سالگرد انقلاب 57 و راهپیمائی 22 بهمن امسال
حاشیه بسیار داشت، اما مهم ترین رویدادی که میان پیوند و حاشیه
پل پیوند برقرار کرده بود، مراسم کم جمعیت 22 بهمن در میدان
نقش جهان اصفهان و سخنرانی سردار ضرغامی رئیس صدا و سیما در
این میدان بود. سخنان او مشابه همان سخنان و نظراتی بود که
جلیلی بازنده اصلی انتخابات 92 در مراسم کرج و یا شیخ احمد
جنتی در طول راهپیمائی 22 بهمن تهران بعنوان مصاحبه با
خبرگزاری ایسنا بیان کردند. البته بقیه آقایان همسو با احمد
جنتی دبیر شورای نگهبان که به شهرها و استان ها اعزام شده
بودند نیز نظراتی مشابه را طرح کردند. نظراتی که هسته مرکزی آن
مخالف با دولت روحانی و مقابله با رای مردم در انتخابات 92
بود. اینها نکات تازه ای نیست و همه مردم از آن باخبرند و آنها
که خود را به بی خبری می زنند خود همین آقایان هستند. آقایانی
که میدانند بر صندوق رای مردم زمانی مسلط اند که علیه آن کودتا
کنند و رای تقلبی از آن بیرون بکشند و یا آرای مردم را به نفع
دیگری اعلام کنند. تا زمانی که نتوانند هر روزنه ای را ببندند
و انتخابات را کاملا رضاشاهی و محمدرضاشاهی کنند، این گرفتاری
را خواهند داشت. این همان گرفتاری است که فرمانده کل سپاه
پاسداران "عزیز جعفری" در جریان نخستین روزهای پس از انتخابات
88 گفت. البته با این تعبیر که "نظام هر چند سال یکبار درگیر
انتخابات مجلس و ریاست جمهوری است و برای آن باید فکری کرد!"
(نقل به مضمون)
شعارهائی که بسیج تهیه کرد و بدست اعضای خود
داد تا در راهپیمائی امسال بالای سر خویش نگهدارند همگی بوی
حسرت "سیاست جنگی" 8 سال دوران احمدی نژاد را می داد. عکس هائی
هم که در قد و بالا و اندازه های مختلف از رهبر جمهوری اسلامی
بین مردم پخش شد با بودجه بسیج و زحمت سپاه فراهم شد و زیر
نویس های آنها نیز همان شعارهای "حسرت دوران سیاست جنگی" بود
که مزین به نقل قول های رهبر درطول سیاست جنگی 8 سال دوران
احمدی نژاد بود. درحالیکه امروز خود وی نیز از تکرار آنها
پرهیز دارد و میداند آن شعارها و آن سیاست چه فاجعه ای را با
خود به همراه آورد.
اما، چرا مراسم نقش جهان اصفهان و سخنرانی
سردار ضرغامی رئیس صدا و سیما در مراسم 22 بهمن این میدان
اهمیت دارد؟
پاسخ ساده است. به دشواری می توان کشوری را از
بعد از جنگ دوم جهانی پیدا کرد که در آن، فردی با مسئولیتی که
ضرغامی دارد سخنران مراسمی عمومی شود و در آن از جنگ سخن بگوید
و از سیاست جنگی که مردم در انتخابات 92 مخالفت خود را با
ادامه آن نشان دادند و ... سخن گوید و روبروی سیاست دولت حاکم
بایستد. اگر می گوئیم از بعد از جنگ دوم جهانی، به این دلیل
است که در دوران نازی ها در آلمان "گوبلز" رئیس تبلیغات هیتلر
چنین نقشی را داشت، البته با یک تفاوت بزرگ و آن این که او
سخنگو و تبلیغاتچی رژیم حاکم هیتلر بود، درحالیکه ضرغامی در
برابر دولت حاکم است. او نه امام جمعه است که هرچه دلش خواست
بگوید و دولت هم بگوید که این نظرات در نمازجمعه ها سیاست های
رسمی حکومت نیست و نه سردار و فرمانده لباس به تن سپاه و ارتش
است که دولت بگوید، نظامی ها دولت نیستند و حرف هائی که می
زنند ربطی به سیاست عمومی حاکمیت ندارد. او رئیس تبلیغات و
سرپرست مهم ترین ارگان خبری – تبلیغی نظام است و طبیعی است که
باید پذیرفت او این نظرات را از طریق سازمانی که سرپرستی آن را
برعهده دارد اعمال می کند. اینست تفاوت سخنرانی او با سخنرانی
فلان امام جمعه و یا فرمانده سپاه. آنها یک چیزهائی ممکن است
بگویند و بروند دنبال نمازشان و یا فرماندهی شان اما این یکی
لحظه به لحظه این نظرات را از طریق بزرگترین و وسیع ترین رسانه
ای که دراختیار دارد اعمال می کند و از سوی همانهائی که می
گویند و می روند دنبال فرماندهی شان و یا نماز جمعه هایشان
حمایت می شود.
اینست آن حاشیه ای که بر متن برتری دارد. این
که رئیس بزرگترین دستگاه ارتباطی و تبلیغاتی کشور سخنگوی
سیاستی شود مغایر سیاست دولت و حتی بخشی از حاکمیت. اینجاست که
وقتی در باره آخرین سخنرانی رهبر جمهوری اسلامی در پاسخ به این
جمله وی که "نباید به دولتی که تازه بر سر کار آمده فشار آورد
و باید اجازه داد کارش را بکند" نوشتیم: باید دید کسی برای این
سخنان و نظرات رهبر تره خُرد می کند؟
و دیدیم که در سخنرانی های 22 بهمن تره خُرد
نکردند. حتی رئیس صدا و سیما که برگمار شده خود اوست!
پیک نت 26 بهمن |