ايران  

        www.pyknet.net

   پيك نت

 
صفحه اول پیوندهای پیک بايگانی پيک

23 دی  1392

infos@pyknet.net

 
 
 

محمد تقی کروبی:

8 سال تخته گاز

در یک جاده بن بست رفتند 
 
 
 
 

دولت احمدی نژاد تخت گاز رفت، اما حقیقت این است که تنها احمدی نژاد و تیم او نبود که چنین رفتند. تا یکسال پیش که تحریم ها آثار جدی خود را نشان نداده بود، نگرش احمدی نژاد در میان برخی دیگر از مسئولین نیز بطور جدی طرفدار داشت. بطوریکه بارها ادعا کردند تحریم فرصتی برای جهش است و ما در حال فتح سنگرها یکی پس از دیگری هستیم. من اوایل فکر می کردم جنبه شعاری و حماسی دارد، اما بعدا دیدیم در برخی به یک باور تبدیل شده است!

 

 

"تقی کروبی" فرزند شیخ مهدی کروبی در پایگاه اطلاع رسانی خود، متن مصاحبه ای را منتشر کرده که به نوشته وی، با یکی از روزنامه های اصلاح طلب داخل کشور انجام داده اما منتشر نشده است. ظاهرا نام "کروبی" همچنان در یک دایره قرمز است!

بخش هائی از این مصاحبه را برگرفته و منتشر می کنیم و کسانی که مایل به مطالعه کامل آن باشند می توانند به پایگاه خبری وی مراجعه کنند.

 

پیروزی آقای روحانی در انتخابات اخیر با استقبال جامعه بین المللی روبرو شد که این امر نشان از تمایل جامعه جهانی به حل دیپلماتیک بحران هسته ای دارد. تاکید مردم ایران بر تغییر و اصلاح و مهمتر از آن شنیدن پیام مردم و پذیرش آن از سوی حکومت فضای مثبتی را در جهت حل و فصل مناقشه ی فعلی میان غرب و ایران بوجود آورده است. این فضا عرصه را برای اسرائیل و یا تندروهای افراطی دست راستی نظیر نئوکانهای آمریکایی که همواره با توسل به سخنان نسنجیده احمدی نژاد سعی می کردند اهداف برنامه هسته ای کشورمان را صرفا نظامی جلوه داده و نهایتا به نقطه تقابل بین غرب و ایران برسند، تنگ کرده است.

با انتخاب آقای روحانی  و قوی شدن پایگاه مردمی دولت، شاهد رویکرد متفاوتی در جامعه بین المللی هستیم. بدون شک با درک صحیح از وضعیت فعلی کشور و ظرفیت های حقوقی بین المللی می توان گام به گام پیش رفت و کشور را از انزوا و تحریم های کمر شکن خارج کرد. اما به این واقعیت هم باید توجه کرد که رفع مشکلات حقوقی که در چند سال گذشته بواسطه بی تدبیری بوجود آمده به سرعت امکان پذیر نخواهد بود. در ارتباط با تحریم های جدید و تناقض در رفتار کنگره عوامل متعددی دخیل است اما من بیشتر آن را از باب سیاست هویج و چماق می دانم که خنثی کردن آن بستگی به عملکرد داخل دارد.

سال گذشته یک هفته مهمان دانشکده حقوق هاروارد بودم. مقاله من در ارتباط با ابعاد حقوقی استفاده از تکنولوژی اخیر درون (هواپیمای بدون سرنشین) بود. وقتی در حاشیه نشست سخن از ایران و تحریم ها داشتم اکثر حقوقدان های حاضر از تحریم هوشمند در جهت ممانعت از نظامی شدن برنامه هسته ای دفاع می کردند و مهمترین استدلال شان سخنان تند و تحرک آمیز رییس دولت مستقر و بدبینی در جهت ایجاد تنش در منطقه بود. هر چه می‌گفتم سخن‌اش بد تعبیر شده و او را در ایران هم کسی جدی نمی‌گیرد، کارا نبود. اما چندی پیش برای سمیناری میهمان دانشکده حقوق گلاسکو بودم. وقتی صحبت از تحریم ها و آثار زیانبار آن بر اقتصاد و سلامت مردم کشورمان شد، مواضع کاملا متفاوت بود. در چنین وضعیتی قطعا گفتمان دولت موثر واقع خواهد شد، اما فراموش نکنیم که مهمترین ویژگی این دولت پایگاه دموکراتیک آن است و اگر بنا بر حل و فصل مناقشات بین المللی است، مقدمتا باید مسائل داخلی حل شود تا بتوان با اقتدار از حقوق کشور در عرصه های بین المللی دفاع کرد. با توجه به صحبت امروز آقای روحانی که گفتند نظام جمهوری اسلامی اراده سیاسی جدی برای حل این مسئله با حفظ حقوق مردم ایران را دارد و همزمان رفع نگرانی های طرف مقابل را هم مد نظر قرار خواهد داد، من امیدوارم  یخ های موجود میان ایران و جامعه بین المللی در آینده نه چندان دور آب گردد.

 

۸ سال پیش  اتفاق مهمی در ایران روی داد که علاوه بر تشدید مسائل داخلی روند پرونده هسته ای را بطور اساسی دگرگون کرد. مجموعه ای در کشور به قدرت رسید که بر خلاف دولت اصلاحات با ادبیات بین المللی بیگانه بود و ایجاد تنش را سیاست اصلی برنامه خارجه اش قرار داد. تعامل با جامعه جهانی وادادگی تلقی شد و تهاجم انقلابی گری. به عبارت دیگر سیاست عقلانی به سیاست تهاجمی آن هم از نوع شعاری تعبیر شد. نتیجه این سیاست تقابل ایران با آژانس و تهیه گزارش های دو پهلوی محمد البرادعی بود- گزارش هایی که ورود ماهوی شورای امنیت به پرونده هسته ای ایران را فراهم کرد. در این شرایط به جای تلاش در ممانعت از تصویب قطعنامه با سخنان نسنجیده فرصتی طلایی برای اسرائیل و تندرو های آمریکایی فراهم کردیم تا با تشویش افکار عمومی زمینه تصویب قطعنامه ۱۶۹۶ در شورای امنیت را رقم زنند. این قطعنامه در  فضای سنگین بی اعتمادی میان ایران و غرب به تصویب شورای امنیت رسید و زنگ خطر را برای ما به صدا درآورد. حقوق دانان بین الملل کشور نسبت به عواقب ارجاع پرونده ایران به شورای امنیت هشدار دادند اما کسی آن سخنان را جدی نگرفت، همانطور که هشدارهای اقتصاددانان برجسته نسبت به عواقب سیاست‌های پوپولیستی دولت جدی گرفته نشد. به یاد دارم سمیناری در جهاد دانشگاهی داشتیم و من در مقاله ام به آثار تصمیمات شورای امنیت مطابق فصل هفتم و خطر تحریم های وسیع یکجانبه پرداختم. مدتی بعد یکی از دوستان دانشگاه امام حسین که در آن زمان مشاور آقای احمدی نژاد بود و سمت های بالای حقوقی در سال های گذشته داشت به من گفت “من این حرف ها را قبول ندارم،  شورای امنیت کاری نمی تواند بکند. حقوق بین الملل را اینقدر بزرگ نکنید،” او محترمانه به من گفت نتیجه تحصیل در غرب وادادگی است. نظرات من برای ایشان غریب بود لذا دوستانه به بنده گفت ” به دکتر(آقای احمدی نژاد) گفتم به این حرف ها اعتنا نکن و برو جلو، من حقوقدانم و میدانم دنیا هیچ کاری نمی تواند بکند.” آن روز به آن دوست گفتم، برکسی که حقوق نخوانده و نمی داند نتیجه فعل اش چیست، حرجی نیست اما شما که میدانید و تحریک می کنید بدانید کشور را در بد مخمصه ای گرفتار می کنید. واقعیت این است که مجموعه ای که درک صحیحی از حقوق بین الملل و الزامات آن نداشت، مسئولیت های بزرگ حقوقی در آن دولت را بر عهده داشتند و به جای ترمز خود تخت گازی بودند.

متاسفانه در میان مسئولین چنین فرهنگی حاکم شده بود و حقیقت اش این است که تنها احمدی نژاد و تیم اش نبود که چنین می اندیشید. تا یکسال پیش که تحریم ها آثار جدی شان را نشان نداده بود، این نگرش در میان برخی دیگر از مسئولین نیز بطور جدی طرفدار داشت بطوریکه بارها ادعا کردند تحریم فرصتی برای جهش است و ما در حال فتح سنگرها یکی پس از دیگری هستیم. من اوایل فکر می کردم جنبه شعاری و حماسی دارد، اما بعدا دیدیم در برخی به یک باور تبدیل شده.

به هرجهت هشدارها جدی گرفته نشد و بحران  هسته ای کشورمان را روز به روز عمیق تر کرد. در  ۲ دی ماه ۱۳۸۵ پیش نویس قطعنامه ۱۷۳۷ مورد توافق ۱+۵ قرار گرفت و چندی بعد با  اجماع در شورای امنیت ملل متحد تصویب شد. بعد هم قطعنامه ها یکی پس از دیگری با اجماع کم نظیری در همان شورا تصویب شد. این تحریم ها مطابق منشور ملل متحد و با روش هوشمندانه ایی تنظیم شد. این تصور در برخی ها بوجود آمد که این دست تحریم ها قابل تحمل اند و به سادگی آن را دور می زنیم، غافل از آنکه تحریم های شورای امنیت زمینه پذیرش تحریم های یکجانبه بدون حد و مرز را فراهم کرد. لذا دیدیم در کنار قطعنامه های ۱۷۳۷،۱۷۴۷،  ۱۸۰۳، ۱۸۳۵ و ۱۹۲۰ شورای امنیت، ایالات متحده و اتحادیه اروپا، کانادا، استرالیا، ژاپن و کره جنوبی در پرتو قطعنامه ۱۹۲۹  اقدام به وضع تحریم های یکجانبه ایی در جهت فشار مضاعف بر کشورمان نمودند. امروزه همه مردم آثار مخرب آن را در زندگی روزمره شان درک کردند. بطور مثال تابستان گذشته، کشورهای عضو اتحادیه اروپا به طور جمعی صنعت نفت ایران را تحریم کردند و علاوه بر توقف خرید نفت خام و فرآورده های نفتی از ایران مانع ارائه خدمات بیمه‌ای شرکت‌های اروپایی برای محموله‌های نفت صادراتی ایران شدند. یا آنکه ایالات متحده تحریم‌های یکجانبه را علیه نهادها و سازمان‌های بانکی و مالی مان به اجرا گذاشت که باعث شد دریافت ارز حاصله از صادرات به خصوص فروش نفت خام (همان میزان که خودشان اجازه دادند و خریداران را بطور موقت معاف کردند) با موانعی جدی مواجه شود و مجبور شویم هر محصول بی کیفیتی  را از چین و یا هند وارد کنیم. مقامات آمریکایی با بهره‌برداری از اهمیت مبادلات تجاری کشورهای دیگر با این کشور، مجازات هایی را بر ای ناقضین تحریم ها در نظر گرفتند که عملا فعالیت بخش مختلف صنعت، کشاورزی، بهداشت و تجارت ایران را مختل کرده است و بدون تعارف تداوم این امر یک فاجعه ملی بدنبال خواهد داشت. پر واضح است این حجم از تحریم‌ها در هیچ یک از قطعنامه های مصوب نبوده و با روح منشور ملل متحد سازگار نمی باشد. من این تحریم ها را به مجازات نرم جمعی علیه یک ملت تشبیه می کنم که این امر نقض حقوق بشر و مغایر با اهداف منشور است. شرایط مثبتی در حال حاضر در کشور ایجاد شده و امیدوارم بزودی شاهد برداشتن قدم های جدی تری باشیم تا با پشتوانه مردمی افکار عمومی جهانیان را متوجه ناعادلانه بودن تحریم ها کنیم.

 تغییر شرایط نیازمند تغییر رویکرد و درک صحیح از ساختار حقوق بین الملل است. سال ۸۷ کمیته حقوق بین الملل در دبیرخانه مجمع تشخیص مصلحت راه اندازی شد. بعنوان دبیر آن مجموعه سعی کردم با بهره گیری از اساتید برجسته حقوق بین الملل کشور گزارش های واقع بینانه ایی از مسائل مبتلابه این حوزه تهیه و ارایه کنیم. در یکسال و اندی چند گزارش از مسائل مهم بین المللی کشور از جمله اموال ایران در ایالات متحده که داستان بسیار غم انگیزی دارد و یا بحران هسته ای تهیه و ارائه کردیم، اما کسی آن را جدی نگرفت. اتخاذ سیاست یک بام و دو هوا نسبت به نهادها و تاسیسات حقوق بین الملل،  تلقی شورای امنیت به عنوان یک نهاد استکباری و کاغذ پاره خواندن قطعنامه های الزام آور آن شورا و یا حملات لفظی به نهاد های بین المللی نه تنها معقول نبود، بلکه سبب وهن کشور شد و مهمتر این که نشان از عدم داشتن یک استراتژی برای استیفای حقوق کشور در کنار انجام  تکالیف بین المللی داشت.

متاسفانه نگرش مقامات گذشته ما به سازمان های بین المللی نگرش تریبونی است. یعنی هم فال و هم تماشا. سفری به نیویورک می رویم، سخنرانی می کنیم و دنیا را پند و اندرز می دهیم. این رویکرد باید عوض شود و از ظرفیت سازمان های بین المللی برای تامین منافع ملی بهره بگیریم و الا چه بخواهیم و یا نخواهیم تکالیف بر ما بار می شود بدون آنکه از حقوق مان بهره مند گردیم.

 

پیک نت 23 دی

 
 

اشتراک گذاری: