کشوری که در سالهای گذشته در بهترین شرایط ارزی بود، سالانه
چیزی حدود 100 میلیارد دلار درآمد ارزی داشت ، کجاها
سرمایهگذاری شد، چطور در این فرصت طلایی نتوانستیم بخشهای
مختلف و در راس آن بخش کشاورزی را احیاء کنیم.
با خاک آماده کشت، بی رحمانه رفتار شده است. آنگاه که به فکر
مسکن، شهرسازی، ساخت و ساز، جاده، پل و هرگونه تغییر و تحول در
روی زمین بودیم، کمتر فکر کردیم که جای مناسب آن کار را پیدا
کنیم و زمین آماده کشاورزی را تبدیل به محل ساخت مسکن نکنیم.
باغها و درختها ناجوانمردانه تخریب شدند و این تأسفی است که
جبران آن سالیان دراز به طول خواهد انجامید. امان از این
سرمایه که حرف هیچ کس را گوش
نمیکند، سرمایه فقط یک واژه را میشناسد و دنبال آن میرود و
آن سود است. ناچار هستیم که بیش از 7 میلیون تن گندم
وارد کنیم، آن هم در شرایطی که نفت ما تحریم است که باید ارز
از آنجا استحصال شود و کشتی و کشتیرانی و بیمه کشتیها و نقل و
انتقال بانکی و هزار و یک مصیبت. بخش زراعی، دامی، باغات و
شیلات ما هر کدام با یک مشکل و تنوع مشکلات مواجه خواهند بود.
وقتی رفتیم برای تأمین کود از داخل دیدیم بدهی پشت بدهی که همه
آنهایی که باید این کود را تحویل دهند، میگویند 1300 میلیارد
تومان بدهی گذشته را اول پرداخت کنید، دیدیم که دولت گذشته
الحمدالله میراث خوبی را برای ما به جا گذاشته است. آمار
میگوید از 50 درصد نیاز 44 درصد را تأمین میکنیم و بقیه را
از واردات استفاده میکنیم.
چهارمین کنگره سراسری "خانه کشاورز" روز گذشته و در شرایطی
تشکیل شد که نگرانی از کمبود و گرانی و حتی گرسنگی گام به گام
بیشتر می شود. در این کنگره حسن روحانی طی سخنانی، به بخش هائی
از واقعیات تلخ مربوط به سقوط کشاورزی کشور، نابودی جنگل ها و
خشک شدن رودخانه ها و دریاچه ها اشاره کرد و گفت:
با خاک آماده برای کشت، بی رحمانه رفتار شده است. آنگاه که به
فکر مسکن، شهرسازی، ساخت و ساز، جاده، پل و هرگونه تغییر و
تحول در روی زمین بودیم، کمتر فکر کردیم که جای مناسب آن کار
را پیدا کنیم و زمین آماده کشاورزی را تبدیل به محل ساخت مسکن
نکنیم و کمتر فکر کردیم که جایگاه شهر را به درستی انتخاب
کنیم.
باغها و درختها ناجوانمردانه تخریب شدند و این تأسفی است که
جبران آن سالیان دراز به طول خواهد انجامید. ما از لحاظ آب هم
در مضیقه هستیم. ایران از لحاظ بارندگی جزو سرزمینهای پرآب
نیست، کشوری که بارندگی متوسط آن 240-230 میلی متر است
میتواند جزو کشورهای خشک باشد، پس باید قدر قطره قطره حیات
این سرزمین را بدانیم. برای قدردانی از آب نیاز به تدبیر،
برنامهریزی و سرمایه داریم.
امان از این سرمایه که حرف هیچ کس را گوش نمیکند، سرمایه فقط
یک واژه را میشناسد و دنبال آن میرود و آن سود است. هر کجا
سود بیشتر، البته سودی با امنیت و پایداری، به آنجا میدود و
توصیه هیچ کس را گوش نمیکند. هر چه برایش بگویی که کدام بخش
نیاز به سرمایه دارد او آهوی فرّاری است که به دنبال جایگاه
سود میگردد. اینجا مداخله دولت لازم است، گاهی در بعضی از
امور ممکن است بخش خصوصی به دلایلی حاضر نباشد همه سرمایه خود
را سرمایه گذاری کند. اینجا جایی است که در کنار دولت تشکلها
باید به صحنه بیایند و دست به دست هم بدهند، اینجا جایی است که
خیرین که فقط خیرین مدرسه ساز و مسجدساز، نیستند، خیرینی که در
صحنههایی که مورد نیاز یک امت و ملت است با سود کم اما با
اعتقاد به برکت آن سود کم به صحنه خواهند آمد، باید دست به دست
هم بدهیم.
کشوری که در سالهای گذشته در بهترین شرایط ارزی بود، سالانه
چیزی حدود 100 میلیارد دلار درآمد ارزی داشت ، کجاها
سرمایهگذاری شد، چطور در این فرصت طلایی نتوانستیم بخشهای
مختلف و در راس آن بخش کشاورزی را احیاء کنیم.
بخش کشاورزی سرمایه و تخصص میخواهد. در همین دوره است که
آبهای زیرزمینی افت و افت میکند و در همین دوره است که زمین
شور و شورتر میشود و در همین دوره است که دریاچه زیبای ارومیه
خشک میشود و در همین دوره است که زاینده رود زیبا به خشک رودی
تبدیل میشود، نگویم هامونش و کارونش. همه جا امروز با مشکل
مواجه هستیم، میدانید از طبیعت باید استفاده کنیم، ستیز با
طبیعت، ستیز با خودمان است ما از مرتع باید استفاده کنیم اما
ستیز با مرتع یعنی نابودی مرتع، نابودی خاک و این یعنی کمبود
خاک.
شما که ستیز میکنید و جنگلها را از بین میرود، ابری که عبور
میکند چشمهای تیزبینی دارد، ابر آنجایی که سبزه و درخت و
مرتع میبیند میایستد و گریه شوق میبارد اما در سرزمین خشک
توقف نمیکند، عبور میکند. با طبیعت ستیز نکنیم از طبیعت
منصفانه استفاده کنیم.
دولت در زمانی که مسئولیت را به عهده گرفت، با آمار و ارقام
دهشتناکی مواجه شد. شاید اولین عزیزی که با او آمار را مرور
کردیم، آقای دکتر کلانتری بود. او که زحمات زیادی برای این بخش
کشیده است و میکشد. در فرصت بعدی هم با آقای مهندس حجتی که از
ایشان خواهش کردیم بیاید و اولش هم ایشان یک مقدار ناز میکرد
و افراد دیگری را معرفی میکرد و میگفت دوره ما گذشته و
جوانترها بیایند. از همان روزهای اولیه آمارها، آمارهای
نگرانکنندهای بود. اولین بحث ما این بود که یک بخش به ما
میگفت 13 میلیون تن گندم تولید کردهایم و بخش دیگر به من
میگفت باید 7.5 میلیون تن گندم وارد کنیم و سومی به من میگفت
کل نیاز ما 10.5 میلیون تن بیشتر نیست.
دیدیم ریاضی ما کفایت نمیکند که بتوانیم این عددها را حل و
فصل کنیم و به هر حال ناچار هستیم که بیش از
7 میلیون تن گندم وارد کنیم،
آن هم در شرایطی که نفت ما تحریم است که باید ارز از آنجا
استحصال شود و کشتی و کشتیرانی و بیمه کشتیها و نقل و انتقال
بانکی و هزار و یک مصیبت، اما در عین حال نه تنها گندم که
بسیاری از نهادهها برای این بخش باید وارد شود و الا بخش
زراعی، دامی، باغات و شیلات ما هر کدام با یک مشکل و تنوع
مشکلات مواجه خواهند بود.
از طرفی دیدیم کشاورزی که برای احیاء و رونق آن از اول پاییز
نیاز به کود است و برای کود قدمی برداشته نشده و زمان بسیار
کوتاه و تنگ است و از سویی دیگر دیدیم اگر کشاورز بخواهد با
قوت قلب برای کشاورزی برنامه ریزی کند باید از پاییز قیمت
تضمین شده محصولاتش را بداند.
دولت در همه این زمینهها توجه جدی خود را آغاز کرد. وقتی
رفتیم برای تأمین کود از داخل دیدیم بدهی پشت بدهی که همه
آنهایی که باید این کود را تحویل دهند، میگویند 1300 میلیارد
تومان بدهی گذشته را اول پرداخت کنید، دیدیم که دولت گذشته
الحمدالله میراث خوبی را برای ما به جا گذاشته است.
به هر حال هم برای اعلام قیمت های تضمینی اقدام لازم انجام شد
و هم برای بدهی کشاورزان اقدامات خوبی انجام شد.
در بخش کشاورزی، بخشی از رسالت بر عهده دولت است. این دولت است
که میتواند با واردات نابجا برای کشاورزان مشکل درست کند و
این دولت است که میتواند با واردات بجا و تأمین نیازمندیهای
کشاورزی، کشاورزی را توسعه دهد.
این دولت است که باید اعتبار لازم ارزی و ریالی را برای حمایت
از کشاورزان آماده کند و این دولت است که متولی بخش تحقیقات
کشاورزی است. این دولت است که در بخش آموزش و دانشکدههای
کشاورزی و تربیت افراد متخصص مسئولیت بر عهده دارد.
دولت باید تسهیلات لازم برای ورود ماشین آلات مورد نیاز را
تأمین کند. به هر حال کشاورزی ما باید مکانیزه شود. کشاورزی
سنتی در شرایط فعلی جهان قدرت رقابت ندارد. هدف این نیست که در
کشاورزی فقط نیازمندیهای خودمان را تأمین کنیم؛ ما باید بازار
صادرات داشته باشیم و باید بازار کشورهای هدف را فتح کنیم.
آمار میگوید از 50 درصد نیاز 44 درصد را تأمین میکنیم و بقیه
را از واردات استفاده میکنیم.
حضور شما در این انتخابات، هم کشاورزان و هم روستائیان نشان
دادند که در صحنه سیاسی و آگاهی سیاسی نه تنها از شهرهای کلان
که از مرکز کشور هم اطلاعاتشان کمتر نیست.
قدم به قدم مشکلات را از پیش پا برخواهیم داشت و مشکلات گذشته
و موجود اصلاً ما را مأیوس و ناامید نخواهد کرد.
پیک نت 7
آبــــــان |