سالها ناچار بودیم تن به شنیدن و خواندن مواعظ رسانه های خط
دهنده بدهیم مبنی بر این که "یولیا تیموشنکو" سیاستمدار
اپوزیسیون اوکرائین یک فرشته بی گناه است. و حالا، هنوز از
زندان بیرون نیامده عکس آن را می شنویم. برنامه دوم تلویزیون
آلمان ناگهان مطلع می شود که منتقدان می گویند او در "معاملات
مشکوک " دست داشته و "سازشکار و بی وجدان" است.
روزنامه " زود دویچه " افشا می کند که "او بعنوان بخشی از یک
جریان اقتصادی و صاحب قدرت مشکوک، خود متهم است
".
روزنامه "دی ولت" هم ناگهان به او سوء ظن پیدا می کند که "تیمو
شنکو" هم مثل یانوکوویچ است با این تفاوت که موهایش را می
بافد و خوشگل تر است".
انگار نه انگار که اگر کسی می خواست بداند، دانستن همه این ها
مدت ها پیش هم ممکن بود .اما چه شده که رسانه های خط عمده
ناگهان خوانندگان خود را قابل دانسته اند که اطلاعات جامع در
باره مسیر ترقی الیگارش "شاهزاده خانم گاز" در اختیار آنها
بگذارند؟
دیگر کسی نیست که نداند در اوکرائین دعوا بر سر قدرت است، از
جمله بر سر آزمون سیاست خارجی جدید آلمان.
یِوآخیم گاوک
Gauk
رئیس جمهور آلمان در سخنرانی خود بمناسبت روز ملی آلمان در سال
2013 و در کنفرانس امنیت مونیخ در 2014 گفت، آلمان باید برای
به دست آوردن چارچوب مقررات جهانی و شکل دادن به آن "مصممانه
تر" در سیاست جهانی" شرکت کند. 50 تن از پایه وران سیاست
خارجی آلمان، از جمله چند تن از روزنامه نگاران، پس از یکسال
کار، در ماه اکتبر، کارپایه ای را منتشر ساختند و خواستار
ارزیابی تازه سیاست خارجی آلمان شدند. در این رابطه در بارۀ
اقدامات نظامی آلمان در کشورهای آفریقائی زیاد گفته شده است.
اینک فعالیت آلمان در کیف نشان می دهد که سیاست خارجی جدید
آلمان یک وجه غیر نظامی نیز دارد. آن کس که برنامه ای برای
کار ارائه می دهد، فرانک والتراشتاین مایر، وزیرخارجه آلمان
است و نه خانم اشتون رئیس دیپلماسی اتحادیه اروپا! اوست که
میانجی برای انعقاد قرار داد بین دولت و اپوزیسیون است. روز
بعد هم که اپوزیسیون زیر قرار داد می زند و زمام قدرت را بدست
می گیرد، برلن آن را تایید می کند. همگان چه می گویند؟ از
روزنامه تاگس اشپیگل غریو شادی بر می خیزد که اوکرائین نشان
داد اگر دیپلماسی آلمان با اعتماد بنفس به میدان بیآید می
تواند به چه نتایجی دست خواهد یافت. و "بالاخره حالا فهمیدیم
که منظور دولت ائتلاف بزرگ چیست وقتی سخن از نقش فعال تر آلمان
در سیاست جهانی می گوید."
همان روز نامه می نویسد "البته هرکس بخواهد وزن بیشتری به
علائق آلمان بدهد باید تن به مخاطره هم بدهد" . یکی از این
خطر ها که از سیاست برلن در اوکرائین بر می خیزد بالا گرفتن
کشمکش میان اوکرائینی های هوادار و مخالف روسیه است. بعضی ها
بعید نمی دانند که اوکرائین دو تکه شود. هم اکنون در کریمه
بحث جدا شدن مطرح است. آلمان فدرال که در گذشته اعلام کرد
یوگسلاوی یک کشور چند ملیتی است و به پیروی از سیاست استقلال
خلق ها متلاشی کردن یوگسلاوی را به پیش راند، نمی خواهد
سناریوی تجزیه را در اوکرائین تکرار کند. خانم مرکل، صدر اعظم
آلمان، روز دوشنبه اعلام کرد که دولت آینده اوکرائین باید هوای
بخش های جنوبی و شرقی کشور را نیز داشته باشد. در سال 2004 هم
که شایعه جدائی برای نخستین بار مطرح شد، برلن همین موضع را
گرفت. دلائل آن هم روشن است. یک دلیل این است که اگر چنین شود
بخش غربی اوکرائین که از لحاظ اقتصادی ضعیف ترین بخش آن کشور
است نصیب اتحادیه اروپا می شود. دلیل دوم اینست که ساحل دریای
سیاه بخشی از منطقه نفوذ روسیه خواهد شد. و این، درست آن همان
وضعی است که اصلا نباید پیش آید، این نکته را بریژینسکی در سال
1997 در کتاب خود بنام " صحنه بزرگ شطرنج " ( این کتاب با
عنوان " پس از سقوط " به فارسی ترجمه شده است) با صراحت مطرح
کرده و می نویسد اگر مسکو بتواند دوباره بر اوکرائین و از آن
طریق بر دریای سیاه دست یابد، می تواند دوباره یک کشور مقتدر
گردد. این است نظر بریژینسکی، نظریه پرداز با نفوذ آمریکا در
عرصه سیاست خارجی آن کشور.
در واقع نیز یکی از عوامل مهم برای این که روسیه بتواند در
برابر غرب مقاومت مستمر داشته باشد همین است که نیروی دریائی
آن بتواند سواحل دریای سیاه را در اختیار داشته باشد.
حضور غرب در دریای سیاه تا کنون از طریق اعضای ناتو یعنی
کشورهای ساحلی ترکیه، بلغارستان و رومانی و نیز مانورهای نظامی
که سربازان اوکرائینی هم در آن شرکت داشته داشته اند صورت
گرفته است. آندرس فوگ راسموسن دبیر کل ناتو در چالش های جاری
با صراحت اظهار نظر کرده است. او، پس از سقوط دولت یانوکوویچ
در روزشنبه گفت، ناتو می تواند "آماده باشد تا مناسبات خود را
با اوکرائین شدت بخشد". اما برلن در سال 2008 مانع عضویت
اوکرائین در ناتو شد. آثار و علائمی نیز دیده نمی شود که حکایت
از تغییر این سیاست داشته باشد. برعکس: مفسرانی چون استفان
کورنلیوس (از روزنامه زود دویچه) که بر اساس تحقیقات "اووه
کروگر"، پژوهشگر علوم رسانه ای از شهر لایپزیگ، ارتباط بسیار
نزدیک با بلندپایگان سیاست خارجی آلمان دارد، مصرانه بر این
موضع پای می فشارد که در ارتباط با اوکرائین "اتحادیه اروپا –
و نه ناتو - پروژه عظیمی برای توسعه به ارث برده است". این
نظر هماهنگ است با نظر آلمان در باره تقسیم کار تازه در ترانس
اتلانتیک، به این صورت که آمریکا روی به آسیا می آورد و بخش
گسترده ای از منطقه مورد علاقه غرب – نه تنها در آفریقا !-
به شریک کوچکتر، اتحادیه اروپا سپرده می شود، که اینک خود تحت
رهبری آلمان علاقه به سرکردگی پیدا کرده است.
موید این نظر گفتگوی تلفنی خانم ویکتوریا نولاند، دیپلمات
آمریکائی با خانم هلگا اشمید، دیپلمات آلمانی است، که به
بیرون درز کرده است. این گفتگو نشان می دهد که خواست آلمان
محدود به این نیست که در اوکرائین مستقلا عمل کند. افزون بر
این اختلاف شدیدی هم بر سر گماردن افراد وجود دارد. برلین می
خواهد ویتالی کلیچکو را به قدرت برساند، آمریکا می خواهد – دست
کم تا پایان هفته گذشته – آرسنی یازنوک را در راس قدرت
بگمارد. اما حالا یولیا تیمو شنکو سر از انبار بیرون آورده،
کسی که امروز نیز چون گذشته هم قدرت دارد و هم با واشنگتن
روابط حسنه. این یک شکست قطعی برای آلمان است که می خواست
کسی در کیف ، در راس قدرت باشد که رگ و ریشه قوی آلمانی داشته
باشد. بیهموده نبود که صدراعظم مرکل خود رشته کار را بدست
گرفت ، نخست به تیموشنکو تبریک گفت و بعد هم او را برای
معالجه به برلن دعوت کرد. این را که تیموشنکو فقط در
بیمارستان شاریته در برلن معاینه و معالجه خواهد شد، می تواند
با خیال راحت مورد تردید قرار داد.
http://www.jungewelt.de/2014/02-26/050.php
پیک نت 8 اسفند |