سال 1303، با اوج گیری نهائی بحث جمهوری و یا سلطنت همراه شد و
در همان ماه های اول این سال، زیر فشار روحانیت و مراجع مذهبی
وقت قم و بازار تهران، سردار سپه به بحث جمهوریت خاتمه داد و
متعهد شد که دیگر این بحث را دنبال نکند. او که در میدان
بهارستان تظاهرات مخالفان جمهوریت را با گلوله پاسخ داده بود و
با چکمه وارد مجلس شده بود تا تکلیف مخالفان جمهوریت را روشن
کند، ناگهان از این بحث دست کشید و طرفدار ادامه سلطنت شد. اما
سلطنتی که ظاهرا در قم به او وعده داده بودند "خودت شاه بشو.
لازم نیست جمهوری کنی".
از این مرحله به بعد، رضاخان با سرعت مسیر انحلال سلطنت
قاجاریه و اعلام سلطنت پهلوی را طی کرد. البته همراه با چند
توطئه ای که زمینه این کار را فراهم ساخت.
اول- دستگیری طرفداران بازگشت احمد شاه از فرانسه به ایران
دوم - مجلس فرماندهی کل قوا را از احمد شاه گرفت و به او داد.
سوم- در یک قهر نمایشی استعفا داد و به روستای آن زمان "رودهن"
که حالا پردیس شده و رضاخان آن را تصاحب کرده بود رفت و به
اشاره او فرماندهان نظامی نواحی مختلف، مجلس را تهدید کردند که
اگر از رضاخان استمالت نشود و به کار باز نگردد به طرف تهران
حرکت کرده و پایتخت را تسخیر خواهند کرد. مجلس مرعوب این تهدید
شد و یک هیات به رودهن فرستاد تا رضاخان را راضی به بازگشت به
تهران کند.
چهارم- توطئه دوم قتل کنسول امریکا در یک سقاخانه در تهران
بود که زمینه ساز اعلام حکومت نظامی در تهران شد و فرماندهان
نظامی تابع رضاخان کنترل شهر را بدست گرفتند.
پنجم- در همین دوران کوتاه رضاشاه موفق شد اموال هر کس را که
سرکوب می کرد تصاحب کند و به نام خود به ثبت برساند و قدرت
مالی و اقتصادی خود را تقویت کند. از جمله مصادره اموال اقبال
السلطنه ماکوئی در تبریز. سر و صدای مجلس برای حساب پس دادن
رضاخان نیز به جائی نرسید.
ششم- ترور مخالفان، از جمله ترور معروف و تاریخی شاعر ملی
"میرزاده عشقی" در خانه اش برای مرعوب کردن بقیه مخالفان.
هفتم- تقویت موافقان خود در مجلس، از جمله شیخ علی دشتی که
اعتبارنامه اش بدلیل ارتباط با انگلیس ها در مجلس رد شد و کوشش
رضاخان برای تائید این اعتبار نامه به جائی نرسید. اما دشتی هم
در دوران رضاشاه و هم در دوران محمد رضا شاه پاداش این حمایت
از استبداد رضاخان را گرفت. او عبا و عمامه را کنار گذاشت و
داستان نویسی را نیز تقریبا ترک کرد و شد سناتور انتصابی شاه
در مجلس سنای محمد رضا شاه. بعد از انقلاب نیز در تهران ماند و
حکومت مزاحمتی برای او فراهم نساخت تا به مرگ طبیعی از دنیا
رفت.
بدین ترتیب تمام زمینه های سلطنت رضاخان فراهم شد. سلطنتی که
اگر در سالهای اول هنوز پایبندی به برخی قوانین مشروطه را حفظ
کرد اما از سال هفتم سلطنت مشروطه را تعطیل کرد و استبداد
خوفناک خود را برقرار ساخت. استبدادی که همراه با غارت پول نفت
و مصادره املاک و روستاها (بویژه در مازندران و از جمله
کلاردشت) و نابود کردن آزادی احزاب و مطبوعات و حتی با قتل و
ترور نزدیک ترین یاران خود همراه شد.
تمام این رویدادهای مهم که سرنوشت انقلاب مشروطه و حتی ایران
را رقم زد و اجازه نداد جمهوری ایران از سال 1303 در ایران
برقرار شود وبساط سلطنت موروثی جمع شده و کار به حکومت ولایت
فقیه نکشد، تنها طی چند ماه اول این سال رقم خورد.
بخوانید اخبار این رویدادها را به نقل از کتاب ارزنده "روزشمار
تاریخ ایران از انقلاب مشروطه تا انقلاب 57" :
سال 1303
فروردین ماه
1 – جلسه علنی مجلس شورای ملی برای اعلام جمهوریت تشکیل شد.
عده زیادی از روحانیون و اصناف در میدان بهارستان اجتماع نموده
علیه جمهوری و سردار سپه شعار می دادند. در نتیجه بین مردم و
نظامیان زد و خورد شدیدی روی داد.
2 – به دستور سردار سپه رئیس الوزراء و وزیر جنگ عده زیادتری
نظامی وارد میدان شده به ضرب و شتم مردم پرداختند و تیراندازی
شدید آغاز گردید. عده زیادی از مردم مصدوم، مجروح و چند نفری
مقتول شدند.
3 – جلسه مجلس بدون اخذ نتیجه تعطیل شد.
4 – موتمن الملک رئیس مجلس به سردار سپه شدیدا اعتراض کرد و
گفت نظم مجلس بهارستان با من است چرا مردم را می زنید. سردار
سپه اظهار کرد امنیت مملکت با من است و به وظیفه خود عمل کردم.
5 – موتمن الملک دستور داد زنگ جلسه را بنوازند تا تکلیف سردار
سپه را تعیین کنند.
6 – به شفاعت عده ای از نمایندگان از جمله مشیرالدوله بین
سردار سپه و موتمن الملک تفاهم به وجود آمد و سردار سپه از عمل
خود معذرت خواهی نمود.
7 – عده زیادی از علماء و بازرگانان با سردار سپه ملاقات نموده
مخالفت خودشان را با جمهوری اعلام نمودند و توصیه کردند از این
کار منصرف شود.
8 – در تهران و شهرها مخصوصا اصفهان، مشهد، قم مخالفت با
جمهوری اوج گرفت و سیل تلگراف به مجلس شورای ملی سرازیر شد.
رهبری مخالفت با جمهوری را روحانیون عهده دار بودند.
9 – سردار سپه برای مذاکره با علماء اعلام و مجتهدین وارد قم
شد و مذاکرات خود را با آنان آغاز کرد. در این جلسه علماء رسما
مخالفت خودشان را با جمهوری اعلام نمودند و سرانجام سردار سپه
به آنها قول داد که فکر جمهوریت را تعقیب نخواهد کرد.
10 – سردار سپه از قم به تهران مراجعت و اعلامیه ای انتشار داد
و نهضت جمهوری را متوقف نمود. قسمتی از متن اعلامیه به این شرح
است:
" برای احترام مقام روحانیت موقعی که برای تودیع آقایان حجج
اسلام و علمای اعلام به حضرت معصومه (ع) مشرف شده بودم با معظم
لهم در باب پیش آمد کنونی تبادل افکار نمودیم و چنین مقتضی
دانستیم که به عموم ناس توصیه نمایم عنوان جمهوری را موقوف
نمایند."
11 – هیئت رئیسه دائمی مجلس انتخاب شدند. موتمن الملک به ریاست
و سید حسن مدرس و سهام السلطان به نیابت ریاست انتخاب شدند.
12 – نصرت الله والی فارس به تهران احضار شد.
13 – وثوق السلطنه والی فارس گردید.
14 – سلطان احمد شاه قاجار از اروپا تلگرافی سردار سپه را از
رئیس الوزرائی عزل کرد و از مجلس درخواست کرد مستوفی الممالک
را به این سمت برگزینند.
15 – رضا قلی خان نظام السلطنه از رجال معمر و وطن خواه در
تهران درگذشت.
16 – محمد علی شاه پادشاه مخلوع قاجار در پاریس به بیماری
دیابت در سن 54 سالگی در گذشت.
17 – تشیع جنازه محمد علی شاه در پاریس با شرکت عده زیادی از
شاهزادگان و سران کشورهای اروپائی انجام گرفت. سلطان احمد شاه
و سلطان عبدالحمید پادشاه مستعفی عثمانی در صف مقدم تشیع
کنندگان بودند.
18 – به مناسبت در گذشت محمد علی شاه در تهران و شهرها مجالس
ختم و سوگواری برگزار شد و محمد حسن میرزا ولیعهد مجلس ختم
تهران را برچید.
19 – سردار سپه رئیس الوزراء و وزیر جنگ به عنوان تعرض و قهر
استعفا داد و قصد خروج از ایران نمود.
20 – سردار سپه طبق سند رسمی سرهنگ کریم آقا کفیل بلدیه و رئیس
نقلیه قشون را وکیل خود نمود تا در غیاب وی امور ملکی و شخصی
او را انجام دهد.
21 – سردار سپه که قصد خروج از ایران را نموده بود موقتا به
رودهن ملک شخصی خود رفت.
22 – از طرف سلطان احمد شاه مستوفی الممالک به رئیس الوزرائی
منصوب شد.
23 – تمام روزنامه های طرفدار سردار سپه مقالات اساسی خود را
به استعفای سردارسپه اختصاص دادند و شدیدا به مخالفین مخصوصا
سید حسن مدرس حمله کردند.
24 – شیخ علی دشتی مدیر روزنامه شفق سرخ تحت عنوان
(پدر وطن رفت) مقاله تند و کوبنده ای علیه دربار و مخالفین
انتشار داد.
25 – فرماندهان نظامی در تهران و شهرستانها دست به تظاهرات
نمایشی زدند و در خیابان ها رژه رفتند.
26 – امراء لشکر تلگراف های تندی علیه مجلس شورای ملی و
مخالفین به تهران مخابره کردند و متذکر شدند در صورتی که ترضیه
خاطر سردار سپه فراهم نشود به تهران حمله خواهیم کرد.
27 – احمد آقا امیر لشکر غرب و حسین آقا امیر لشکر شرق واحدهای
نظامی خود را برای حمله به تهران آماده نمودند و به مجلس دو
روز مهلت دادند تا رضایت سردار سپه را فراهم نمایند.
28 – مجلس شورای ملی در یک جلسه فوق ا لعاده با 92 رای موافق
مجددا سردار سپه را به رئیس الوزرائی برگزید.
29 – هیئتی از نمایندگان مجلس مشتمل بر مشیرالدوله، مستوفی
الممالک، مصدق السلطنه، سردار فاخر حکمت، سلیمان میرزا و سید
محمد تدین به رودهن رفته سردار سپه را به تهران آوردند.
30 – مجلس شورای ملی انتخاب سردار سپه را به رئیس الوزرائی طی
تلگرافی به سلطان احمد شاه اطلاع داد.
31 – احمد شاه در پاسخ تلگراف مجلس شورای ملی پاسخی به مجلس
مخابره نمود. متن پاسخ چنین است :
"مجلس شورای ملی – با اینکه قانون اساسی به ما حق می داد که
سلب اعتماد خودمان را از رئیس الوزراء وقت بنمائیم، معذلک صلاح
اندیشی مجلس شورای ملی را رد نکرده به ولیعهد امر شد اعلام دهد
کابینه را تشکیل و معرفی نمایند. شاه" .
32 – سردار سپه رئیس الوزراء کابینه خود را به این شرح به مجلس
معرفی کرد: سردار سپه رئیس الوزراء و وزیر جنگ – ذکاءالملک
وزیر خارجه – مدیرالملک وزیر مالیه – معاضدالسلطنه وزیر عدلیه
– امیر لشکر امیر اقتدار وزیر پست و تلگراف – میرزا قاسم خان
کفیل وزارت داخله – مشارالدوله کفیل وزارت فوائد عامه. وزیر
معارف بعدا انتخاب خواهد شد.
33 – میر پنج غلامرضا خان مهاجر به حکومت اصفهان منصوب شد.
اردیبهشت ماه
1 – امیر لشکر طهماسبی فرمانده لشکر آذربایجان و والی نظامی به
ماکو رفت و اقبال السلطنه سرحددار آن منطقه را به تبریز آورد و
به زندان افکند.
2 – اقبال السلطنه ماکوئی در زندان در اثر فجاه در گذشت. جنازه
اقبال السلطنه با شکوه کامل در تبریز تشیع شد. مخازن و نقود
وجواهرات اقبال السلطنه توسط امیر لشکر طهماسبی ضبط و
برای سردار سپه به تهران فرستاده شد.
خرداد ماه
1 – روزنامه اتحاد اسلام در تهران به مدیریت شیخ حسن لنکرانی
انتشار یافت.
2 – در جلسه مجلس شورای ملی اعتبار نامه علی دشتی که از ساوه
به نمایندگی انتخاب شده بود با 66 رای مخالف رد شد. اعتبارنامه
علی دشتی با مخالفت سید حسن
مدرس مواجه شد. وی اسنادی به مجلس ارائه داد که دشتی با عمال
انگلستان ارتباط دارد و با تمام تلاشی که از طرف سردار سپه و
یاران او در مجلس به عمل آمد تا شاید بتوان از رد اعتبار نامه
جلوگیری نمود میسر نشد.
3 – از طرف وزارت جنگ ده نفر برای آموزش فن خلبانی به شوروی
اعزام شدند که عبارت بودند از: شرف الدین قهرمانی، عیسی
اشتوداخ، فرهاد میرزا، امین زاده بایندر(ساعدالسلطان)، محمد
باقر افشار طوس، حسین حقی، مهدیقلی قهرمانی، ابراهیم بیات
ماکو، مسعود دیبا.دانشجویان مزبور پس از یکسال به ایران مراجعت
نمودند وهسته اصلی هواپیمائی را تشکیل دادند.
تیر ماه
1 – ظهیرالدوله بنیانگذار ورئیس انجمن اخوت و داماد ناصرالدبن
شاه که چندی نیز مقامات درجه اول دولتی داشت در تهران درگذشت و
در مقبره اختصاصی واقع در راه دربند به خاک سپرده شد.
2 – معاهده تجارتی بین دولتین ایران و اتحاد جماهیر شوروی
سوسیالیستی امضاء و مبادله شد.
3 – سید محمدرضا میرزاده عشقی
مدیر روزنامه قرن بیستم و شاعر حساس وانتقادی معاصر درسه راه
سپهسالار کوچه قطب الدوله در منزل شخصی خویش هدف گلوله چند
ناشناس قرار گرفت و به شدت زخمی شد. پس از انتقال وی به
بیمارستان نظمیه چهار ساعت بعد درگذشت.
4 – مراسم تشیع جنازه میرزاده عشقی با شرکت هزاران نفر از مردم
تهران و روزنامه نگاران و اقلیت مجلس شورای ملی با شکوه و جلال
بی سابقه برگزار شد.
5 – به دنبال قتل عشقی دوازده نفر از مدیران جراید پایتخت که
مخالف دولت بودند در مجلس متحصن شدند.
6 – ماژور ایمیری ویس قنسول امریکا
هنگام عکسبرداری ازسقاخانه آشیخ هادی که درآن روز، شایعاتی در
مورد معجزات آن در افواه بود مورد هجوم و حمله عده زیادی از
مردم قرار گرفت وبه شدت مجروح شد. پس از انتقال به بیمارستان
نظمیه عده ای از مردم داخل بیمارستان شده با داس و قمه و چکش و
آب جوش او را به قتل می رسانند.
7 – سرتیپ مرتضی خان رئیس تیپ پیاده گارد حاکم نظامی تهران شد.
8 – جنازه ویس قنسول امریکا از محل مدرسه امریکائی با شرکت
سردار سپه رئیس الوزراء، وزیران، سفراء و وزرای مختار، اعیان و
اشراف و نمایندگان مجلس با شکوه تمام تشیع شده و جنازه موقتا
در اکبرآباد به امانت گذاشته شد تا به امریکا حمل شود.
9 – حکومت نظامی در رابطه با قتل ماژور ایمیری عده ای را توقیف
نمود.
10 – در جلسه مجلس شورای ملی موتمن الملک رئیس مجلس از ضایعه
قتل ویس قنسول امریکا اظهار تاسف و تالم نمود. ذکاءالملک
وزیرخارجه پیرامون قتل صحبت کرد و قول داد که عاملین واقعه به
شدت مجازات خواهند شد.
مرداد ماه
1 – اقلیت مجلس سردار سپه رئیس الوزراء را به سه علت استیضاح
کردند:
اول – سوء سیاست نسبت به داخله و خارجه.
دوم – قیام و اقدام بر ضد قانون اساسی و حکومت مشروطه و توهین
به مجلس.
سوم – تحویل ندادن اموال مقصرین و غیره به خزانه دولت.
امضاء کنندگان استیضاح عبارتند از: عراقی، کازرونی، مدرس،
اخگر، ملک الشعراء سید حسین زعیم. مدرس در بیان استیضاح متذکر
شد که در مورد وزیر جنگی سردارسپه حرفی ندارم طرفدار او بوده و
خواهم بود.
2 – مطبوعات طرفدار دولت اقلیت مجلس را به باد انتقاد گرفتند و
استیضاح را به افتضاح تعبیر کردند.
3 – سه تن از وکلای اقلیت به نام سید حسن مدرس،عراقی و حائری
زاده سحرگاه امروزموردضرب و شتم عده ای قرار گرفتند.
4 – در جلسه مجلس شورای ملی استیضاح مدرس و سایر اعضاء اقلیت
مطرح شد. از امضاء کنندگان استیضاح فقط ملک الشعراء در جلسه
حاضر بود. وی کلیاتی از توقیف افراد و روزنامه ها توسط حکومت
نظامی بیان کرد و گفت چون تامینی نداریم اقلیت در جلسه حاضر
نشده اند و به این ترتیب موضوع استیضاح مسکوت ماند.
5 – سردار سپه از مجلس تقاضای رای اعتماد کرد و به اتفاق آراء
به او رای اعتماد داده شد.
6 – وزیران کابینه به هیئت اجتماع استعفا دادند.
آذر ماه
1 – دو نفر از کسانی که در قتل ماژور ایمیری ویس کنسول آمریکا
دست داشتند اعدام شدند.
2 – سردار سپه پس از تسلیم خزعل اهواز را به قصد زیارت نجف و
کربلا ترک کرد.
دی ماه
به دستور سردار سپه رئیس الوزراء و وزیر جنگ، امیر لشکر امیر
اقتدار وزیر داخله توقیف و روانه زندان شد. اتهام وی ظاهرا
همکاری با سردار معزز بجنوردی برای بازگرداندن احمد شاه بوده
است.
بهمن ماه
در جلسه مجلس شورای ملی فرماندهی کل قوا از احمد شاه سلب و به
رضا خان سردار سپه واگذار گردید. طرح قانونی که به تصویب مجلس
رسید به این شرح است:
" ریاست عالیه کل قوای دفاعیه وتامینه مملکتی رامخصوص آقای
رضا خان سردار سپه دانسته که با اختیارات تامه در حدود قانون
اساسی و قوانین مملکتی انجام وظیفه نماید و سمت مزبور بدون
تصویب مجلس شورای ملی از ایشان سلب نتواند شد "
اسفند ماه
1 – درجلسه مجلس شورای ملی طرح اقلیت مبنی بر
دعوت احمد شاه برای بازگشت به
ایران موردتصویب واقع نشد
2 – سید حسن مدرس با لایحه نظام اجباری در مجلس به مخالفت
برخاست.
پیک نت 21
آذر |