پرونده هسته ای
ایران از این که هست پیچیده تر شود و
تحریمها از آنچه که هست بیشتر شود
.
تعارضات با غرب باید بتدریج کاسته شود و کلید آنهم ایجاد
اعتماد سازی است. از جمله ما می توانیم شرایط حضور نمایندگان
آژانس و بازدیدهای آزاد و سر زده آنها از تاسیسات مان را فراهم
کنیم . در صورتیکه اعتمادسازی صورت گیرد نه تنها تحریمها
برداشته میشود بلکه سازمان بین المللی انرژی اتمی در برنامه
های هسته ای مان حتی در بخش غنیسازی به ما یاری میرساند و
هزینه بسیار کمتری را برای برنامههای هستهای خود خواهیم
پرداخت.
پیک نت 5 اردیبهشت |