خیلی خوشحال میشوم که بشنوم
۴۰
هزار دانشجوی دکترا داریم. اما شما دانشگاههای دنیا را نگاه
کنید ببینید دانشجوی دکترای آن چند نفرند.
فکر میکنید در سال یک دانشگاه بزرگ اروپایی و آمریکایی چند
دکتری تحویل میدهد. آمار را نگاه کنید. من از بسیاری از
دانشگاهها خبر دارم. خیلی خوب است که همه دکتر شوند. من به هر
که میرسم غیر دکتر در ایران ظاهراً استثنا است. ما که افتخار
میکنیم همه دارای
PHD
باشند، تحقیق کرده باشند و مراحل علمی را پیموده باشند، خیلی
خوب است، اما واقعاً کیفیت لازم هم وجود دارد؟
اگر شما بگویید هست من خوشحال میشوم. من قضاوت شما را
میپذیرم. شما روسای دانشگاهها هستید، شما رؤسای پژوهشگاهها
و پژوهشکدهها و مدیران و مسئولان پارکهای علم و فناوری
هستید. میپذیرم اگر شما بگویید کیفیتدار است. اما کمیت ما با
کیفیت ما باید توازون داشته باشد.
درست است که غول کنکور را پشت سر گذاشتیم. درست است وحشت کنکور
برای آنهایی که در دوره کارشناسی میخواهند وارد شوند، آن غول
تقریباً کنار رفته اما مشکلات ما حل شده است؟ دانشگاههای ما
دارای کیفیت مطلوب هستند؟ شما علاوه بر آن از دانش امروز و
تحقیقات امروز، جوانان عزیز را مطلع میکنید. با محیط علمی و
امکانات علمی، تنها استاد که کافی نیست. شما یک میحط مناسب هم
نیاز دارید. یک کتابخانه مناسب هم برای دانشجویتان نیاز دارید.
شاید امروز اینترنت هم جای آن را پر کرده باشد و اوضاع آن را
ایجاد کرده باشد. پس نیاز است که امکانات به راحتی در فضای
مجازی بتواند سیر کند. شما نیاز دارید به یک محیط امن تا
بتوانید حرفتان را بزنید و نظرتان را بگویید.
خط قرمز تحقیق و علم، منافع و مصالح ملی است. این خواست و نیاز
مردم است و اینها برخی خط قرمز نیست، خط راهنماست. چرا در علوم
انسانی پیشرفت نمیکنیم؟ چرا در ژنتیک و شبیهسازی و انرژیهای
نو پیشرفت میکنیم و در علوم انسانی، حقوق و اقتصاد و علوم
اجتماعی پیشرفت نمیکنیم؟ چرا صاحب نظریه نیستیم؟ چرا در طب و
شیمی پیشرفت میکنیم. در شیمی، فیزیک و پزشکی خط قرمز ندارید
و راحتید. در
علوم سیاسی
که میآیید خط قرمز دارید.
این دولت محیط امن را برای دانشگاه میپسندد. یعنی احساس امنیت
کنند. همه ما باید فضا را برای رشد علمی دانشجویانمان آماده
کنیم و بتوانید در رشتههای مختلف تحقیق لازم را انجام دهیم و
صاحب نظریه بشویم.
یک عده شدند
متولی
و همه مردم مورد شک و تردید هستند. شما چه کاره هستید که
خودتان را متولی همه چیز میدانید. با یک شعار، آدم متولی
میشود. با یک چهره و قیافه آدم متولی میشود . به چه مناسبت
شما دلسوزتر از دیگران هستید.
بگذارید یک محیط باز ایجاد شود، مردم ما عاشق کشورند، عاشق
اسلامند، عاشق انقلابند و عاشق اماماند. قانون اساسی را قبول
دارند. رهبری نظام را قبول دارند، چرا به همه شک میکنیم ما؟
طرف هر چه قسم میخورد ما قبول نمیکنیم.
تمام نوشتهها، مقالات را بررسی میکنیم، تا یک نقطه ضعف پیدا
کنیم آن را بزرگ، بزرگ و بزرگتر کنیم.
دست برداریم از این کارهای جناحی و حزبی. این جناح آن جناح،
راست و چپ. بس است. یک مقدار به فکر مردم باشیم. مقداری به فکر
کشور و آینده باشیم. البته در کنار پرورش باید به فکر بخش
اجتماعی و سیاسی هم باشیم.
دانشجوی ما باید دانشجوی مسئول جامعهپذیر آگاه باشد، تنها
کافی نیست که از هندسه و فیزیک و شیمی و فیزیولوژی و
چارچوبهای علمی تنها باخبر باشد. باید از منافع ملیاش هم
باخبر باشد. باید از بدخواهان داخلی و خارجی هم باخبر باشد.
باید از مصالح ملیاش باخبر باشد و دنیا را بشناسد.
هیچ کس حق ندارد با پول بیتالمال برای تبلیغ یک حزب یا یک
جناح در دانشگاه کار کند.
ما باید برای ارتقاء افکار اجتماعی و سیاسی دانشجویان تلاش
کنیم. ما باید برای آشنایی با دانشجویانمان نسبت به حقوقشان و
حقوق شهروندی تلاش
کنیم . باید نسبت به آشنایی دانشجویانمان با فضای جهانی تلاش
کنیم. به چه مناسبت، کسی باید برای این حزب و آن حزب، یا آن
جناح و این جناح تلاش کند؟ جناح سرجای خودش. بروید یک ساختمان
با پول خودتان درست کنید. از جیب مبارک، چرا از جیب بیتالمال.
بروید ساختمان درست کنید. آنجا جمع شوید و تبلیغ کنید. هر کاری
میخواهید بکنید. خیلی هم خوب است، اشکال ندارد، استقبال
میکنیم. دولت هم لازم باشد کمک میکند.
اما دانشگاه متعلق به ملت است. متعلق به یک جناح نیست. کلاس
دانشگاه برای همه است. حتماً بعضی از گزارشهایی که به دست ما
میرسد نادرست است. من که باور نمیکنم کسی در یک سمتی باشد و
جایگاهی داشته باشد. به عنوان معلم دانشگاه، استاد، مدرس
بخواهد بین دانشجویان فرقی بگذارد. من باور نمیکنم. که بگوید
این برای این جناح است اون برای آن جناح است. من باور نمیکنم
نمیشود.
استادان، بزرگان، روسای دانشگاههای ما، مسئولان وزارت علوم ما
امکان ندارد این چنین باشند. بیاییم هم قسم شویم شایستهسالاری
هر که عالمتر است عالمتر و آگاهتر است اخلاقیتر و فداکارتر
است برای اینکه این کشور و این ملت را قدر بنهیم و ارج بنهیم
فضا را برای پیشرفت آماده کنیم. بحث جسمی و سلامت دانشجویان
بسیار مهم است. ما باید فضای لازم برای ورزش آنها مخصوصاً برای
دختران
ما که فضا برای آنها در این زمینه شاید کمتر از پسران باشد.
بعضیها خود دانشگاه و استاد و دانشجو را مسأله میدانند و
میخواهند آن مسأله را حل کنند. آن وقت میرسیم به ستارگان و
آسمان دانشجوی ستارهای از آنجا شروع میشود.
بعضیها دانشگاه و دانشجو را تهدید میدانند و نه فرصت. از نظر
دولت دانشگاه مسأله نیست و دانشگاه راهحل است.
از نظر آنهایی که دانشگاه مسأله است باید مرتب مراقب بود. نه
با چشم که با دوربینهای متنوع باید مراقب بود. ما این را
نمیپذیریم. این دولت نمیپذیرد که دانشگاه مسأله است. ما
میخواهیم دانشگاه جهانی بیندیشد، جهانی فکر کند و جهانی تحقیق
کند. اما ملی و محلی عمل کند . از چه میترسید؟ چرا وقتی یک
کار بزرگ بینالمللی انجام میشود استادان دانشگاه خصوصی برای
رییسجمهوری نامه مینویسند؟ چرا نمیآیند حرف بزنند و صحبت
کنند؟ لااقل این توافق ژنو اولین گشایش برای دانشگاه و برای
پول دانشجوها بود. فقط یک عده معدود که از جای معدود تغذیه
میشوند باید حرف بزنند؟ آنها هم البته حرف بزنند اشکال ندارد،
نقد کنند اشکال ندارد، چرا یک عده
کم سواد
بیایند حرف بزنند؟ استادان دانشمند ما بزرگان دانشگاه ما خصوصی
چرا حرف میزنند ولی نمیآیند در میدان.
آینده تاریخ بر ما نمیبخشد. ما یک رسالت بسیار سنگینی بر دوش
داریم چرا وقتی ما یک قدم برمیداریم صهیونیستها شب و روز داد
و فریاد میزنند و عصبانیاند.
چرا برخی از کشورهایی که از لحاظ جغرافیایی همسایه ما هستند و
نزدیک ما هستند همه جا داد میزنند و فریاد میزنند؟ معلوم
است که کار بزرگی صورت گرفت. معلوم است اقدام مهمی صورت گرفته
است. این اقدام از آثار دانشگاه است. آنهایی که در مذاکره حرف
میزنند تربیت شده دانشگاهها هستند. آنهایی که امروز تصمیم
میگیرند، تربیت شده دانشگاهها هستند. چرا نمیآییم در
جامعه. چرا وصل نمیشویم به دریای خروشان مردم. اکثریت قاطع
قریب به اتفاق جامعه ما خوب میبینند و خوب میفهمند. من در
بخش آسایشگاهها
جانبازهای
عزیز را زیارت میکنم . آنها هم دقیق میدانند چه خبر است.
میدانیم کیها هستند. دارند چه کار میکنند. همه ما میدانیم.
محاسبهگری را کنار بگذاریم. بحث من فقط سیاست خارجی نیست. ملت
کار خودش را در
۲۴
خرداد انجام داد. ما میخواهیم دنبالهرو باشیم، دنبالهرو راه
ملتمان.
از بحثهای سیاسی هم بگذرم. در گرفتاریهای مردم، مشکلات مردم،
دانشگاه نمیخواهد بیاید؟ در محیط زیست نمیخواهد بیاید؟ در
هوای آلوده نمیخواهد وارد شود؟ من نمیخواهم بگویم تحقیقات
بنیادین انجام ندادیم اما امروز برخی از تحقیقات کاربردی مورد
نیاز جامعه ما یک ضرورت و وظیفه است، امروز بیاید در هر
استانتان جهانی بیندیشید و ملی و محلی حل کنید. در استان
خودتان، دانشگاه خودتان، دانشگاه استان نمیخواهد به مسایل
استان بپردازد. برایش راه حل پیشنهاد کند؟ تحقیقاتش را در آن
مسیر قرار دهد؟ مدام به فکر
ISI
نباشیم، به فکر امتیاز نباشیم. رها کنیم این شرکها را و به
فکر کشورمان و ملتمان باشیم.
مقاله به تنهایی به درد نمیخورد. مقاله باید بیاید در زندگی
مردم. شما فرهیختگان جامعه و بزرگان جامعه هستید. مردم چشم
امید به شما دوختهاند. من میگویم هیأت امناها تقویت شوند.
نقش آنها پررنگ شود در هیأت امناها شایستهسالاری مدنظر قرار
بگیرد.
بگذاریم فضایی را ایجاد کنیم که در آن فضا در دانشگاه تحمل را
بالا ببریم. اشکال ندارد یک دانشجوی و یک گروهی به یک فکر
سیاسی خاصی وابستگی داشته باشند. اشکالی ندارد، آزادند اما در
دانشگاه بگذاریم محیط مدارا درست شود ما در دانشگاه زبان علم،
زبان عقلانیت را گسترش دهیم. تحملها را بالا ببریم.
پیک نت 16 بهمن |