دکتر غلامعلی افروز رئیس اسبق
دانشگاه تهران و رئیس دانشکده روانشناسی دانشگاه تهران با
نوشتن نامه ای خطاب به حسن روحانی آسیب های
اجتماعی و مشکلات پیش روی دانش آموزان و دانشجویان را همراه
راهکارهایی برای برون رفت از این مشکلات نوشت. در این نامه
آمده است:
بیش از70 درصد از بزهکاران اجتماعی (گروه سنی زیر 18 سال) مقیم
کانونهای اصلاح و تربیت سازمان زندانها، واماندگان تحصیلی از
نظام رسمی تعلیم و تربیت کشور میباشند! بسیاری از ایشان از
دوره راهنمایی ( دوره اول متوسطه) دچار افُت یا واماندگی
تحصیلی شدهاند.
پژوهش های مستند انجام شده در دو دهه گذشته بیانگر آنست که
ریشه اصلی واماندگی تحصیلی را میبایست در عدم تناسب ظرفیت
هوشی درصد قابل توجهی از نوجوانان با ضریب دشواری محتوای دروس
مدارس جستجو نمود. بدون تردید بزهکاران نوجوان هزینههای
فوقالعادهای را بر کشور تحمیل مینمایند. شایسته است؛
کتابهای درسی اساساً کاربردی مهارتی، فرهنگ محور و خّلاقپرور
بوده و متناسب با ظرفیت هوشی جمعیت دانشآموزی جامعه با ضریب
هوشی متوسط باشد.
نکته بسیار مهم دیگر، تضییع ناخواسته حقوق عاطفی و اجتماعی
اکثریت دانشآموزان پسر دبستانی در کشور ماست!
بچهها بسیاری از مقررات انضباطی و آئین تعاملات اجتماعی را
مستقیم و غیرمستقیم در دبستان تجربه مینمایند. بسیاری از
نگرشهای و بازخوردهای اجتماعی کودکان در دبستان شکل گرفته و
یا تکوین مییابد.
شایسته آن است که دانشآموزان دوره متوسطه نظری فقط در یک رشته
عمومی، کاربردی، مهارت محور، فرهنگ محور و خّلاقپرور تحصیل
نمایند، چرا که ادامه وضعیت موجود، یعنی وجود رشتههای ریاضی-
فیزیک، تجربی و علوم انسانی (یعنی همان رشتههای ریاضی، طبیعی
و ادبی سابق) ریشه در دیدگاههای قدیمی حدود 80 سال پیش دارد
که پایه تحصیلی در ایران ششم ابتدایی بود و در کل کشور فقط
حدود 213 نفر دیپلمه بود! اما امروزه که پایه تحصیلی در کشور
در حدود لیسانس میباشد، دیگر تخصصی باقی ماندن دوره دوم
متوسطه هیچ توجیه علمی، منطقی و عقلانی جهان شمول ندارد!
تقریباً در همه کشورهای رشد یافته جهان دانشآموزان دبیرستانی
در دورههای نظری عموماً در یک رشته عمومی با ضرایب درسی متنوع
تحصیل نموده و فقط یک نوع دیپلم عمومی و اساساً کاربردی دریافت
میدارند و در هر رشتهای که مایل باشند و مستعد میتوانند در
دانشگاه ادامه تحصیل بدهند. بدیهی است دانشگاههای معتبر جهان
دیپلمههای علوم انسانی کشورمان را بدون توجه به رشته تحصیلی
دبیرستانی ایشان در دوره دوم متوسطه، دیپلمه دبیرستانی تلّقی
نموده و در صورت هوشمندی و توانایی لازم آنها برای رشتههای
پیراپزشکی و پزشکی، مهندسی و کشاورزی و ... میپذیرند.
خوشبختانه اخیراً دانشگاه علوم پزشکی تهران با پذیرش بدون
آزمون نفرات اول المپیاد علوم انسانی در رشته پزشکی که با
موفقیت چشمگیر در این رشته تحصیلی مینمایند بر همین معنا
تأکید نمودند که ملاک تحصیلی در رشتههای دانشگاهی علاقه،
انگیزه، هوش و استعداد است و نه صرف رشته تحصیلی آنها در دوره
دوم متوسطه آن هم با وضعیت نه چندان مطلوب.
یقیناً با اصلاح اساسی دوره دوم متوسطه دیگر به کلاسها و دکان
های تجاری و مراکز تستزنی و کنکورگری که نظام آموزشی کشور
بخصوص دوره متوسطه را از درون سست نموده و اقتدار عاطفی معلمان
را تضعیف مینماید و در بسیاری از موارد خانوادهها را مضطرب و
با فشارهای روانی و اقتصادی مواجه میکند نیازی نخواهد بود.
چراکه در طراحی سؤالات کنکور سراسری هیچ سوالی خارج از محتوای
کتابهای آموزشگاهی مطرح نمیشود و مسلماً معلمان دبیرستانها
میتوانند به شایستگی محتوای کتابهای درسی را به دانشآموزان
بیاموزند.
شایسته و بایسته است که یک وزارتخانه قوی و مقتدر بنام وزارت
خانواده با هدف واندیشه پاسداری از قداست و استحکام خانواده
ایجاد گردد.
بدون تردید وزارت خانواده میتواند با فراهم نمودن زمینههای
فرهنگی، اجتماعی و حمایتی ازدواج به هنگام جوانان با رویکرد
انتخاب دقیق و عروسی آسان، طراحی و برنامهریزی دورههای
آموزشی دانشافزایی زوجهای جوان با هدف افزایش رضامندی
زناشویی و پیشگیری از همسرگریزی، جدایی و طلاق، طراحی و مدیریت
و هماهنگی خدمات تخصصی مشاوره ازدواج و خانواده، طراحی و تدوین
برنامههای حمایتی و نظارتی ویژه خانوادههای آسیب دیده و
حمایتطلب با استفاده از صاحبنظران متخّصّص و مجرب و بهرهمندی
ازامکانات همه وزارتخانهها و سازمانها به ویژه تشکیلات دفتر
امور زنان وابسته به ریاست جمهوری و نظایر آن نقش فوق العاده
کلیدی در ارتقای فرهنگ کشور داشته باشد.
متن کامل این نامه را می توانید از طریق این
لینک مطالعه کنید:
پیک نت 24 دی |