در ارتباط با سخنرانی اخیر حسن روحانی در جمع استادان
دانشگاهها که در آن از استادان خواست سکوت را بشکنند، به میدان
بیایند و اجازه یکه تازی به عده ای کم سواد پیرامون مسائل مهم
مملکتی مانند توافق ژنو را ندهند، سردبیر روزنامه شرق طی
یادداشتی، بخشی از مشکلات دانشگاه ها در دوران 8 ساله دولت
سپاهی احمدی نژاد را بر شمرد و نوشت:
در هشت سال دولتهای نهم و دهم بیشترین برخورد با استادان
دگراندیش صورت گرفت. بیش از یکصد استاد مطرح علوم انسانی به
دلیل سکوت نکردن بازنشسته شدند؛ استادانی همچون محمد
ستاریفر، شهلا اعزازی، مرحوم رحمتالله صدیق سروستانی، مرتضی
مردیها، محمدرضا شفیعیکدکنی، پرویز پیران، فرامرز رفیعپور،
غلامعباس توسلی، رضا داوریاردکانی، امیرناصر کاتوزیان، حسین
بشیریه، محمدرضا ضیاییبیگدلی، سیدعلی آزمایش و ایرج گلدوزیان
به اجبار از دانشگاهها رفتند.
نیمی از 60 استاد اقتصادی که در آستانه اجرای قانون هدفمندی
یارانهها به رئیسجمهور وقت نامه نوشتند، از کار در دانشگاه
بیکار شدند. استادان با کمتر انتقادی از وضع موجود برچسبهایی
همچون، سکولار، آشوبگر و... را دریافت میکردند. روسای
دانشگاهها با نصب دوربینهای مداربسته در کلاسهای درس و سلف
استادان، چهارچشمی فعالیتها و تحرکات استادان را رصد
میکردند.
روسای دانشگاهها با بهانفعال کشاندن گروههای علمی، پس از
آن با منفعل کردن هیاتهای امنای دانشگاهی و سپس با تحرک
زدایی از دانشکدهها، دفاتر خود را به کانون قدرت تبدیل
کردند. ملاک ارزشیابی استادان، حضور در کلاسهای معرفتافزایی
و... شد. سه هزار بورسیه به گواه معاون آموزشی وزارت علوم،
بدون پیمودن مدارج علمی، به دانشگاه آمدند.
همه اینها نشان می دهد، سکوت، راهی بود اجباری که دولتهای
نهم و دهم به دانشگاه تحمیل کردند. دانشگاه نیز هزینهاش را
داد و استادان محروم، استادان به زور بازنشسته شده و
دانشجویان اخراجی و محروم هزینه آن بودند.
عملکرد آقای روحانی در دانشگاه نشان می دهد، او قصد ندارد
دانشگاه را با جایی و گروهی معامله کند. اصرار او بر وزارت
شخصی همفکر میلی منفرد و جعفر توفیقی، گواه بر این مساله است،
اما توقع شکستن سکوت دانشگاهیان، آنهم در زمانی که هنوز
دانشگاههای مادر کشور، همچون دانشگاههای تهران، شهید بهشتی،
امیرکبیر، صنعتیشریف و... روسای باقیمانده از دولتهای قبل را
در راس مدیریت خود میبینند، توقع چندان بجایی نیست.
اما اگر دولت تدبیر و امید، دانشگاه را به دانشگاهیان
برگرداند، استادان فرصتی برای عرضاندام داشته باشند و از تعرض
انگ زنهای سیاسی که استادان و دانشگاهیان منتقد را آشوبگر می
نامند، در امان بمانند، اگر استادان مانند دوره اصلاحات در
«اتاق فکر» دولت جایی داشته باشند، اگر قدرت در دانشگاه از
دفتر ریاست به دفتر استادان منتقل شود، اگر فضای غیرعلمی رسوب
شده طی هشت سال اخیر برطرف شود و... آنگاه، میتوان استادان
را مخاطب قرار داد و از چرایی سکوتشان پرسید.
پیک نت 20 بهمن |