حسین موسویان عضو تیم مذاکره کننده اتمی در دوران خاتمی
در سرمقالهای در روزنامه فایننشال تایمز نوشت:
از گوشه و کنار زمزمه کارآمد بودن تهدیداتی به گوش
میرسد که بالاخره پس از چندین دهه اختلاف و ناسازگاری ایران
را به پای میز مذاکرات کشیده است، اما این تفکر که این
تحریمها بود که تهران را پای میز مذاکرات کشانده، اشتباه
است. دلیل اصلی این ماجرا، تمایل حسن روحانی - رئیسجمهور
جدید ایران - برای تغییر رویکرد نسبت به آمریکا، اتحادیه
اروپا، همسایگان و دیگر قدرتهای دنیا است؛ این در حالی است
که خط قرمز آمریکا از «عدم غنیسازی» به «نبود تسلیحات
هستهای» تغییر کرده است.
تهران پیشنهاداتی را مطرح کرده
که مانعی دائمی بر سر راه تولید، ذخیره و استفاده از تسلیحات
هستهای ایجاد میکرد. ایران در مقابل خواهان
پذیرش حق غنیسازی اورانیوم تحت شرایطی شد که معاهده منع
گسترش تسلیحات هستهای (ان.پی.تی) مشخص میساخت. طرحها
شامل خواستههای مشابهی میشد که اولاند - رئیسجمهور فرانسه
-
در سفر 17 نوامبر خود به اسرائیل از ایران مطالبه کرد.
توافقنامه پیشنویس شدهای که در دور اول
مذاکرات ژنو مورد تأیید ایران و شش
کشور غربی - به غیر از
فرانسه - بود، همه نگرانیهای مهم قدرتهای جهان را پوشش
میداد. فرانسه آن را رد کرد، چراکه این پیشنویس اساساً
توسط ایران و آمریکا تهیه شده بود و دیگر کشورها در آن
سهمی نداشتند.
علاوه بر این، اسرائیل توانست فرانسه را
تحت فشار قرار دهد و وادار به همکاری با خود کند. اسرائیل
همچنین با کنگره آمریکا لابی کرد تا از تصویب پیشنویس مذکور
ممانعت شود و نیز تحریمهای شدیدتری علیه ایران وضع شود تا
از این طریق ایران را وادار به دادن امتیازات بیشتری کند.
دولت اوباما میکوشد مانع جنگ در
منطقه شود. بنیامین ناتنیاهو - نخستوزیر اسرائیل
-
خواهان انجام اقدام نظامی است، چراکه خواهان تحقق رؤیای
نابود کردن جمهوری اسلامی به عنوان یک قدرت منطقهای است.
دولت اوباما
درست همانند روسیه و دیگر کشورهای اروپایی و چین، خوشبین است
که قدرتهای جهانی و ایران میتوانند به توافق برسند. افزایش
دادن فشار تحریمها و دستکم گرفتن فرصتهایی که ایران
پیشنهاد کرده است، بار دیگر منجر به پیامدهای ناخواسته
خواهد شد که این بار فاجعهآمیز خواهد بود.
پیک نت 2
آذر |