سال 1302، سال جدال بر سر انحلال سلطنت و برقراری جمهوری و یا
دفاع از سلطنت اما اعلام پایان کار سلسله قاجار و تاسیس سلسله
پهلوی است. مجلس، بازار و خانه مراجع مذهبی کانون اصلی این بحث
است. رضاخان ابتدا مدافع اعلام جمهوری و انقراض سلطنت بود اما
از بیم بازار و روحانیون که طرفدار سلطنت بودند، نظر خود را
عوض کرد و طرفدار سلطنت شد. زمانی که بحث اعلام جمهوری در مجلس
بالا گرفته بود، مدرس از بیم استبداد و انگیزه های واقعی
رضاخان برای برقراری حکومت استبدادی و فردی با جمهوری مخالفت
کرد و در همان مجلس از سوی طرفداران جمهوری و رضاخان سردار سپه
سیلی خورد. و باز در همین سال، رضاخان یک گام بلند دیگر به
قدرت نزدیک شد و به فرمان احمد شاه صدراعظم شد. در حوادث این
سال شما با نام هائی برخورد می کنید که بعدها در جریان جنبش
ملی شدن نفت ایران نقش مهمی مثبت و یا منفی بازی کردند و در
کودتای 28 مرداد و پس از آن نیز نقش آفرین شدند. از جمله آیت
الله ابوالقاسم کاشانی، دکتر مصدق و قوام السلطنه. رضا خانه
بلافاصله پس از امضای حکم صدراعظمی خود از سوی احمد شاه بیانیه
ای منتشر کرد که محتوای آن برای آن روز و آن شرایط مترقی بود
اما در سالهای بعد که استبداد خود را توانست برقرار کند، هیچیک
از مفاد این اعلامیه اجرا نشد.
از دیگر حوادث مهم این سال، کشف باصطلاح توطئه ترور رضاخان و
دستگیری و تبعید برخی رقبا و مخالفان رضاخان مانند قوام
السلطنه است که رقیب او برای صدراعظمی بود. تمام این ماجرا یک
پرونده سازی و توطئه ای بود که رضاخان در جریان آن بود. پس از
این جنجال، برقدرت رضاخان افزوده شد. از دیگر رویدادهای این
سال، تاسیس نظمیه تهران (شهربانی) و انتصاب اولین رئیس شهربانی
با حکم رضاخان است. امیر لشکر "محمد خان" که همان "محمد
درگاهی" است و چهره مخوف او بعدها آشکار شد، به ریاست شهربانی
کل کشور رسید.
مرور کنید رویدادهای سال 1302 به نقل از کتاب "مرور تاریخ
ایران از انقلاب مشروطه تا انقلاب 57" را:
سال 1302
فروردین ماه
1 – به مناسبت جشن تاجگذاری احمد شاه، تهران و شهرستانها
چراغانی مفصلی کردند و احمد شاه ومحمد حسن میرزا ولیعهد در
حالی که لباس سرهنگی برتن نموده بودند از قشون سان گرفتند.
2 – انجمن نظار
انتخابات دعوت شدند. مشیرالدوله به ریاست انجمن تعیین گردید.
خرداد ماه
1 – استیضاح سید حسن مدرس در
مجلس مطرح شد.
2 – مدرس در
بیان استیضاح تاریخ سیاسی چند ساله ایران را تشریح کرد و
از سفر
مهاجرت سخن گفت و
مستوفی را قادر
برای حل مشکلات موجود ندانست.
3 – سلیمان محسن
(اسکندری) به دفاع از دولت سخن گفت و نظریات مدرس را رد کرد.
4 – ذکاءالملک فروغی وزیر خارجه سیاست دولت را تشریح و
تفسیرکرد.
5 – مستوفی الممالک رئیس الوزراء به دفاع پرداخت و نطق معروف
خود را ایراد نمود و ضمن آن گفت در این مملکت هم اشخاصی می
خواهند داخل کادر شوند و آجیل هائی هم بگیرند و آجیل هائی هم
بدهند. من نه می گیرم نه می دهم و اصراری هم به ماندن ندارم.
6 – مستوفی الممالک ازسمت ریاست وزرائی استعفا داد.
7 – سید ابوالقاسم کاشانی و ناظم التجارکرمانی به ملاقات احمد
شاه رفتند و او را از قبول استعفای مستوفی الممالک بر حذر
داشتند.
تیر ماه
متجاوز از سی تن از علمای بین النهرین به ایران تبعید شدند.
حاج سید ابوالحسن اصفهانی، حاج میرزا حسین نائینی و حاج شیخ
عبدالکریم یزدی جزء تبعید شدگان بودند.
مرداد ماه
آقایان مراجع تقلید و علماء وارد قم شدند و علاوه بر استقبال
پر شکوه و شایسته منزل و اثاثیه دراختیار آنان قرار داده شد.
مهر ماه
1 – میرزا احمد خان قوام السلطنه رئیس الوزرای سابق به وزارت
جنگ احضار و پس از بازجوئی به دستور سردار سپه توقیف شد. علت
احضار و توقیف مربوط به کشف شبکه ای بوده که ظاهرا قصد ترور
سردار سپه را داشته اند و قوام السلطنه آن شبکه را رهبری می
نموده است.
2 – قوام السلطنه با شفاعت سلطان احمد شاه و تصویبنامه هیئت
وزیران از زندان آزاد شد. سردار سپه از حق خصوصی خود صرف نظر
نمود.
3 – قوام السلطنه به اروپا تبعید شد و تحت محافظت چند نظامی از
طریق بغداد به اروپا رفت.
آبان ماه
1 – سلطان احمد شاه فرمان رئیس الوزرائی سردار سپه را امضاء
کرد.
2 – سردار سپه رئیس الوزراء وزیران خود را به این شرح معرفی
نمود:
سردار سپه رئیس الوزراء و وزیر جنگ ذکاء الملک وزیر خارجه –
سلیمان میرزا وزیر معارف – مدیرالملک وزیر مالیه – معاضد
السلطنه وزیر عدلیه امیر لشکر خدایا رخان وزیر پست و تلگراف –
حاج عزالممالک وزیر فوائد عامه – میرزا قاسم خان کفیل وزارت
داخله – میرزا حسین خان عدل الملک معاون رئیس الوزراء.
3 – سردار سپه رئیس الوزراء بیانیه ای منتشر نمود و دلایل قبول
ریاست دولت را تشریح کرد. متن اعلامیه به این شرح است:
" همه کس اوضاع قشون، درجه اهمیت و آسایش ملت و تمرکز قوای
مملکت و میزان عظمت و قدرت حکومت را، در سه سال قبل می داند، و
اوضاع سیاسی و اجتماعی امروزه، که نتیجه مستقیم سه سال زحمت و
خدمت و عشق مفرط این جانب به بسط قوای نظامی بوده است می بیند.
تصور می کنم، لازم نباشد، دراین موضوع کلمه ای بنگارم. زیرا،
میزان سنجش هر چیزی همانا عمل
است.
اگراین جانب، تا امروز،از خطه اصلاحات نظامی انحراف نورزیده، و
حاضرنشده بودم که وارد یک منطقه وسیعتری از خدمات اجتماعی شوم،
آثارخود سری و طغیان و بسط نفوذ حکومت مرکزی درانحاء دوردست
کشور،ازهر چیزی لازم تر بوده است، زیرا هیچ مملکتی به طرف ترقی
و تعالی نخواهد رفت، مگر آن که بدوا اصول امنیت در تمام جوانب
آن توسعه یافته باشد، و نظر به این اصل روشن بود که تقریبا از
سه سال قبل، بلا تردید به تعقیب این موضوع اساسی پرداخته و با
هر فداکاری و زحمتی بود به تجهیز مقدمات امر شروع، تا آنکه
بحمدالله امروزه اصول مرکزیت و وسابل آسایش و امنیت کاملا
فراهم و اساس هرج و مرج و اغتشاشات داخلی یکسره نابود گشته
است. لازم شد دومین قدم بطرف آرزوها ی ملی. که عبارت از سیر
بطرف ترقی و تکامل است برداشته شود. مبنی بر همین نظریه است که
این جانب با وجود گرفتاری در امر نظام، و عشق مفرطی که در
تنسیقات و انتظامات قشونی دارم. معهذا خواست خداوندی و استظهار
مراحم ملوکانه و احساسات هموطنان را در قبول زمامداری مملکت
استقبال کرده و در طی این عقیده راسخ و عزم ثابت می روم. که
یکمرتبه دیگر امتحان فداکاری و خدمتگزاری را بملت شرافتمند
ایران
بدهم.
البته عامه اهالی می دانند که همیشه عمل فرع اراده و اراده
تابع عقیده و بالاخره آرزوی صدق نیت و عمل است. که می توان به
اجرای مقاصد مکنونه موفق شد این جانب هیچوقت تاکنون معتقد
باظهار یک سلسله الفاظ با رونق ولی عاری از حقیقت و جملات
مشعشع ولی غیر متعقب به عمل، نبوده، و پیوسته عقیده داشته ام
که به واسطه عمل، بهتر می توان حقایق را گفت تا به واسطه
الفاظ. از این رو بدون اینکه به تدوین فصول و ترتیب مواد، و
بالجمله ذکر الفاظ و کلماتی که سرمایه بدبختی این مملکت، و
اسباب تشتت فرق و مایه جلب قلوب عوام محسوب می شود، مبادرت
نمایم، خاطر هموطنان را مستحضر می سازم که به اتکاء به نیت پاک
و صحت عمل خود، و به استظهار احساسات و حوائج عمومی پروگرام
خود را به دو جمله ذیل محدود می سازم:
1 – حفظ حقوق مملکت.
2– اجرای
قوانین.
در خاتمه از صمیم قلب آرزومندم، که صمیمی ترین آمال و آرزوی
من، در ضمن حفظ اصول مشروطیت، و تسریع افتتاح مجلس مقدس شورای
ملی، و معاضدت نمایندگان ملت در اجرای جملات فوق، به مورد
اجراء و عمل گزارده شود. ضمنا به لطف خدا متمسک و امید است که
عموم هموطنان عزیز، به نو به خود، در پیشرفت این عقیده، قلبا
به من کمک نمایند.
" رئیس الوزراء و فرمانده کل قوا – رضا "
4 – احمد شاه برای تودیع با آقایان علماء به قم رفته، در حرم
حضرت معصومه سلام الله علیها مراسم خداحافظی را بجای آورد.
5 – پرنس عبدالحمید پادشاه عثمانی از سلطنت استعفا کرد.
6 – سلطان احمد شاه تهران را به قصد اروپا ترک نمود. سردار سپه
رئیس الوزراء تا سر حد شاه را بدرقه کرد.
7 – رژیم حکومتی عثمانی از سلطنتی به جمهوری تبدیل یافت و نام
کشور عثمانی به ترکیه تغییر نمود.
8 – ژنرال مصطفی کمال پاشا به ریاست جمهوری ترکیه برگزیده شد.
ژنرال عصمت اینونو رئیس الوزراء ترکیه گردید.
9 – سردار سپه رئیس الوزراء و وزیر جنگ بیانیه ای انتشار داد.
وی در این بیانیه رسما نسبت به کسانیکه با بیگانگان ارتباط
دارند اظهار تنفر و بدبینی نموده خود را منزه و مبرا قلمداد
کرد و افزود اینگونه افراد به مجازات سنگین محکوم خواهند شد.
دی ماه
1 – ژنرال وستداهل سوئدی رئیس تشکیلات نظمیه طبق دستور رئیس
الوزراء از کار منفصل گردید.
2 – امور نظمیه تهران موقتا به میرزا
محمد خان امیر اقتدار(امیر لشکر) حاکم نظامی تهران محول
شد.
3 – سرهنگ محمد خان رئیس قلعه بیگی تهران به ریاست نظمیه تهران
برقرار و منصوب گردید. او مدتهای مدید ریاست نظمیه را عهده دار
بود و قدرت وی در ردیف قدرت تیمورتاش وزیر دربار بود.
4 – سرهنگ محمد خان به ریاست نظمیه کشور منصوب شد.
5 – محمد درگاهی معروف به
محمد چاقو (محمدخان امیر لشکر) از افسران ژاندارمری بود. در
کودتای 1299 ریاست ژاندارمری شهر قم را داشت. پس از کودتا
فرماندار نظامی قم شد. در سال 1300 در ادغام قشون و ژاندارمری
دو درجه به او داده شد و ریاست قلعه بیگی تهران که همان دژبان
تهران باشد به وی واگذار گردید تا اینکه به ریاست نظمیه انتخاب
شد و در آن شغل قدرت فوق العاده ای پیدا کرد. از حیث قدرت و
نفوذ در شاه با تیمورتاش برابری می کرد و یکی از عوامل موثر
آزار و اذیت مردم بود. وقتی حکم شد نصرت الله فیروز را توقیف
کند آنچنان تندی و رذالت به خرج داد که مورد اعتراض رضا شاه
قرار گرفت.
اسفند ماه
1 – به دستور سردار سپه رئیس الوزراء یک کمیسیون مشورتی مرکب
از مستوفی الممالک مشیرالدوله، مصدق السلطنه، میرزا حسین خان
معین الوزاره، حاج میرزا یحیی، سید حسن تقی زاده، ذکاءالملک و
مخبرالسلطنه تشکیل گردید که در تمام امور به دولت مشورت بدهند.
2 – نیروی هوائی قشون با هفت هواپیما تشکیل شد. سه هواپیما
یونکرس آلمانی و چهار هواپیما روهاویلاند روسی بود.
3 – در جلسه علنی مجلس شورای ملی بین طرفداران سردار سپه و
مدرس مناقشات شدیدی روی داد.
4 – دکتر حسین خان احیاءالسلطنه در پایان جلسه سیلی محکمی به
گوش مدرس نواخت.
5 – دکتر حسین احیاءالسلطنه همان دکتر حسین بهرامی برادر دبیر
اعظم بهرامی است که در دوران رضاشاه چندی نماینده مجلس و زمانی
رئیس کل بهداری و مدتی نیز رئیس اداره کل آمار و نفوس بود. وی
در مجلس پنجم از طرفداران رضا خان سردار سپه بود و از مدافعین
سرسخت جمهوری. چون مدرس با جمهوری مخالفت می کرد وی سیلی محکمی
به گوش مدرس نواخت ولی به اندازه ای انعکاس آن در افکار عمومی
زننده و موهن بود که برخی عقیده دارند این سیلی بگوش جمهوری
خورد نه به صورت مدرس.
6 – در تهران تظاهرات پردامنه ای به منظورتغییر رژیم سلطنتی به
جمهوری انجام گرفت و دامنه آن به شهرستانها نیز کشیده شد.
7 – عده ای از نظامیان در حالیکه قرمز پوشیده بودند به مجلس
آمده به نفع جمهوری ابراز احساسات و تظاهرات نمودند.
8 – از ظهر ادارات و موسسات دولتی تعطیل عمومی نموده در نهضت
جمهوری شرکت کردند.
9 – سیل تلگراف از شهرها برای تغییر رژیم به جمهوری سرازیر شد.
10 –عصر جمعیتی در مسجد شاه اجتماع نموده علیه جمهوری دست به
تظاهرات زدند.
11 – عده ای از طرفداران سردار سپه به منزل محمد حسن میرزا
ولیعهد رفته به وی تکلیف استعفا نمودند.
12 – محمد حسن میرزا موتمن الملک و مستوفی الممالک و
مشیرالدوله و حاج میرزا یحیی و تدین و شیخ العراقین زاده را به
خانه خود دعوت نموده در قبال تکلیف استعفا از آنها نظر خواست.
13 – غروب جلسه خصوصی مجلس تشکیل یافت و پیرامون مسافرت ولیعهد
مذاکراتی انجام گرفت. در این جلسه تدین و قائم مقام عدل علیه
قاجاریه سخن گفتند. مدرس و حائری زاده از قاجار دفاع نمودند.
14 – در جلسه علنی مجلس سید حسن مدرس با اعتبارنامه موتمن
الملک مخالفت کرد.
15 – در جلسه علنی مجلس مدافعین و مخالفین جمهوری سخنرانی
کردند.
16 – طرح قانونی ذیل تقدیم مجلس شورای ملی گردید :
نظر به اینکه تلگرافات عدیده ای که از تمام ایالات و تمام
طبقات مملکت در مخالفت با سلسله سلاطین قاجاریه و رای به
انقراض سلطنت مذکور رسیده و نظر به اینکه تقریبا در تمام
تلگرافات واصله اظهار تمایل به جمهوریت شده و صراحتا اختیار
تغییر رژیم را به مجلس شورای ملی داده اند و چون قانونا این
تلگرافات کافی برای تغییر رژیم نیست، امضاء کنندگان مواد ذیل
را به مجلس شورای ملی با قید فوریت پیشنهاد می نمائیم
:
ماده اول – تغییر رژیم مشروطه به جمهوریت
.
ماده دوم – اختیار دادن به وکلای دوره پنجم تا در قانون اساسی
موافق مصالح مملکت در رژیم تجدید نظرنمایند.
ماده سوم – پس از معلوم شدن نتیجه آراء عمومی رژیم وسیله مجلس
شورای ملی اعلام شود.
پیک نت 14
آذر |