ايران  

        www.pyknet.net

   پيك نت

 
صفحه اول پیوندهای پیک بايگانی پيک

21 آبـــــان  1392

infos@pyknet.net

 
 
 

سرمایه خواری بعد از انقلاب !
نقل از فیسبوک "محمد حیدری" روزنامه نگار قدیمی ایران

 
 
 
 

اگر هویدا با یک کاسه کردن بودجه عمرانی ( در آمد های نفتی ) با بودجه جاری زمینه را برای گسترش سرمایه خواری ، به شرحی که دو روز پیش نوشتم هموار کرد ، روش هائی که بعد از انقلاب « اختراع !» و باب شد ، سرمایه خواری را به صورت یکی از « سنت های ملی » در آورد !
سال های بعد از انقلاب ، تا پایان جنگ ، علاوه بر منابع مالی ناشی از فروش نفت ، دارائی بانک های مصادره شده ، صنایع مصادره شده ، بخش های مصادره شده از کشاورزی و خدمات نیز در اختیار دولت قرار گرفت و همین امر دست سرمایه خواران رابرای سرمایه خواری به انواع روش ها ، باز گذاشت .
در دوران جنگ تحمیلی ، با آن که منابع کشور بیشتر به تامین نیازهای ناشی از جنگ اختصاص می یافت ، اما سرمایه خواران به هر روی لقمه های بزرگی نصیب می بردند. در همین دوران پدیده ای باب شد که بعد ها به آن نام« پدیده سولستان » دادند . 

داستان بطور خلاصه از این قرار بود که بموجب برنامه های دولت ، به ارائه دهندگان طرح های صنعتی ، زمین رایگان ( یا بسیار کم بها ) و اعتبار ریالی بی بهره یا با بهره کم می دادند . دریافت کننده این امکانات اگر سوله را تا مرحله سقف گذاری می رساند ، آن گاه می توانست وام ارزی بگیرد . بسیاری کسان ( که خیلی از آن ها اکنون در خارج سرگرم کیف کردن هستند ! ) طرح های حساب شده و حساب ناشده دادند ، سوله ای سرهم بندی کردند و تسهیلات ارزی گرفتند . اما سوله های بی سقف رازیرآفتاب و باد وباران رها کردند و بسیاری از ایشان با همان ارز دریافتی و فروش اموال خود به خارج کوچیدند .

به این سوله ها که نماد آن دوره است « سولستان » نام نهادند !!

در همین دوران خود شرکت و وزارت نفت هم به مرکز سرمایه خواری تبدیل شدند . در این زمینه فقط به این نکته اشاره می کنم شرکتی در دل شرکت نفت ایجاد شد با نام « نی کو » که تا اواخر دور دوم ریاست جمهوری آقای هاشمی رفسنجانی شمار اندکی حتی نام آن را شنیده بودند . خود من در میانه دهه هفتاد اطلاعات بسیار کمی از فعالیت این شرکت به دست آوردم و در مجله گزارش بازتاب دادم . دیگران هم پی گیر شدند و با آن که فقط بخش اندکی از کارهای انجام شده زیر نام این شرکت برملا شده بود ، آقای خاتمی دستور انحلال آن را داد . اما این شرکت هنوز هم دایر است !. امروز اگر می خوانیم شخصی بنام بابک زنجانی بیش از دو میلیارد دلار بابت فروش نفت بدهکار است ، یا فلان مقام دولت آقای احمدی نژاد میلیارد ها دلار از طریق سوآپ نفت به جیب زده و.... باید ریشه اش را در همین شرکت نی کو جست و جو کنیم !

در همان دوران جنگ ، سرمایه خواری به شیوه های دیگر هم جریان داشت : واگذاری بهره برداری بی نظارت و بی حساب وکتاب از جنگل ها و مراتع ، دادن اجازه واردات به گروهی ویژه و....و...
اما آغاز دوران جهشی سرمایه خواری به دوران موسوم به سازندگی مربوط است . 
سیاست آزاد سازی اقتصادی بهانه ای شد که سرمایه خواری برای آنان که امکان ، وابستگی و هنرش را داشتند ، به سادگی آب خوردن شود . من فقط نمونه هائی را ذکر می کنم :

در بودجه های سالانه این دوره ، همه ساله تبصره هائی گنجانده می شد با عنوان « تبصره های تکلیفی « که در واقع شکل تغییر یافته همان روش رژیم قبل برای دادن اعتبارات به مدعیان ایجاد تاسیسات صنعتی ، معدنی ، کشاورزی و.... بود . با این تفاوت که اگر در آن زمان فقط بانک توسعه صنعتی و معدنی ایران محل پرداخت وام به سرمایه خواران بود ، حال تمامی بانک های کشور موظف به پرداخت وام با بهره دو تا سه درصد به افراد بودند . دیگر فقط صنعت و معدن و کشاورزی بهانه دریافت این وام ها نبودند ، بلکه مثلا کسی هم که امتیاز دایر کردن مدرسه غیر انتفاعی را دست خوش گرفته بود ، از این وام های کم بهره دریافت می کرد . به راستی ابعاد ریخت و پاش و سرمایه خواری از محل اعتبارات دولتی و منابع بانکی در این دوران و سال های بعد و تا هم اکنون ، باور نکردنی است . 
یک راه دیگر سرمایه خواری در این دوره و دوره اصلاحات و سپس دوره هشت ساله ریاست جمهوری آقای احمدی نژاد پوشش خصوصی سازی بوده و هست . فلان کارخانه را به بهای مواد اولیه موجود در انبارهایش به فلان « خودی » یا نور چشمی می فروختند و تازه همان مبلغ اولیه ( پیش قسط ) را نیز بانک ها در اختیارش می گذاشتند .

این قضایا مربوط به سال های دور نیست . هر کس بخواهد به اندکی از ساز وکار سرمایه خواری پی ببرد ، کافی است روزنامه های بیست وسه – چهار ساله اخیر را ( چه آن ها که مانند روزنامه سلام تعطیل شده اند و چه آن ها که هنوز منتشر می شوند ) ورق بزند . همان بخشی از سرمایه خواری که به دلیل رقابت های سیاسی جناح ها و با هدف ضربه زدن به رقیب افشا شده کافی است تا شمائی از گستره این سرمایه خواری را نشان بدهد . 

آن هائی هم که حافظه ای نیرومند دارند ، کافی است پرونده های رسمی اختلاس های افشا شده چند سال اخیر را در ذهن خود مرور کنند تا در یابند در بر چه پاشنه ای می چرخد ؟!

و اما سخن آخر .... زمینه ساز نوشتن این مطلب گزارش پنت هاوس نشینان شمال تهران بود . اما اینان اقلیتی از سرمایه خواران هستند که در ایران مانده اند . اکثریت سرمایه خواران آکنون در خارج و در قصرها و پنت هاوس هایشان روزگار می گذرانند و هیچ ملالی هم ندارند ، جز دوری از ثروت های باقی مانده ملت ایران !

پیک نت  21  آبــــــان

 
 

اشتراک گذاری: