اکرائین و پایتختش
کیف جایی نیست که در آن بشود همچون وقایع سوریه کلیسایی را
به توپ بست و
یا گردن یک مسیحی (و حتا مسلمان شیعه) را در ملا عام
زد.
بنا به
دلایل اجتماعی
فرقه های تروریستی از نوع القاعده و النصره و گروهک هایی با
اسامی
مغشوش و نا
مفهومی همچون "دولت اسلامی عراق و شام " امکانی برای ابراز
وجود در
اوکرائین
ندارند ولی شکل و فرم کم رنگ ترشان را می توان در اغتشاشات کیف
جا داد و
شرایط نفوذ و
تسلیح اغتشاشگران را توسط قوای آن فراهم ساخت. همان فرمی که
گروهک
های وابسته به
اسراییل از بطن آن زاده شدند. یعنی همان جبهه موسوم به " ارتش
آزاد
سوریه"
هر
چند حضور
"ارتش آزاد سوریه " در اوکرائین کمی تعجب آور است ولی با ریشه
یابی این
ارتش و
اوباشان آشوبگر اوکراین به راحتی می توان به آن محافل ذی نفع
در اروپا و
ایالات متحده
رسید که ریسمان نابودی سوریه و اوکرائین به آنجا وصل است. دست
هایی
که یوگسلاوی
را متلاشی و به خاک سیاه نشاندند و کماکان دندانشان برای جنگ و
نابودی
ایران تیزاست.
و چه افسوس که هنوز سپاه و رهبر فکر می کنند با قدرت نظامی می
توانند این دندان را کند کنند و یا حتی بکشند که اگر اینگونه
می شد حریف این گرگ گرسنه و دندان تیز شد، سوریه با آن ارتش
پرقدرتش می شد و یا اوکرائین که قوی ترین ارتش جمهوری های سابق
شوروی را دارد. و چه با تجربه و عاقلانه روسیه این روزها عمل
می کند و آهسته آهسته به اقتصادی بحران زده اوکرائین کمک می
کند و از سوی دیگر از ماجراجوئی پرهیز می کند. و تجربه
افغانستان و شکست های گذشته در تحمیل اراده حاکمیت ها به مردم
چه درس آموز بوده است. آیا جمهوری اسلامی از فاجعه سوریه و
اوکرائین درست لازم را خواهد گرفت؟ سرانجام خواهد فهمید که
رضایت و حمایت مردم بزرگترین و قوی ترین ارتش است نه بسیجی
پفکی و تظاهرات ساندیسی اش و نه سپاه و موشک های مونتاژی اش!
پیک نت 3 اسفند |